English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
linguist U متخصص زبان شناسی
linguists U متخصص زبان شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
philology U زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
grammarian U متخصص دستور زبان
grammarians U متخصص دستور زبان
hydrologist U متخصص اب شناسی
americanist U متخصص زبان یا فرهنگ امریکایی
criminologist U متخصص جرم شناسی
herpetologist U متخصص خزنده شناسی
botanist U متخصص گیاه شناسی
botanists U متخصص گیاه شناسی
histologist U متخصص بافت شناسی
therapeutist U متخصص درمان شناسی
cosmographer U متخصص کیهان شناسی
assyriologist U متخصص در زبان و تاریخ وهنر اشور
fireworker U متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
glottology U زبان شناسی
philology U زبان شناسی
glossology U زبان شناسی
linguistics U زبان شناسی
linguistic U وابسته به زبان شناسی
linguistically U وابسته به زبان شناسی
philologist U استاد زبان شناسی
sociolinguistics U جامعه شناسی زبان
to emphasize U تاکید کردن [زبان شناسی]
to emphasize U تکیه کردن [زبان شناسی]
programming linguistics U زبان شناسی برنامه نویسی
glottology U علم زبان اصطلاح شناسی
glossology U علم زبان اصطلاح شناسی
philology U علم زبان لغت شناسی
philogical U وابسته به علم زبان یا لغت شناسی
logical connective U رابط های منطقی [ریاضی] [زبان شناسی]
phonological U وابسته به صوت شناسی یادگرگونی صدا در زبان
logical operators U رابط های منطقی [ریاضی] [زبان شناسی]
therapist U متخصص درمان شناسی درمان شناس
therapists U متخصص درمان شناسی درمان شناس
tacticians U متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tactician U متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert U هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
virologist U متخصص ویروس شناس ویژه گرعلم ویروس شناسی ویروس شناس
association for computers and humanities U یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
radiologists U متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist U متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
translators U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
assembly U زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
host language U زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler U که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol U Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental U زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
target U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
entomology U حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
author language U زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
He is speechless (inarticulate). U سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal U زبان ساده شده زبان اسمبلی
professional slang U زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
mealymouthed U ادم چرب زبان شیرین زبان
psychbiology U علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics U زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological U وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
bacteriologic U مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
lateral meniscus U منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
interpreting U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib U چرب زبان زبان دار
language U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
Arabic U زبان تازی زبان عربی
languages U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
immunogenetics U رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
scottish gaelic U زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
zoo ecology U قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
neurologic U وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
kinematics U حرکت شناسی جنبش شناسی
typology U گونه شناسی نوع شناسی
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
ornithology U پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
pathologically U از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
laryngological U وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
rhinologist U متخصص
geriatrist U متخصص
adhoc U متخصص
specialists U متخصص
au fait U متخصص
stylists U متخصص مد
skilled U متخصص
specialist U متخصص
expert U متخصص
osteopathist U متخصص
experts U متخصص
geriatrician U متخصص
stylist U متخصص مد
electrician U متخصص برق
theolog U متخصص الهیات
actuaries U متخصص بیمه
electricians U متخصص برق
geophysicist U متخصص ژئوفیزیک
neurologist U متخصص اعصاب
geophysicists U متخصص ژئوفیزیک
computer professional U متخصص کامپیوتر
anaesthetist U متخصص بیهوشی
journeymen U کارگر متخصص
journeyman U کارگر متخصص
economist U متخصص اقتصاد
theologians U متخصص الهیات
experts U متخصص کارشناس
economists U متخصص اقتصاد
theologian U متخصص الهیات
ceramist U متخصص سفالگری
hydropathist U متخصص اب درمانی
computer specialist U متخصص کامپیوتر
ophlhalmologist U متخصص چشم
cost accountant U متخصص ارزیابی
clinicians U متخصص بالینی
clinician U متخصص بالینی
outrebound U متخصص ریباند
financiers U متخصص مالی
financier U متخصص مالی
algebraist U متخصص جبرومقابله
ceramicist U متخصص سفالگری
cambist U متخصص ارز
climatologist U متخصص اب وهوا
aurist U متخصص گوش
artillerist U متخصص توپخانه
media specialist U متخصص رسانه ها
hygienist U متخصص بهداشت
hygeist U متخصص بهداشت
an expert accountant U حسابدار متخصص
skilled U متخصص تخصصی
skilled witness U شاهد متخصص
technician U متخصص فنی
pomologist U متخصص میوه
toxicologist U متخصص زهرشناسی
specialist engineering U مهندس متخصص
actuary U متخصص بیمه
e. advice U نظر متخصص
skilled workers U کارگران متخصص
technician U متخصص تکنیسین
technicians U متخصص تکنیسین
gas man U متخصص گاز
technicians U متخصص فنی
financial e. U متخصص مالی
proficient U حاذق متخصص
expert U متخصص کارشناس
oenology U می شناسی شراب شناسی
exodontist U متخصص دندان کشی
etymologist U متخصص علم صرف
statistician U امارگر متخصص فن احصائیه
etymologer U متخصص علم اشتقاق
ideologist U متخصص علم تصور
gastronomist U متخصص غذای لذیذ
geodesist U متخصص علم مساحی
hardware specialist U متخصص سخت افزار
gynecologist U متخصص بیماریهای زنان
cutman U متخصص در جلوگیری ازخونریزی
data base specialist U متخصص پایگاه داده
hellenist U متخصص فرهنگ یونان
data entry specialist U متخصص داده دهی
dermatologist U متخصص امراض پوست
cosmetologist U متخصص ارایش وزیبایی
diagnostician U متخصص تشخیص مرض
horticulturist U متخصص عمل باغبانی
statisticians U امارگر متخصص فن احصائیه
gerontologist U متخصص امراض پیری
osteopath U متخصص بیماریهای استخوان
osteopaths U متخصص بیماریهای استخوان
internist U متخصص داروهای درونی
metallurgist U متخصص ذوب اهن
tp perfect oneself in an art U در فنی متخصص شدن
political economist U متخصص علم ثروت
metallurgists U متخصص ذوب اهن
psychopathist U متخصص ناخوشیهای دماغی
pyrotechnist U متخصص اتش بازی
obstetrician U متخصص زایمان قابله
syphilologist U طبیب متخصص کوفت
jurists U متخصص حقوق خصوصی
jurist U متخصص حقوق خصوصی
gynaecologist U متخصص امراض زنانه
taxonomist U متخصص طبقه بندی
beauticians U متخصص ارایش وزیبایی
unskilled worker U کارگر غیر متخصص
obstetricians U پزشک متخصص زایمان
obstetricians U متخصص زایمان قابله
branch qualified officer U افسر متخصص رستهای
astrophysicist U متخصص فیزیک نجومی
metllurgist U متخصص ذوب فلزات
municipalist U متخصص درامور شهرداری
anatomist U متخصص علم تشریح
scientific manpower U نیروی انسانی متخصص
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com