English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
traditional U مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
traditinal U مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
classic U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classicists U دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classicist U دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classics U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
saying U حدیث
sayings U حدیث
partisans of traditions U اهل حدیث
tradition of fair authority U حدیث حسن
tradition narrated by several authority U حدیث متواتر
prophet's tradition U حدیث نبوی
genuine tradition U حدیث صحیح
reliable tradition U حدیث ثقه
questioning U جرح حدیث
weak tradition U حدیث ضعیف
traditionalize U بصورت حدیث دراوردن
cabala U حدیث یا روایت شفاهی وزبانی
cabbalah U حدیث یا روایت شفاهی وزبانی
cabbala U حدیث یا روایت شفاهی وزبانی
traditionary U باستانی
antiquaries U باستانی
archaic <adj.> U باستانی
antiquary U باستانی
relic U باستانی
age old U باستانی
age-old U باستانی
antique U باستانی
old U باستانی
older U باستانی
oldest U باستانی
classically U باستانی
antiques U باستانی
gray U باستانی
ancient U باستانی
antiquarian U باستانی
relics U باستانی
northman U اسکاندیناوی باستانی
ancient relics U اثار باستانی
primers U باستانی ابتدایی
norseman U اسکاندیناوی باستانی
classicism U سبک باستانی
aramaean U زبان باستانی
in ancient times U در روزگار باستانی
primer U باستانی ابتدایی
Monumental design U طرح آثار باستانی
in ancient times U در اوقات جهان باستانی
paleograph U نسخه خطی باستانی
avestan U زبان باستانی ایران
the Classical World [the Ancient World] U جهان باستانی [تاریخ]
paleographic U وابسته بخطوط باستانی
ethiopic U زبان باستانی حبشه
diplomatics U شناسایی خطوط باستانی
classicize U درزمره ادبیات باستانی
Antiquity U جهان باستانی [تاریخ]
classical U پیرو سبکهای باستانی
classical U وابسته به ادبیات باستانی
primeval U بسیار کهن باستانی
gaul U اهل کشور باستانی گل فرانسوی
classicalism U پیروی سبکهاوانشاهاوادبیات وصنایع باستانی
pelta U سپر یونانیان ورومیان باستانی
classicality U مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
agonistical U وابسته به مسابقههای باستانی یونان
agonistic U وابسته به مسابقات باستانی یونان
veda U کتاب مقدس باستانی هند
traditionalism U سنت پرستی اعتقاد برسوم باستانی
classicize U ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
dorian U وابسته به DORISیکی ازشهرهای باستانی یونانnightjar
corinthian U اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
dithyramb U سرود درهم برهم ووحشیانه یونانیان باستانی
doge U لقب رئیس جمهوردرجمهوریهای باستانی venice aoneg
reliquaries U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
persepolis U شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
reliquary U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
nonary U مبنی بر عد د نه
expressive of U مبنی بر
reposing upon U مبنی بر
denoting U مبنی بر
based U مبنی
based on U مبنی بر
bassedon or basedupon U مبنی بر
phygian U فریژی وابسته به یکی ازکشورهای باستانی اسیای صغیر
mithra U نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
purposive U مبنی برمنظور
inversive U مبنی بر قلب
impostrous U مبنی بر شیادی
usurious U مبنی بررباخواری
geomantic U مبنی بر رمل
polytheistic U مبنی بر شرک
polytheeistic U مبنی بر شرک
fratricidal U مبنی بربرادرکشی
irreverential U مبنی بر بی حرمتی
to the effect that U مبنی براینکه
revocatory U مبنی بر فسخ
theorematic U مبنی بر قاعده
octonal U مبنی برهشت
octonary U مبنی برهشت
suppositional U مبنی بر فرض
sophistic U مبنی بر مغالطه
monometallic U مبنی بر یک فلز
paraphrastic U مبنی برتفسیر
misogynic U مبنی بربیزاری از زن
mediatorial U مبنی بر میانجیگری
matricidal U مبنی بر مادرکشی
visitorial U مبنی بر سرکشی
heretical U مبنی برفساد
observational U مبنی بر مشاهده
deprecative U مبنی بربیمیلی
causal U مبنی بر سبب
condolatory U مبنی برهمدردی
dualistic U مبنی برخداشناس
castigatory U مبنی برتنبیه
egotistic U مبنی بر خودپسندی
selectively U مبنی بر انتخاب
prophetic U مبنی بر پیشگویی
ill advised U مبنی بر بی اطلاعی
euphuistic U مبنی برتصنع
abstentious U مبنی برپرهیزکاری
investigative U مبنی بر رسیدگی
selective U مبنی بر انتخاب
equivocatory U مبنی برایهام
empiric U مبنی بر تجربه
ill-advised U مبنی بر بی اطلاعی
licentious U مبنی بر هرزگی
catastasis U بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
humanist U دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
sentimental U مبنی بر احساسات یا عقیده
historic U معروف مبنی بر تاریخ
documentary U مبنی بر مدرک یا سند
retrocessive U مبنی برواگذاری ثانوی
resumptive U مبنی برادامه یاتجدید
deliberative U مبنی بر تامل و مشاوره
documentaries U مبنی بر مدرک یا سند
rationalistic U مبنی براستدلال عقلی
well intentioned U مبنی بر نیت خوب
rationalistic U مبنی براصالت عقل
acclamatory U مبنی برهلهله و تحسین
inquisitorial U مبنی بربازجویی زیاد
procrastinatory U مبنی برمسامحه یاتعلل
precrastinative U مبنی بر مسامحه یا تعلل
rose coloured U مبنی برخوش بینی
cavilling U مبنی برخرده گیری
individualistic U مبنی بر استقلال تکی
investigatory U تحقیقی مبنی بر رسیدگی
a posteriori U مبنی بر تجربه و مشاهده
egoistic U مبنی بر اثصول خودپرستی
appreciatively U مبنی بر قدردانی قدرشناس
appreciative U مبنی بر قدردانی قدرشناس
sensuous U مبنی بر لذات جسمانی
sensuously U مبنی بر لذات جسمانی
naturalistic U مبنی بر طبیعت بازی
soritical U مبنی برقیام مسلسل
skepsisŠskepticŠetc U فلسفه مبنی برتردید
scepsis U فلسفه مبنی برتردید
royalistic U مبنی برسلطنت خواهی
pantheistic U مبنی بر وحدت وجود
phonologic U مبنی بر صدا شناسی
papistic U مبنی برپاپ پرستی
negatory U مبنی بر نفی یا انکار
oblatory U مبنی بر نذر یا هدیه
censorial U مبنی بر بازرسی مطبوعات و
illusional U مبنی باشتباه بینائی
compatriotic U مبنی برهم میهنی
negotiatory U مبنی بر معامله یا گفتگو
in perspective U مبنی براصول منافرومرایا
orthoepic U مبنی بر درست خوانی
insinuative U مبنی بر خود شیرینی
irrepentant U مبنی بر عدم پشیمانی
commutative U مبنی بر تبدیل یامبادله
documental U مبنی برمدرک یاسند
polygamic U مبنی بر تعدد ازواج
elenctic U مبنی برتکذیب منطقی
slaughterous U مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
intuitive U مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
doctrinal U عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
evidentiary U مبنی برمدرک مدرک دار
consensual U مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
imperialistic U مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
pre-emptive U عمل مبنی بر اخذ شفعه
pluviometric U مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
federative U مبنی بر سازمان کشورهای متحد
petitory U مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
atheistical U مبنی برانکار هستی خدا
associational U مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
Greek Revival U [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
delphine classics U چاپ ادبیات باستانی لاتین که برای پسر مهتر لوئی چهاردهم درست شد
Are there any antiquities here? U آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
euphonical U مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
abjuratory U پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
ritualistic U مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
renunciative U مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
renunciatory U مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
humoristic U مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
iconoclastic U مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
Ouroboros U نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
empircism U روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
revisional U مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
catechetical U مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
communalistic U مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
plebiscitary U وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
augural U تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com