Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
jurist
U
متخصص حقوق خصوصی
jurists
U
متخصص حقوق خصوصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
private law
U
حقوق خصوصی
private international law
U
حقوق بین الملل خصوصی
feudist
U
متخصص حقوق وقوانین دوره ملوک الطوایفی
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
fireworker
U
متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
private automatic branch exchange
U
رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
common low
U
سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
trust
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusted
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusts
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
tactician
U
متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tacticians
U
متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert
U
هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
public international law
U
حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum
U
قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
detention of pay
U
ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
radiologists
U
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist
U
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
protective duty
U
حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
harbour dues
U
حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
attainder
U
سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
advalorem duty
U
حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
allotment advice
U
پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
authorized stoppage
U
برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
off the record
<idiom>
U
خصوصی
personal
U
خصوصی
private line
U
خط خصوصی
subrosa
U
خصوصی
informal
U
خصوصی
privates
U
خصوصی
private
U
خصوصی
jackes
U
خصوصی
necessary house
U
خصوصی
private finance
U
مالیه خصوصی
camarin
U
نیایشگاه خصوصی
private treaty
U
معامله خصوصی
private institutions
U
موسسات خصوصی
quasi private
U
شبه خصوصی
proprietary company
U
شرکت خصوصی
private property
U
دارائیهای خصوصی
privately leased line
U
خط اجارهای خصوصی
private talk
U
صحبت خصوصی
private saving
U
پس انداز خصوصی
apsidiole
U
نیایشگاه خصوصی
private ownership
U
مالکیت خصوصی
private property
U
مالکیت خصوصی
quasi private
U
نیمه خصوصی
relator
U
مدعی خصوصی
Citizens' Band
U
باند خصوصی
pillow talk
U
حرفهای خصوصی
private eye
U
کارآگاه خصوصی
private eyes
U
کارآگاه خصوصی
privatised
U
خصوصی کردن
privatizing
U
خصوصی کردن
privatizes
U
خصوصی کردن
privatises
U
خصوصی کردن
privatising
U
خصوصی کردن
privatization
U
خصوصی کردن
personal
U
منقول خصوصی
privatized
U
خصوصی کردن
tutor
U
معلم خصوصی
relator
U
شاکی خصوصی
semiprivate
U
نیمه خصوصی
special relativity
U
نسبیت خصوصی
closets
U
گنجه خصوصی
closeting
U
گنجه خصوصی
closeted
U
گنجه خصوصی
closet
U
گنجه خصوصی
tutors
U
معلم خصوصی
tutored
U
معلم خصوصی
privatize
U
خصوصی کردن
very own
<adj.>
U
خصوصی
[شخصی]
private school
U
اموزشگاه خصوصی
private enterprise
U
عمل خصوصی
private enterprise
U
شرکت خصوصی
private sector
U
بخش خصوصی
passkey
U
کلید خصوصی
paticular
U
خصوصی بابت
private schools
U
اموزشگاه خصوصی
private detective
U
کاراگاه خصوصی
private detectives
U
کاراگاه خصوصی
in petto
U
بطور خصوصی
private
U
اختصاصی خصوصی
privates
U
اختصاصی خصوصی
subjective
U
فاعلی خصوصی
privy
U
خصوصی محرمانه
off the record
U
محرمانه و خصوصی
off-the-record
U
محرمانه و خصوصی
backstage
U
محرمانه خصوصی
casket
U
نامه خصوصی
caskets
U
نامه خصوصی
private investigator
U
کاراگاه خصوصی
private tutoring
[American E]
U
تدریس خصوصی
private tuition
U
تدریس خصوصی
extra tuition
U
تدریس خصوصی
private benefits
U
منافع خصوصی
