Perdic | مبنی بر هرزگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 186 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	licentious U	مبنی بر هرزگی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	debauch U	هرزگی
	rakishness U	هرزگی
	licentiousness U	هرزگی
	lewdness U	هرزگی
	libertinism U	هرزگی
	obscenities U	هرزگی
	obscenity U	هرزگی
	libertinage U	هرزگی
	profligacy U	هرزگی
	lasciviousness U	هرزگی
	incontinency U	هرزگی
	ribaldry U	هرزگی
	debauchery U	هرزگی
	harlotry U	هرزگی
	gracelessness U	هرزگی
	dissoluteness U	هرزگی
	lubricous U	هرزگی
	lewdly U	به هرزگی
	lechery U	هرزگی
	salacity U	هرزگی
	reprobation U	هرزگی
	saturnalia U	هرزگی
	raffishness U	هرزگی
	priapism U	هرزگی
	salaciousness U	هرزگی
	incontinence U	هرزگی
	depravity U	هرزگی بدکرداری
	rakishly U	ازروی هرزگی
	whoredom U	فحشاء هرزگی
	dissolutely U	ازروی هرزگی
	beastliness U	هرزگی سبعیت
	obscenely U	از روی هرزگی
	to gratify ones passions U	هرزگی کردن
	profligately U	ازروی هرزگی
	prurience U	حکه هرزگی
	pruriency U	حکه هرزگی
	salaciously U	از روی هرزگی
	perverseness U	هرزگی فساد
	licentiously U	از روی هرزگی
	lecherously U	از روی هرزگی
	dissolute U	ازروی هرزگی
	flagitiousness U	وقاحت هرزگی
	bawdry U	هرزگی [غیر مصطلح]
	whorish U	دارای صفات هرزگی وفاحشه گی
	lewd U	ناشی از هرزگی شهوت پرست
	based U	مبنی
	expressive of U	مبنی بر
	reposing upon U	مبنی بر
	denoting U	مبنی بر
	bassedon or basedupon U	مبنی بر
	based on U	مبنی بر
	nonary U	مبنی بر عد د نه
	polytheeistic U	مبنی بر شرک
	observational U	مبنی بر مشاهده
	geomantic U	مبنی بر رمل
	fratricidal U	مبنی بربرادرکشی
	mediatorial U	مبنی بر میانجیگری
	octonal U	مبنی برهشت
	euphuistic U	مبنی برتصنع
	equivocatory U	مبنی برایهام
	revocatory U	مبنی بر فسخ
	causal U	مبنی بر سبب
	purposive U	مبنی برمنظور
	impostrous U	مبنی بر شیادی
	polytheistic U	مبنی بر شرک
	egotistic U	مبنی بر خودپسندی
	irreverential U	مبنی بر بی حرمتی
	paraphrastic U	مبنی برتفسیر
	octonary U	مبنی برهشت
	monometallic U	مبنی بر یک فلز
	matricidal U	مبنی بر مادرکشی
	selectively U	مبنی بر انتخاب
	selective U	مبنی بر انتخاب
	inversive U	مبنی بر قلب
	prophetic U	مبنی بر پیشگویی
	sophistic U	مبنی بر مغالطه
	suppositional U	مبنی بر فرض
	theorematic U	مبنی بر قاعده
	to the effect that U	مبنی براینکه
	castigatory U	مبنی برتنبیه
	usurious U	مبنی بررباخواری
	visitorial U	مبنی بر سرکشی
	empiric U	مبنی بر تجربه
	abstentious U	مبنی برپرهیزکاری
	investigative U	مبنی بر رسیدگی
	ill-advised U	مبنی بر بی اطلاعی
	ill advised U	مبنی بر بی اطلاعی
	condolatory U	مبنی برهمدردی
	misogynic U	مبنی بربیزاری از زن
	dualistic U	مبنی برخداشناس
	deprecative U	مبنی بربیمیلی
	heretical U	مبنی برفساد
	phonologic U	مبنی بر صدا شناسی
	inquisitorial U	مبنی بربازجویی زیاد
	papistic U	مبنی برپاپ پرستی
	orthoepic U	مبنی بر درست خوانی
	illusional U	مبنی باشتباه بینائی
	rose coloured U	مبنی برخوش بینی
	royalistic U	مبنی برسلطنت خواهی
	pantheistic U	مبنی بر وحدت وجود
	cavilling U	مبنی برخرده گیری
	oblatory U	مبنی بر نذر یا هدیه
	polygamic U	مبنی بر تعدد ازواج
	a posteriori U	مبنی بر تجربه و مشاهده
	rationalistic U	مبنی براستدلال عقلی
	rationalistic U	مبنی براصالت عقل
	skepsisŠskepticŠetc U	فلسفه مبنی برتردید
	soritical U	مبنی برقیام مسلسل
	scepsis U	فلسفه مبنی برتردید
	documentary U	مبنی بر مدرک یا سند
	retrocessive U	مبنی برواگذاری ثانوی
	documentaries U	مبنی بر مدرک یا سند
	resumptive U	مبنی برادامه یاتجدید
	procrastinatory U	مبنی برمسامحه یاتعلل
	well intentioned U	مبنی بر نیت خوب
	precrastinative U	مبنی بر مسامحه یا تعلل
	negotiatory U	مبنی بر معامله یا گفتگو
	deliberative U	مبنی بر تامل و مشاوره
	individualistic U	مبنی بر استقلال تکی
	insinuative U	مبنی بر خود شیرینی
	investigatory U	تحقیقی مبنی بر رسیدگی
	in perspective U	مبنی براصول منافرومرایا
	sensuous U	مبنی بر لذات جسمانی
	sensuously U	مبنی بر لذات جسمانی
