English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
synonymy U مترادف نویسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
corresponding U مترادف
synonyms U مترادف
allo U مترادف
synonym U مترادف
correspoundent U مترادف
synonymous U مترادف
equivalent U مترادف هم معنی
book keeping by double e. U دفترداری مترادف
synonyms U کلمه مترادف
synonyms U واژه مترادف
synonym U کلمه مترادف
synonym U واژه مترادف
equivalents U مترادف هم معنی
synonyms U لفظ مترادف هم معنی
synonym U لفظ مترادف هم معنی
synonym antonym test U ازمون واژههای مترادف-متضاد
pascal U زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure U زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography U مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula U زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
synonymize U الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن
alliterate U اوردن کلمات با صدای مترادف مثل :sun the was whensoft season summer in
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
forth U نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
c U رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
capital consumption allowance U کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
it is another name for U نام دیگری است برای ......با....مترادف است
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
synonyms U کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonym U کلمه مترادف کلمه هم معنی
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
automatic coding U برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
chirography U خط نویسی
prescription U نسخه نویسی
prescriptions U نسخه نویسی
mythography U افسانه نویسی
note paper U کاغذ نویسی
endorsement U فهر نویسی
graphorrhea U بی ربط نویسی
rewrote U دوباره نویسی
enter U نام نویسی
entered U نام نویسی
enters U نام نویسی
report writer U گزارش نویسی
acceeptance U قبولی نویسی
prosaism U نثر نویسی
prosaism U مبتذل نویسی
allegorization U تمثیل نویسی
prolixity U دراز نویسی
duplication U دونسخه نویسی
annotation U حاشیه نویسی
brachygraphy U تند نویسی
brachygraphy U مختصر نویسی
shorthand U تند نویسی
enlistments U نام نویسی
shorthand U مختصر نویسی
enlistment U نام نویسی
countersign U فهر نویسی
countersigned U فهر نویسی
rewrite U دوباره نویسی
rewrites U دوباره نویسی
rewriting U دوباره نویسی
annotation U فهر نویسی
precipitousness work U خلاصه نویسی
annotations U حاشیه نویسی
annotations U فهر نویسی
pindaric U مغلق نویسی
rewritten U دوباره نویسی
countersigning U فهر نویسی
countersigns U فهر نویسی
endorsements U فهر نویسی
endorsements U پشت نویسی
calligraphy U خوش نویسی
endorsement U پشت نویسی
lexicography U لغت نویسی
lexicography U فرهنگ نویسی
typing U ماشین نویسی
coding U برنامه نویسی
subscription U پذیره نویسی
subscriptions U پذیره نویسی
callings U خوش نویسی
listings U فهرست نویسی
laconism U کوته نویسی
listing U اسم نویسی
laconicism U کوته نویسی
tachygraphy U تند نویسی
codification U قانون نویسی
microcoding U ریزبرنامه نویسی
indorsement U فهر نویسی
grandiloquence U قلنبه نویسی
registration U نام نویسی
enrollment U اسم نویسی
listing U فهرست نویسی
dramaturgy U فن درام نویسی
macrography U درشت نویسی
listings U اسم نویسی
dactyliography U نگین نویسی
letter paper U کاغذ نویسی
leetter writing U کاغذ نویسی
cryptography U رمز نویسی
stenography U تند نویسی
commentation U تقریظ نویسی
mirror writing U وارونه نویسی
automatic writing U ناهشیار نویسی
microprogramming U ریزبرنامه نویسی
programming U برنامه نویسی
conveyancing U قباله نویسی
palingraphia U وارونه نویسی
orthography U درست نویسی
dynamic programming U برنامه نویسی پویا
longhand U دستینه تمام نویسی
lexicographic order U ترتیب لغت نویسی
lexicographical U مربوط به لغت نویسی
mathematical programming U برنامه نویسی ریاضی
essays U تالیف مقاله نویسی
endorsement in full U فهر نویسی کامل
enroll U اسم نویسی کردن
acceptance duty U الزام به قبولی نویسی
indorse U پشت نویسی کردن
indorse U فهر نویسی کردن
graphic arts U هنر خط نویسی و طراحی
enlists U نام نویسی کردن
interlinear U دارای میان نویسی
enlisting U نام نویسی کردن
enlist U نام نویسی کردن
interlineation U در میان سطر نویسی
itemization U جزء بجزء نویسی
indorsation U پشت نویسی کردن
functional programming U برنامه نویسی تابعی
impanel U نام نویسی کردن
land sturm U نام نویسی همگانی
essay U تالیف مقاله نویسی
automatic programming U برنامه نویسی اتوماتیک
optimm programming U برنامه نویسی بهینه
optimum coding U برنامه نویسی بهینه
by acceptance U از طریق قبولی نویسی
automatic coing U برنامه نویسی خودکار
verbosity U دراز نویسی پرگویی
micrograph U الت ریز نویسی
microcoding device U دستگاه ریزبرنامه نویسی
one for one U زبان برنامه نویسی
microprograming U ریز برنامه نویسی
absolute code U برنامه نویسی مطلق
application programming U برنامه نویسی کاربردی
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای
annotation symbol U علامت حاشیه نویسی
modular coding U برنامه نویسی پیمانهای
numeric coding U برنامه نویسی عددی
prospectus U آگهی پذیره نویسی
absolute coding U برنامه نویسی مطلق
number system U سیستم عدد نویسی
chief programmer U سازمان برنامه نویسی
macroprogramming U درشت برنامه نویسی
applicant U داوطلب نام نویسی
defensive programming U برنامه نویسی تدافعی
endorsements U فهر نویسی جیرو
digraphic substitution U رمز نویسی عددی
logic programming U برنامه نویسی منطقی
linear programming U برنامه نویسی خطی
applicants U داوطلب نام نویسی
lexical U وابسته به فرهنگ نویسی
leetter writing U نامه نویسی انشا
coding form U ورقه برنامه نویسی
coding form U فرم برنامه نویسی
computer programming U برنامه نویسی کامپیوتری
concurrent programming U برنامه نویسی همزمان
conventional programming U برنامه نویسی قراردادی
optimum programming U برنامه نویسی بهینه
paragrahia U ناخوشی غلط نویسی
endorsement U فهر نویسی جیرو
doublets U رمز نویسی دوبله
to take notes of U خلاصه نویسی کردن از
programming statement U حکم برنامه نویسی
programming team U تیم برنامه نویسی
purism U لفظ قلم نویسی
qualified endorsement U پشت نویسی مقید
enters U نام نویسی کردن
entered U نام نویسی کردن
programming librarian U بایگان برنامه نویسی
doublet U رمز نویسی دوبله
levied U تحمیل نام نویسی
script assistant معاون برنامه نویسی
programming aids U ادوات برنامه نویسی
programming aids U کمک برنامه نویسی
programming language U زبان برنامه نویسی
levying U تحمیل نام نویسی
levy U تحمیل نام نویسی
type write U ماشین نویسی کردن
levies U تحمیل نام نویسی
enter U نام نویسی کردن
qualified indorsement U فهر نویسی مقید
reenlistment U تجدید نام نویسی
tots U سرجمع حاشیه نویسی
tot U سرجمع حاشیه نویسی
backs U پشت نویسی کردن
back U پشت نویسی کردن
symbolic coding U برنامه نویسی نمادی
programming U برنامه نویسی کامپیوتر
restrictive indorsement U پشت نویسی مقید
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com