English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
deluxe U مجلل گران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dear bought U جنس گران خریداری شده خریداری به قیمت گران
glorified U مجلل
celebrated U مجلل
illustrious U مجلل
stately U مجلل
grandest U مجلل
costliness U مجلل
gorgeous U مجلل
palatial U مجلل
luxurious U مجلل
grand U مجلل
grander U مجلل
magnificent U مجلل
sumptuous U مجلل
royalty U مجلل
royalties U مجلل
plushy U مجلل
plushiest U مجلل
taffeta U مجلل
slap-up U مجلل
glorious U مجلل
de luxe U مجلل
plushier U مجلل
luxuriant U مجلل
splendorous U مجلل
pageants U مراسم مجلل
splendrous U باشکوه مجلل
imperial U مجلل همایون
pageant U مراسم مجلل
plush U مجلل باشکوه
gloriously U بطور مجلل
pageant U نمایش مجلل وتاریخی
galas U جشن و سرور مجلل
gala U جشن و سرور مجلل
pageants U نمایش مجلل وتاریخی
sumptuously U بطور مجلل یا پرخرج
princeliness U زندگی مجلل اسراف
stateroom U اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
suite U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
suites U اتاق مجلل هتل قطعه موسیقی
palating U مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
expensive U گران
sumptuous U گران
overpriced U گران
pricey U گران
at a great penny worth U گران
dears U گران
dearly U گران
costlier U گران
heavy U گران
heaviest U گران
heavies U گران
heavier U گران
costly U گران
costliest U گران
onerous U گران
dearest U گران
dearer U گران
dear U گران
natatores U شنا گران
highest U سخت گران
highs U سخت گران
to sell dearly U گران فروختن
high U سخت گران
dear bought U گران خرید
big ticket U گران قیمت
high interest U بهره گران
high money U پول گران
stingy U گران کیسه
high value U گران قیمت
valuable U گران بها
high priced U گران بها
dear U گران کردن
be too dear U گران بودن
expensively U گران بها
dearer U گران کردن
dearest U گران کردن
dears U گران کردن
endears U گران کردن
endeared U گران کردن
too expensive <adj.> U بسیار گران
massive U گران کوه
massively U گران کوه
overpriced <adj.> U بسیار گران
endear U گران کردن
priceless U بسیار گران
worth a kings ransom U بسیار گران بها
highest U وافر گران گزاف
white elephant U گران و پر خرج و کم فایده
The price of butter has gone up . butter has become expensive . U کره گران شده
You have paid too much for your car . U اتوموبیلت را گران خریدی
It is too expensive. خیلی گران است.
not too expensive U خیلی گران نباشد.
high U وافر گران گزاف
This is really expensive ! U این چه گران است !
white elephants U گران و پر خرج و کم فایده
viscosity U قوام گران روی
dear bought U گران تمام شده
i paid dear for it U برای من گران تمام شد
highs U وافر گران گزاف
exclusive U منحصر بفرد گران
overburden U گران بار شدن
prohibitive U گران جلوگیری کننده
prohibitory U گران جلوگیری کننده
highest U وسیله گران یا با کارایی بالا
high U وسیله گران یا با کارایی بالا
assay U عیارگیری فلزات گران قیمت
highs U وسیله گران یا با کارایی بالا
assays U عیارگیری فلزات گران قیمت
beyoned price U بی قیمت بسیار گران بها
i paid dearly for it U بسیار گران برایم تمام شد
costs an arm and a leg <idiom> U [فوق العاده پرخرج یا گران]
He overcharged us. U پایمان گران حساب کرد
pyrrhic victory U پیروزی ای که بی اندازه گران تمام شد
The hotel has overcharged me . U هتل گران پایم حساب کرده
I paid dearly for this mistake . U این اشتباه برایم گران تمام شد
She took umbrage at your remark . U سخن شما برایش گران آمد
gems U سنگ گران بها جواهر نشان کردن
gem U سنگ گران بها جواهر نشان کردن
a white elephant U شیئی کم مصرف و جا تنگ کن اما گران قیمت
glyptics U کنده کاری در روی سنگهای گران بها
pallets U ماله مخصوص کوزه گران مالهء صافکاری
manganic U دارای مغنیساوابسته بسنگ سیاه شیشه گران
A thing you dont want is dear at any price. <proverb> U چیزى را که نخواهى ,با هر قسمتى برایت گران است.
pallet U ماله مخصوص کوزه گران مالهء صافکاری
thunderscan U یک پیمایش کننده گران و باوضوح و دقت بالا
Hotel accommodation is rather expensive there. U قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
We do not usually go places that cost a lot of money. U ما معمولا به جاهای گران قیمت گردش نمی کنیم.
manganesian U مغنیسایی دارای مغنیساوابسته بسنگ سیاه شیشه گران
white elephants U هر چیز گران که بیخ ریش صاحبش گیر کرده باشد
white elephant U هر چیز گران که بیخ ریش صاحبش گیر کرده باشد
It is too expensive for me to buy ( purchase ). U برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
Smoking makes you ill and it is also expensive. U سیگار کشیدن شما را بیمار می کند و این همچنین گران است.
He bought them expensive presents, out of guilt. U او [مرد] بخاطر احساس گناهش برای آنها هدیه گران بها خرید.
semilustrous U نیمه درخشان نیمه مجلل
bulls U گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
bull U گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
court rug U فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com