	elenctic U	مبنی برتکذیب منطقی
	documental U	مبنی برمدرک یاسند
	compatriotic U	مبنی برهم میهنی
	commutative U	مبنی بر تبدیل یامبادله
	censorial U	مبنی بر بازرسی مطبوعات و
	naturalistic U	مبنی بر طبیعت بازی
	acclamatory U	مبنی برهلهله و تحسین
	historic U	معروف مبنی بر تاریخ
	sentimental U	مبنی بر احساسات یا عقیده
	appreciatively U	مبنی بر قدردانی قدرشناس
	appreciative U	مبنی بر قدردانی قدرشناس
	negatory U	مبنی بر نفی یا انکار
	egoistic U	مبنی بر اثصول خودپرستی
	irrepentant U	مبنی بر عدم پشیمانی
	petitory U	مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
	slaughterous U	مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
	doctrinal U	عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
	federative U	مبنی بر سازمان کشورهای متحد
	pluviometric U	مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
	pre-emptive U	عمل مبنی بر اخذ شفعه
	consensual U	مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
	imperialistic U	مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
	associational U	مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
	evidentiary U	مبنی برمدرک مدرک دار
	atheistical U	مبنی برانکار هستی خدا
	intuitive U	مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
	traditional U	مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
	ritualistic U	مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
	renunciative U	مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
	humoristic U	مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
	abjuratory U	پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
	euphonical U	مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
	renunciatory U	مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
	iconoclastic U	مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
	communalistic U	مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
	catechetical U	مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
	augural U	تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
	deistic U	مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
	traditinal U	مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
	deistical U	مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
	revisional U	مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
	plebiscitary U	وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
	empircism U	روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
	prefectorial U	مبنی براموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یا مبصران
	radicalism U	روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
	prefectoral U	مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
	autonomy U	خودمختاری حاکمیت ملی مبنی براستقلال اقتصادی و سیاسی خودگردانی
	monroe doctrine U	سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
	plene administrative preter U	دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
	machiavelian U	مبنی براین عقیده سیاسی که برای برپاکردن یک حکومت نیرومند تقلب را نباید
	internationalism U	روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
	piratic U	درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
	petrographic U	وابسته به شرح سنگ ها مبنی بر شرح احجاز
	presentment U	اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
	mercantilism U	روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
	many-sided U	مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
	many sided U	مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
	say's law U	از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
	laryngological U	وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
	economic nationalism U	ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
	retour sans protet U	اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند