Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
exceptional
U
متفاوت ونه مثل همیشه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
warp patterning
U
طراحی با تار
[گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.]
evergreen
U
همیشه سبز همیشه بهار
evergreens
U
همیشه سبز همیشه بهار
everblooming
U
همیشه بهار همیشه شکوفا
hen and chickens
U
همیشه بهار همیشه بهار باغی
away
U
متفاوت
different
U
متفاوت
odd and ends
U
متفاوت
other than
U
متفاوت
differebtial settlements
U
نشستهای متفاوت
continuous tone
U
نقطههای متفاوت
re-routing
U
ارسال در یک متفاوت
re-routes
U
ارسال در یک متفاوت
re-routed
U
ارسال در یک متفاوت
re-route
U
ارسال در یک متفاوت
re route
U
ارسال در یک متفاوت
others
U
متفاوت دیگری
other
U
متفاوت دیگری
unlike signs
U
علامتهای متفاوت
differentiated products
U
کالاهای متفاوت
far cry
<idiom>
U
چیزی کاملا متفاوت
a whole new ball game
<idiom>
U
یک ماجرای کاملا متفاوت
outsize
U
اندازه متفاوت با عادی
another kettle of fish
<idiom>
U
کاملا متفاوت از دیگری
changing
U
متفاوت ساختن چیزی
changes
U
متفاوت ساختن چیزی
changed
U
متفاوت ساختن چیزی
change
U
متفاوت ساختن چیزی
range
U
تغییر کردن یا متفاوت بودن
ranges
U
تغییر کردن یا متفاوت بودن
as different as chalk and cheese
<idiom>
U
مثل آسمان و ریسمان
[متفاوت]
as different as chalk and cheese
<idiom>
U
مثل فیل و فنجان
[متفاوت]
ranged
U
تغییر کردن یا متفاوت بودن
aliens
U
متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
alien
U
متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
differently
U
بطریق دیگر بطور متفاوت
unique
U
آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
combo box
U
ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
special
U
آنچه متفاوت یا غیر عادی است
crossfertilize
U
پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
uniquely
U
آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
swim against the tide/current
<idiom>
U
کاری متفاوت از دیگران انجام دادن
weighted bit
U
هر بیت با مقدار متفاوت بسته به محل آن در کلمه
to try something completely new
<idiom>
U
چیزی
[روشی ]
کاملا متفاوت امتحان کردن
discriminating tariff
U
شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
1 and 2 are poles apart.
<idiom>
U
۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند
[بسیار متفاوت هستند]
.
farraginous
U
تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
exceptions
U
چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
exception
U
چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
These pants do not look any different than the others.
U
به نظر نمی آید که این شلوار از دیگران متفاوت باشد.
dichogamic
U
دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
dichogamous
U
دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
year in year out
U
همیشه
incessantly
U
همیشه
ay
U
همیشه
at all times
U
همیشه
alway
U
همیشه
sempre
U
همیشه
for evermore
U
همیشه
frequenter
U
همیشه رو
for ever and aday
U
همیشه
everywhen
U
همیشه
ayŠaye
U
همیشه
ever-
U
همیشه
ever
U
همیشه
always
U
همیشه
any time
<adv.>
U
همیشه
eer
U
همیشه
evermore
U
همیشه
anytime
<adv.>
U
همیشه
at all hours
<adv.>
U
همیشه
at any time
<adv.>
U
همیشه
carriers
U
روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carrier
U
روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
Andy was never interested in school, but Anna was a completely different kettle of fish.
U
اندی زیاد به مدرسه علاقه نداشت، اما آنا کاملا متفاوت بود.
for good
U
برای همیشه
once and for all
<idiom>
U
برای همیشه
on tap
<adj.>
U
همیشه در دسترس
immortally
U
تا جاودان همیشه
insenescible
U
همیشه جوان
forever and a day
<idiom>
U
برای همیشه
infinite time
U
برای همیشه
ad infinitum
U
برای همیشه
aeon
U
برای همیشه
foreverness
U
برای همیشه
forever
U
برای همیشه
immortality
U
برای همیشه
evermore
U
برای همیشه
eternality
U
برای همیشه
eternity
U
برای همیشه
perpetuity
U
برای همیشه
sempiternity
U
برای همیشه
love lies bleeding
U
گل همیشه بهار
sinedie
U
برای همیشه
residents
U
که همیشه درکامپیوتراست
marigolds
U
گل همیشه بهار
stills
U
راکد همیشه
stillest
U
راکد همیشه
ay
U
برای همیشه
stiller
U
راکد همیشه
still
U
راکد همیشه
as usual
U
مانند همیشه
as ever
U
مانند همیشه
amaranth
U
همیشه بهار
adinfinitum
U
برای همیشه
forever
U
برای همیشه
tipple
U
همیشه نوشیدن
calendula
U
گل همیشه بهار
dead load
U
همیشه بار
tipples
U
همیشه نوشیدن
permafrost
U
همیشه یخبسته
marigold
U
گل همیشه بهار
tippled
U
همیشه نوشیدن
tippling
U
همیشه نوشیدن
resident
U
که همیشه درکامپیوتراست
Pidgin English
<idiom>
U
انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
gateway
U
اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند
JPEG++
U
حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
gateways
U
اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند
for keeps
<idiom>
U
تا ابد ،برای همیشه
positive definite matrix
U
ماتریس همیشه مثبت
I always stick to my word.
