Perdic | مجاورت همسایگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 44 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	vicinage U	مجاورت همسایگی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	neighborhoods U	همسایگی مجاورت
	neighbourhood U	همسایگی مجاورت
	neighbourhoods U	همسایگی مجاورت
Other Matches

	neighbourship U	همسایگی
	neighborhood U	همسایگی
	neiggourhood U	همسایگی
	neighbourliness U	مناسبات همسایگی
	neighbourhood U	همسایگی جوار
	neighborhoods U	همسایگی جوار
	neighbourhoods U	همسایگی جوار
	vicinal U	در همسایگی پیوسته
	vicinity U	همسایگی حومه
	vichywater U	همسایگی اهل محل
	neighbourly feelings U	احساسات همسایگی همدردی
	neighborhood U	مجاورت
	propinquity U	مجاورت
	vichywater U	مجاورت
	contiguity U	مجاورت
	collateral U	در مجاورت هم
	abutment U	مجاورت
	proximity U	مجاورت
	juxtaposition U	مجاورت
	adjacence or cency U	مجاورت
	vicinity U	مجاورت
	neiggourhood U	جوار مجاورت
	law of contiguity U	قانون مجاورت
	greenside U	در مجاورت زمین
	joined U	در مجاورت بودن
	joins U	در مجاورت بودن
	adjacence U	نزدیکی مجاورت
	join U	در مجاورت بودن
	adjacency U	نزدیکی مجاورت
	association by contiguity U	تداعی از راه مجاورت
	juxtaposition U	جا دادن اقلام در مجاورت یکدیگر
	pyrophorous U	اتش گیرنده مجاورت هوا
	pyrophorus U	چیزی که در مجاورت هواخودبخود اتش گیرد
	atmospheric corrosion U	فساد تدریجی در اثر مجاورت با هوا
	tip fading U	[رنگ پریدگی الیاف در مجاورت نور آفتاب]
	catalysts U	عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
	catalyst U	عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
	catalysis U	اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی
	side tone U	انعکاس صوت دریک مداربعلت مجاورت با مدار صوتی دیگر
	pneumatolysis U	تاثیر بخار گرم ومایعات وفشار درتشکیل سنگهای معدنی واقع در مجاورت سنگهای اذرین

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy