English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blast hole drill U مته دورانی که با هوای فشرده خورده سنگها را ازسوراخ خارج میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
turbojet U توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
pneumaticity U خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
compressed air U هوای فشرده
air compressor U هوای فشرده ساز
caisson foundation U پی سازی با هوای فشرده
air lift U دستگاه ابکش با هوای فشرده
pneumatic disatch U بردن بستههای امانتی بالوله بوسیله هوای فشرده
air turbine starter U استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
dac U مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
d/a converter U مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
CSLIP U گونهای از پتروکل SLIP که داده را پیش از ارسال فشرده میکند
mdr U ثباتی در CPU که داده را پیش از پردازش یا حرکت به محلی از حافظه فشرده میکند
hovercraft U رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
hovercrafts U رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
lace U پر ازسوراخ کردن
laces U پر ازسوراخ کردن
greshams law U را از جریان خارج میکند
compression U نرم افزار مقیم که داده را موقع نوشتن فشرده میکند و هنگام خواندن به حالت اولیه بر می گرداند
JPEG U استانداردی که نحوه ذخیره سازی تصاور گرافیکی را به صورت فشرده در فایل روی دیسک بیان میکند
self- U فایل فشرده که حاوی برنامهای است که محتوای آن را از حالت فشرده در می آورد
codec U وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند
demagnetizer U وسیلهای که چیزی را از حالت مغناطیسی خارج میکند
tar U سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
PLV U الگوریتم فشرده سای ویدیو با بالاترین کیفیت که با ترتیب ویدیو تمام متحرک DVI کار میکند
simm U تخته مدار کوچک و فشرده با یک لبه اتصال در امتداد یک لبه که قط عات حافظه فرفیت را حمل میکند
laying of setts U واداشتن سنگها
vibrators U دستگاهی که درملات بتن نهاده و هوای داخل بتن را تخلیه میکند
vibrator U دستگاهی که درملات بتن نهاده و هوای داخل بتن را تخلیه میکند
congested U فشرده انباشته شده بهم فشرده
plenum method U طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
wingman U خلبانی که خارج از فرمان دسته هوایی حرکت میکند خلبان جناحی
automat U دستگاه خودکاری که پس ازانداختن سکهای درون ان غذایا مشروبی را خارج میکند
automats U دستگاه خودکاری که پس ازانداختن سکهای درون ان غذایا مشروبی را خارج میکند
staggering of setts U به ترتیب گذاردن سنگها سنگچینی
weights and meusures U سنگها و اندازه ها اوزان ومقادیر
vein U ترک ایجاد شده در سنگها
veins U ترک ایجاد شده در سنگها
fog lookouts U دیدبانهای هوای نامساعد دیدبان هوای بد
speech U وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
speeches U وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
mantlerock U مواد رسوبی وسست روی سنگها
sag wagon U وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
Intel U فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
push pop stack U ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
keek U باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
turbocharger U گرم کننده هوای کاربوراتور انباره هوای کاربوراتور
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
CD I U استانداردهای سخت افزار و نرم افزار که داده و تصویر و متن را روی یک دیسک فشرده ترکیب میکند و به کاربر اجازه میدهد تا با نرم افزاری که روی ROM-CD ذخیره شده است کار کند
private automatic branch exchange U یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
companding U دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
constant U ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constants U ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
effluvium U پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
vertiginous U دورانی
out flanking U دورانی
dollyo U دورانی
rotary U دورانی
mawashi U دورانی
concentric running U حرکت دورانی
concentricity U حرکت دورانی
cyclic pitch U گام دورانی
encirclement U احاطه دورانی
turbo compressor U کمپرسور دورانی
dollyo chagi U ضربه دورانی پا
diode lamp U دیود دورانی
rotational U چرخشی دورانی
rotation inertia U لختی دورانی