private cost
U
هزینه خصوصی
private corporation
U
شرکت خصوصی
party lines
U
خط خصوصی تلفن
private consumption
U
مصرف خصوصی
private borrowing
U
استقراض خصوصی
private company
U
شرکت خصوصی
private agreement
U
قرارداد خصوصی
private debt
U
بدهی خصوصی
private enterprises
U
موسسات خصوصی
private lessons
U
تدریس خصوصی
party line
U
خط خصوصی تلفن
privately
U
بطور خصوصی
private employees
U
کارکنان خصوصی
private deed
U
سند خصوصی
praivate ownership
U
مالکیت خصوصی
curtain lecture
U
صحبتهای خصوصی زن وشوهر
private broadcasting
U
پخش برنامه خصوصی
backside
U
عقب هر چیزی خصوصی
private rate of discount
U
نرخ تنزیل خصوصی
pbx
U
تبادل انشعاب خصوصی
sitting in camera
U
جلسه خصوصی دادگاه
special theory of relativity
U
نظریه نسبیت خصوصی
personal staff
U
ستاد خصوصی فرمانده
principle of exclusion
U
در مورد کالاهای خصوصی
tutors
U
درس خصوصی دادن به
tutored
U
درس خصوصی دادن به
private enterprise
U
اقتصاد بخش خصوصی
private branch exchange
U
مبادله انشعاب خصوصی
backsides
U
عقب هر چیزی خصوصی
private rate of return
U
نرخ بازده خصوصی
tutor
U
درس خصوصی دادن به
to be privately insured
U
بیمه خصوصی داشتن
tutorial
U
درس خصوصی دادن به
tutorials
U
درس خصوصی دادن به
behind the stage
<adj.>
<adv.>
U
خصوصی
[اصطلاح مجازی]
to give private lessons
U
درس خصوصی دادن
to have private insurance
[cover]
U
بیمه خصوصی داشتن
with average
U
شامل خسارات خصوصی وجزئی
To have selfish motives . to have an axe to grind.
U
غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
private enterprise
U
اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
palor
U
اطاق برای گفتگو خصوصی
objectives
U
علمی و بدون نظر خصوصی
marginal net private product
U
محصول خصوصی نهائی خالص
objective
U
علمی و بدون نظر خصوصی
privy purse
U
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
offstage
U
خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
committees
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committee
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
to keep one's feet on the ground
<idiom>
U
علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
rhinologist
U
متخصص
expert
U
متخصص
stylist
U
متخصص مد
experts
U
متخصص
adhoc
U
متخصص
skilled
U
متخصص
specialist
U
متخصص
osteopathist
U
متخصص
stylists
U
متخصص مد
specialists
U
متخصص
geriatrician
U
متخصص
au fait
U
متخصص
geriatrist
U
متخصص
privilege cab
U
درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
table talk
U
صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
behind the scenes
U
در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
to tutor somebody in English
U
به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
technician
U
متخصص تکنیسین
clinician
U
متخصص بالینی
clinicians
U
متخصص بالینی
theologian
U
متخصص الهیات
technician
U
متخصص فنی
theologians
U
متخصص الهیات
technicians
U
متخصص فنی
expert
U
متخصص کارشناس
technicians
U
متخصص تکنیسین
actuary
U
متخصص بیمه
financier
U
متخصص مالی
ophlhalmologist
U
متخصص چشم
proficient
U
حاذق متخصص
skilled
U
متخصص تخصصی
toxicologist
U
متخصص زهرشناسی
financiers
U
متخصص مالی
actuaries
U
متخصص بیمه
outrebound
U
متخصص ریباند
pomologist
U
متخصص میوه
climatologist
U
متخصص اب وهوا
skilled witness
U
شاهد متخصص
aurist
U
متخصص گوش
hydrologist
U
متخصص اب شناسی
e. advice
U
نظر متخصص
artillerist
U
متخصص توپخانه
hydropathist
U
متخصص اب درمانی
theolog
U
متخصص الهیات
an expert accountant
U
حسابدار متخصص
skilled workers
U
کارگران متخصص
neurologist
U
متخصص اعصاب
gas man
U
متخصص گاز
financial e.
U
متخصص مالی
computer professional
U
متخصص کامپیوتر
ceramist
U
متخصص سفالگری
ceramicist
U
متخصص سفالگری
cambist
U
متخصص ارز
computer specialist
U
متخصص کامپیوتر
specialist engineering
U
مهندس متخصص
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com