U
من همیشه سر حرفم می ایستم
at someone's beck and call
<idiom>
U
همیشه آماده پذیرایی
for good
<idiom>
U
برای همیشه ،پایدار
chucker
U
پرتابگر همیشه خطازن
japanese andromeda
U
بوته همیشه سبزاسیایی
i have got him on my brain
U
همیشه به اوفکر میکنم
i always photograph badly
U
عکس من همیشه بد در می اید
evergreen trees
U
درختان همیشه سبز
baud
U
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
gateways
U
نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد
baud rate
U
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
gateway
U
نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد
as ... as ever
<adv.>
U
آنطور ... مثل همیشه
[سابق]
to always look for things to find fault with
U
همیشه دنبال یک ایرادی گشتن
temporarily
U
برای زمان مشخص یا نه همیشه
to pledge one's troth
U
قول همیشه وفادار را دادن
never to be at a loss for an answer
U
همیشه حاضر جواب بودن
to get straight A's
U
همه درسها را
[همیشه]
۲۰ گرفتن
panicky person
U
آدم همیشه نگران و دلواپس
abjure
U
برای همیشه ترک گفتن
cast the first stone
<idiom>
U
همیشه آماده جنگیدن است
non scrollable
U
که همیشه نمایش داده میشود.
I always fulfil my promises .
U
من همیشه به قولم عمل می کنم
perennially
U
بطور ماندگاریا دائمی همیشه
He always gives in to his wife.
U
همیشه تسلیم زنش است
Sara always wanted a puppy.
U
سارا همیشه یک سگ پاپی می خواست.
she always had her way
U
همیشه موافق میل اوعمل می شد
abjured
U
برای همیشه ترک گفتن
abjures
U
برای همیشه ترک گفتن
abjuring
U
برای همیشه ترک گفتن
go steady
<idiom>
U
همیشه بایک نفر قرارگذاشتن
jitterbug
U
آدم همیشه نگران و دلواپس
nervous Nelly
U
آدم همیشه نگران و دلواپس
The shell does not always contain a pearl.
<proverb>
U
همیشه در صدف گوهر نباشد .
abrash
U
دو رنگی شدن زمینه و حاشیه فرش به دلیل استفاده از کلاف های متفاوت پشم و یا رنگرزی نامناسب
couch potato
U
کسی که همیشه در خانه بیکار می نشیند
He has always lived there.
U
او همیشه آنجا زندگی کرده است.
She is always making trouble for her friends.
U
همیشه برای دوستانش درد سر بوده
in a rut
<idiom>
U
همیشه کار مشابه انجام دادن
I am always ready to help my friends.
U
همیشه حاضرم بدوستانم کمک کنم
eager beaver
<idiom>
U
شخص همیشه داوطلب کار اضافه
A bad workman always blames his tools.
<proverb>
U
کارگر بد همیشه از وسایلش غیبجویى مى کند.
give someone the benefit of the doubt
<idiom>
U
همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
I always make a point of being on time . I always try to be punctual .
U
همیشه مقید هستم که سر وقت بیایم
dates
U
افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
date
U
افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
It is yours for keeps .
U
این برای همیشه پیش خودت باشد
on tap
<adj.>
U
همیشه آماده
[برای ریختن از شیره بشکه]
A constant guest is never welcome .
<proverb>
U
به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
solid
U
خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
permanently
U
انجام دادن به طریقی که برای همیشه باقی بماند
danger warning level
U
مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
he is always a little peculiar
U
او همیشه اندکی اخلاق عجیب از خود نشان میدهد
solids
U
خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
to always find something to gripe about
U
همیشه چیزی برای گله زدن پیدا کردن
He is trying to prove himself all the time.
U
او
[مرد]
همیشه می خواهد نشان بدهد از پس کار بر می آید.
man a bout town
U
ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
edge finish
U
شیرازه بافی
[جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
multimodal transport
U
حمل و نقل توسط چند وسیله حمل متفاوت
scissored wool
U
پشم مقراضی
[پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
He's always moaning that we use too much electricity.
U
او
[مرد]
همیشه قر می زند که ما بیش از اندازه برق خرج می کنیم.
douglas fir
U
یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
You should always be careful walking alone at night.
U
همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
window
U
فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window
U
فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
composite demand
U
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
cross fertilization
U
لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
clearance fit
U
اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
The grass is always greener on the other side of the fence.
<proverb>
U
مرغ همسایه غازه
[مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
Carrie is her own worst enemy, she's always falling out with people.
U
کری همیشه با همه بحث و جدل می کند و برای خودش دردسر می تراشد.
double knotting
U
گره دوخفتی یا دو رو
[که در بعضی از فرش های تزپینی ایران بکار رفته و هر دو طرف فرش دارای پرز با نقشی متفاوت است.]
hot
U
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
residents
U
داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
hotter
U
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hottest
U
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
resident
U
داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
tout temps prist
U
تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
absolute address
U
مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
planar
U
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com