eyre U گردش دورانی
revolutions U سرعت دورانی
cyclical unemployment U بیکاری دورانی
cyclical budget U بودجه دورانی
rotation flow U شارش دورانی
rotary switch U کلید دورانی
rotary pump U پمپ دورانی
rotary drilling U حفاری دورانی
revolution U سرعت دورانی
rotational inertia U لختی دورانی
circular frequency U تکرار دورانی
centrifugal pump U پمپ دورانی
revolving U گردنده دورانی
mawashi geri U ضربه دورانی پا
turning movement U احاطه دورانی
turning movement U حرکت دورانی
n-key rollover [این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
out of bounds U خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
evolution U چرخش حرکت دورانی
vertical envelopement U حرکت دورانی قائم
gyratory crusher U سنگ شکن دورانی
gyratory breaker U سنگ شکن دورانی
cyclic pitch control U کنترل گام دورانی
concentricity test U ازمایش حرکت دورانی
kwon toul chigi U ضربه مشت دورانی
moom dolly chagi U ضربه پا به عکس دورانی
circular dischroism U دو رنگ نمایی دورانی
moom dollyo bandea dollyo chagi U ضربه پا برعکس دورانی
circular flow of income U گردش دورانی درامد
semi spinner U پرتاب دورانی گوی بولینگ
semi roller U پرتاب دورانی گوی بولینگ
screwing U حرکات دورانی یخهای دریایی
cycles U :بصورت دورانی فاهر شدن
cycled U :بصورت دورانی فاهر شدن
cycle U :بصورت دورانی فاهر شدن
rocks U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocked U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rock U حرکت دورانی بال به دور بدنه
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
circulation U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulations U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
vortex flow U جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
rotaglider U گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
coffee grinder U حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
expansion bearing U تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
coffee grinders U حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
gear ratio U نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
condensed U به هم فشرده
squeezes U فشرده
squeezing U فشرده
intensive U فشرده
compressive U فشرده
compressed U فشرده
squeezed U فشرده
condensed U فشرده
strained U فشرده
congested U در هم فشرده
squeeze U فشرده
eaten U خورده
it was eaten U خورده شد
little U خورده
irriguous U اب خورده
kelly U قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
seried U بهم فشرده
fasciated U بهم فشرده
compactions U فشرده سازی
dice U رقابت فشرده
diced U رقابت فشرده
dices U رقابت فشرده
dicing U رقابت فشرده
steel aloy U فولاد فشرده
press part U بخش فشرده
package program U برنامه فشرده
depressed U فشرده شدن
packs U فشرده سازی
pack U فشرده سازی
incompressible U فشرده نشدنی
mass practice U تمرین فشرده
alloy steel U فولاد فشرده
coarctate U بهم فشرده
crushed <adj.> <past-p.> U فشرده شده
ice crete U بتون فشرده
press board U مقوای فشرده
cast up U فشرده کردن
laser U دیسک فشرده
massive U گنده فشرده
massively U گنده فشرده
compact section U مقطع فشرده
compressing U هم فشرده کردن
repressed brick U اجر فشرده
compact disk U دیسک فشرده
packing U فشرده سازی
compresses U هم فشرده کردن
compress U هم فشرده کردن
lasers U دیسک فشرده
succinct U مجمل فشرده
condensive load U بار فشرده
compressed file U فایل فشرده
packed decimal U دهدهی فشرده
compaction U فشرده سازی
cast iron U فولاد فشرده
condensed type U چاپ فشرده
concise U لب گو فشرده ومختصر
condensed type U نوع فشرده
cancelled U قلم خورده
grubby U کرم خورده
moth eaten U بید خورده
worm eaten U کرم خورده
stickit U شکست خورده
hammer hard U چکش خورده
folded picture U تصویر تا خورده
starveling U گرسنگی خورده
callous U پینه خورده
engrained U پینه خورده
symphsis U عضوجوش خورده
grubbiest U کرم خورده
grubbier U کرم خورده
fretted by rust U زنگ خورده
clefts U ترک خورده
deluded U فریب خورده
writhen U تاب خورده
cleft U ترک خورده
moth-eaten U بید خورده
indisposed U بهم خورده
withered U چروک خورده
kaput U کاملا شک ست خورده
clift U ترک خورده
stamped U تمبر خورده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com