English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
miscellanies U مجموعهای از مطالب گوناگون
miscellany U مجموعهای از مطالب گوناگون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
varia U مطالب گوناگون
coroutine U دستورالعمل اتصال مجموعهای از ورودی ها به مجموعهای از خروجی ها
chains U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
petitioning creditor U مطالب
discussions U تشریح مطالب
antilogy U تناقض مطالب
discussion U تشریح مطالب
front-page U مطالب سرصفحه یا سرمقاله
syllabuses U رئوس مطالب برنامه
miscellanist U نویسنده مطالب مختلف
refersher course U دوره یاداوری مطالب
syllabus U رئوس مطالب برنامه
front page U مطالب سرصفحه یا سرمقاله
epitome U خلاصه رئوس مطالب
recapitulations U تکرار رئوس مطالب
outline U خلاصه رئوس مطالب
outlined U خلاصه رئوس مطالب
outlines U خلاصه رئوس مطالب
outlining U خلاصه رئوس مطالب
recapitulation U تکرار رئوس مطالب
recapitulates U رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulating U رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulating U رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulate U رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulated U رئوس مطالب را دوره کردن
recapitulate U رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulates U رئوس مطالب را تکرار کردن
recapitulated U رئوس مطالب را تکرار کردن
precis U خلاصه رئوس مطالب تلخیص
anagoge U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
anagogy U تفسیرروحانی و صوفیانهء مطالب مذهبی
shockers U مطالب مهیج تحریک کننده
shocker U مطالب مهیج تحریک کننده
concordances U راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
concordance U راهنمای مطالب وموضوعات کتاب
for the rest U اما در باره باقی مطالب
pied U گوناگون
odd and ends U گوناگون
variegated U گوناگون
heterochromous U گوناگون
varied U گوناگون
sundries U گوناگون
variate U گوناگون
multifarious U گوناگون
mixtilineal U گوناگون خط
varicolored U گوناگون
protean U گوناگون
diverse U گوناگون
miscellaneous U گوناگون
sundry U گوناگون
multiple U گوناگون
various U گوناگون
glasnost U سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
copywriters U نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
copywriter U نویسندهی آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی
pornographer U نویسنده مطالب قبیح یا شهوت انگیز
diversified U گوناگون ساختن
under various titles U به عناوین گوناگون
versicolor U برنگهای گوناگون
varietal U گوناگون پر از تنوعات
varia U اشیا گوناگون
diversifying U گوناگون ساختن
variegated colours U رنگهای گوناگون
diversifies U گوناگون ساختن
diversify U گوناگون ساختن
wide-ranging U متنوع - گوناگون
oddments U مواد گوناگون
miscellaneously U بطور گوناگون
variant U گوناگون مختلف
multiple U چندلا گوناگون
undervarious U بعناوین گوناگون
here and there <idiom> U درمکانهای گوناگون
documentarian U کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
journalese U بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
demodulate U از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
differentiation U فرق گذاری تفکیک و تمیز مطالب از یکدیگر
bathos U تنزل از مطالب عالی به چیزهای پیش پا افتاده
heterochromous U دارای رنگهای گوناگون
humoursomeness U حالات ویژه گوناگون
manifoldly U بطور متعدد یا گوناگون
sundry U اقلام متفرقه گوناگون
variform U گوناگون مختلف الشکل
polyphagia U خورنده غذاهای گوناگون
various books U کتابهای گوناگون یا مختلف
galley U نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی
context sensitive help key U کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
tragi comedy U نمایشی که دران مطالب جدی ومضحک باهم امیخته باشد
galley proof U نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
polyvalent U دارای پادگن ها یا پادتنهای گوناگون
varied U دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
catchall U فرف یامخزن اشیاء گوناگون
job lots U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
to compare apples and oranges <idiom> U چیزهای کاملا گوناگون را با هم برابرکردن
symposia U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposium U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposiums U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
job lot U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
redundancy U تکراراطلاعات میان فایلهای گوناگون افزونگی
omnibus bill U لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
multi purpose vehicle U وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
Reforms are needed in various directions. U تغییراتی ؟ رجهات گوناگون لازم است
redundancies U تکراراطلاعات میان فایلهای گوناگون افزونگی
moto scramble U مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
combination carrier U کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
Autocue U دستگاهی که مطالب را برای گوینده تلویزیون در حین اجرای برنامه نمایش میدهد
He gets paid wering different hats . U به عنوان های گوناگون حقوق دریافت می کند
varriform U دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
universal provider U سوداگری که در همه چیزیادرکالاهای گوناگون معامله میکند
His presentation was actually just a recital of names, places, and dates. U مطالب ارایه شده او [مرد] در واقع فقط شمارشی از نام، مکان، و تاریخ بود.
covering letter U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
input output table U بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند
hexapla U کتاب شش متنی که متنهای گوناگون رادرستونهای موازی نشان دهد
heteromorphic U جور بجور شونده دارای شکلهای گوناگون جانوران دگردیس
to ring the changes U کاری راتا انجا که بتوان باشکال گوناگون انجام دادن
jumble shop U دکانی که خرده ریز و کالای گوناگون ارزان و نیمدار دران میفروشند
panopticon U نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
montage U قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montages U قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
instructional computing U فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
redundant information U یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
corpuses U مجموعهای از نوشتجات
corpus U مجموعهای از نوشتجات
circuitry U مجموعهای از مدارها
florilegium U مجموعهای از گلها
boilerplate U قطعهای از متن که بارهاکلمه به کلمه در سندهای گوناگون استفاده میشودورق اهن دیگ بخار
maypole U تیری که باگلهای گوناگون اراسته ودر روز یکم ماه مه درمیدان شهربدوران میرقصند
screamer U اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
maximin U ماکزیمم مجموعهای ازمینیمم ها
minimax U می نیمیم مجموعهای ازماکزیمم ها
statement U به مجموعهای از مابارات دستوری
statements U به مجموعهای از مابارات دستوری
log U ضبط مجموعهای از عملیات
microsequence U مجموعهای از ریز دستورات
belly series U مجموعهای از روشهای حمله
aggregates U مجموعهای از اشیا داده
aggregate U مجموعهای از اشیا داده
blocks U مجموعهای از موضوعات در یک گروه
blocked U مجموعهای از موضوعات در یک گروه
block U مجموعهای از موضوعات در یک گروه
sequence U مجموعهای از ارقام دودویی
string U اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
sequences U مجموعهای از ارقام دودویی
bank U مجموعهای از وسایل مشابه
logs U ضبط مجموعهای از عملیات
banks U مجموعهای از وسایل مشابه
batch costing U تعیین هزینه مجموعهای ازکالا
valid U درست , طبق مجموعهای قوانین
Tendentious articles and remarks . U مطالب واظهارات غرض آمیز ( غرض آلود )
exchange of notes U نوعی ازموافقتهای سیاسی است که به وسیله مبادله اسنادی بامضمون واحد و حاوی مواردو مطالب مورد توافق طرفین متبادلین انجام میشود
collections U 1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
formulae U مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formula U مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
collection U 1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
formulas U مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
standardising U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
conformed U کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conform U کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
combination U مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
chain U مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chains U مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
standardises U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardizing U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardizes U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardize U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardised U مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
conforming U کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforms U کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
organon U سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
plotted U بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plots U بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
extends U مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
plot U بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
extending U مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extend U مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
group U مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
suites U مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
suite U مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
libraries U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
library U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
columns U مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
group U مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
diagnostic U کامپیوتری که مجموعهای برنامههای تشخیص را اجرا کند.
patterns U مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
compliant U وسیلهای که به مجموعهای از استانداردهای مشخص تط بیق میشود
pattern U مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
groups U مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم
destination U صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
column U مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
groups U مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
destinations U صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
keypad U مجموعهای از کلیدهای خاص برای کاربرد مشخص
hypercard U نوعی محیط برنامه نویسی که تمام شکلهای گوناگون اطلاعات را به صورت پشته هایی از کارت شاخص دارسازمان میدهد هایپرکارت
p system U سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
catena U 1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
boot U اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب
transferring U بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
queues U لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com