English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 183 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
contractive U متمایل به انقباض
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inclinatory U متمایل
inclinable U متمایل
swept U متمایل
amenable U متمایل
partial U متمایل به
minded U متمایل
oriented U متمایل به
avid U متمایل
propense U متمایل
prone U متمایل
cephalad U متمایل بطرف سر
inclines U متمایل کردن
runny U متمایل بدویدن
inclines U متمایل شدن
incline U متمایل کردن
dermotropic U متمایل به پوست
fattish U متمایل به چاق
expansive U متمایل به توسعه
grayish U متمایل به خاکستری
yellowy U متمایل به زردی
incline U متمایل شدن
likes U متمایل به تساوی
liked U متمایل به تساوی
tendentious U متمایل متوجه
like U متمایل به تساوی
dancy U متمایل به رقص
greenish U متمایل به سبز
trepan U متمایل شدن
apt U متمایل اماده
longish U متمایل به درازی
downward U متمایل بپایین
swimmy U متمایل بگیجی
fain U متمایل بخشنودی
biassed U متمایل بیکسو
gravitates U متمایل شدن بطرف
gravitated U متمایل شدن بطرف
gravitating U متمایل شدن بطرف
pruplish U متمایل به رنگ ارغوانی
mind to do a thing U متمایل کردن به کاری
gravitate U متمایل شدن بطرف
pneumotropic U متمایل به نسج ریوی
forward slope U شیب متمایل به جلو
adaxial U متمایل بطرف محور
bossy U متمایل به ریاست مابی
bossiness U متمایل به ریاست مابی
deasil U متمایل بطرف راست
cephalad U متمایل بطرف راس
zenkatsu dachi U ایستادن متمایل به جلو
suicidal U وابسته یا متمایل به خودکشی
coral pink U رنگ ارغوانی متمایل به زردکمرنگ
antrorse U خمیده بجلو یا متمایل ببالا
tends U متمایل بودن به گرایش داشتن
tending U متمایل بودن به گرایش داشتن
tended U متمایل بودن به گرایش داشتن
tend U متمایل بودن به گرایش داشتن
lie over U متمایل بودن منتظر ماندن
sways U متمایل شدن یا کردن و بعقیدهای
swayed U متمایل شدن یا کردن و بعقیدهای
sway U متمایل شدن یا کردن و بعقیدهای
bias U بیک طرف متمایل کردن
biases U بیک طرف متمایل کردن
lopsided U متمایل بیک طرف بی قرینه
lie over U بتاخیر افتادن متمایل شدن
soiuth ward U بطرف جنوب متمایل بجنوب
south wards U بطرف جنوب متمایل بجنوب
neologian U متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
the odds are in our favour U احتمالات بسوی ما متمایل است یا می چربد
banks U دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
bank U دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
twitching U تک انقباض
contraction U انقباض
deflation U انقباض
shrinkage U انقباض
twitches U تک انقباض
twitched U تک انقباض
twitch U تک انقباض
crispation U انقباض
plucks U انقباض
ankle clonus U انقباض مچ پا
contracture U انقباض
plucking U انقباض
plucked U انقباض
pluck U انقباض
constriction U انقباض
constrictions U انقباض
traction U انقباض
shrinkage limit U حد انقباض
contractions U انقباض
tint U [هاله ای از رنگ که بیشتر به سمت سفید متمایل باشد.]
beryl U سیلیکات بریلیوم و الومینیوم رنگ ابی متمایل به سبز
condensation U غلظت انقباض
myonicity U انقباض ماهیچه
monetary deflation U انقباض پولی
length contraction U انقباض طول
lanthanide contraction U انقباض لانتانیدی
isometeric contraction U انقباض هم اندازه
isometeric contraction U انقباض هم طول
incondensability U انقباض ناپذیری
incoercible U انقباض ناپذیر
incodensable U انقباض ناپذیر
jerk U انقباض ماهیچه
jerked U انقباض ماهیچه
jerking U انقباض ماهیچه
jerks U انقباض ماهیچه
eccentric contraction U انقباض بازشونده
after shrinkage U انقباض مجدد
retractility U قابلیت انقباض
vasoconstriction U انقباض عروق
treppe U انقباض فزاینده
retraction U انقباض استرداد
torsion U انقباض پیچی
retractions U انقباض استرداد
image cintraction U انقباض تصویر
systole U انقباض قلبی
systole U انقباض قلب
twitch U انقباض ناگهانی
twitched U انقباض ناگهانی
twitching U انقباض ناگهانی
slow twitch U کند انقباض
twitches U انقباض ناگهانی
shrink hole U سوراخ انقباض
saltatory spasm U انقباض پرشی
eccentric contraction U انقباض برونگرا
dynomic contraction U انقباض پویا
credit tightness U انقباض اعتباری
concentric contraction U انقباض درونگرا
contraction joint U درز انقباض
condensible U قابل انقباض
bank contraction U انقباض بانکی
antispasmodic U ضد انقباض و تشنج
contractlie force U قوه انقباض
contractible U انقباض پذیر
contractile U قابل انقباض
contractility U انقباض پذیری
contractivity U انقباض پذیری
contraction hypothesis U فرضیه انقباض
coefficient of contraction U ضریب انقباض
drying shrinkage U انقباض بتن
isotonic contraction U انقباض هم تنش
dynamic contraction U انقباض هم تنش
phasic contraction U انقباض هم تنش
shrinking U انقباض چوروک شدگی
deflation U انقباض پولی رکود
shrink U انقباض چوروک شدگی
hyperdeflation U انقباض پولی شدید
crick U انقباض عضله پیداکردن
condenser height adjustment تنظیم انقباض ارتفاع
concentric contraction U انقباض جمع شونده
incondensability U عدم قابلیت انقباض
inotropic U موجب انقباض ماهیچه
tonus U خاصیت انقباض عضله
shrinks U انقباض چوروک شدگی
kymograph U انقباض عضلات و غیره
credit squeeze U سیاست انقباض اعتبار
vasoconstrictor center U مرکز انقباض عروق
tic U انقباض غیر عادی عضلات
contractible U قابل انقباض جمع شدنی
tics U انقباض غیر عادی عضلات
blepherospasm U انقباض غیر ارادی پلک
myoscope U الت دیدن انقباض ماهیچه
fibrillation U انقباض بی نظم رشتههای عضلانی
tetanize U بحالت انقباض دائم دراوردن
myotic U که مایه انقباض مردمک چشم گرد د
diastasis U استراحت قلب در فاصله بین انقباض و انبساط
stenosis U تنگ شدن یا انقباض بعضی از مجراهای بدن
cramp U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
plasmolysis U چروک و انقباض سفیده یاخته وخروج از جداریاخته
cramps U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
fixed bridge U پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
cringe U چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
adsorption U انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
cringing U چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
condensability U قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
cringed U چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringes U چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
fullwrite professional U یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
bronchial asthma U تنگی نفس که بعلت انقباض عضلات جدارقصبه الریه ایجاد میشود
achalasia U عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
blae U ابی متمایل به سیاه خاکستری ابی رنگ
contractibility U قابلیت انقباض- امادگی برای جمع شدن یاکوچک شدن
precipitation of moisture U انقباض و فرود امدن بخار تراکم بخار
shrinkage U انقباض بتن افت بتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com