English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inquisitorial U مبنی بربازجویی زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
based on U مبنی بر
nonary U مبنی بر عد د نه
bassedon or basedupon U مبنی بر
reposing upon U مبنی بر
expressive of U مبنی بر
denoting U مبنی بر
based U مبنی
euphuistic U مبنی برتصنع
equivocatory U مبنی برایهام
mediatorial U مبنی بر میانجیگری
revocatory U مبنی بر فسخ
heretical U مبنی برفساد
octonary U مبنی برهشت
investigative U مبنی بر رسیدگی
prophetic U مبنی بر پیشگویی
purposive U مبنی برمنظور
empiric U مبنی بر تجربه
octonal U مبنی برهشت
castigatory U مبنی برتنبیه
condolatory U مبنی برهمدردی
suppositional U مبنی بر فرض
observational U مبنی بر مشاهده
polytheeistic U مبنی بر شرک
theorematic U مبنی بر قاعده
deprecative U مبنی بربیمیلی
causal U مبنی بر سبب
sophistic U مبنی بر مغالطه
dualistic U مبنی برخداشناس
irreverential U مبنی بر بی حرمتی
inversive U مبنی بر قلب
fratricidal U مبنی بربرادرکشی
ill advised U مبنی بر بی اطلاعی
impostrous U مبنی بر شیادی
egotistic U مبنی بر خودپسندی
to the effect that U مبنی براینکه
selectively U مبنی بر انتخاب
geomantic U مبنی بر رمل
selective U مبنی بر انتخاب
abstentious U مبنی برپرهیزکاری
matricidal U مبنی بر مادرکشی
visitorial U مبنی بر سرکشی
licentious U مبنی بر هرزگی
polytheistic U مبنی بر شرک
monometallic U مبنی بر یک فلز
paraphrastic U مبنی برتفسیر
misogynic U مبنی بربیزاری از زن
usurious U مبنی بررباخواری
ill-advised U مبنی بر بی اطلاعی
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
individualistic U مبنی بر استقلال تکی
investigatory U تحقیقی مبنی بر رسیدگی
sensuous U مبنی بر لذات جسمانی
polygamic U مبنی بر تعدد ازواج
censorial U مبنی بر بازرسی مطبوعات و
irrepentant U مبنی بر عدم پشیمانی
elenctic U مبنی برتکذیب منطقی
documental U مبنی برمدرک یاسند
well intentioned U مبنی بر نیت خوب
sensuously U مبنی بر لذات جسمانی
illusional U مبنی باشتباه بینائی
negatory U مبنی بر نفی یا انکار
phonologic U مبنی بر صدا شناسی
papistic U مبنی برپاپ پرستی
compatriotic U مبنی برهم میهنی
commutative U مبنی بر تبدیل یامبادله
naturalistic U مبنی بر طبیعت بازی
orthoepic U مبنی بر درست خوانی
soritical U مبنی برقیام مسلسل
rose coloured U مبنی برخوش بینی
acclamatory U مبنی برهلهله و تحسین
cavilling U مبنی برخرده گیری
rationalistic U مبنی براصالت عقل
insinuative U مبنی بر خود شیرینی
precrastinative U مبنی بر مسامحه یا تعلل
documentaries U مبنی بر مدرک یا سند
egoistic U مبنی بر اثصول خودپرستی
retrocessive U مبنی برواگذاری ثانوی
rationalistic U مبنی براستدلال عقلی
resumptive U مبنی برادامه یاتجدید
pantheistic U مبنی بر وحدت وجود
appreciative U مبنی بر قدردانی قدرشناس
negotiatory U مبنی بر معامله یا گفتگو
in perspective U مبنی براصول منافرومرایا
deliberative U مبنی بر تامل و مشاوره
skepsisŠskepticŠetc U فلسفه مبنی برتردید
historic U معروف مبنی بر تاریخ
documentary U مبنی بر مدرک یا سند
oblatory U مبنی بر نذر یا هدیه
royalistic U مبنی برسلطنت خواهی
sentimental U مبنی بر احساسات یا عقیده
procrastinatory U مبنی برمسامحه یاتعلل
a posteriori U مبنی بر تجربه و مشاهده
scepsis U فلسفه مبنی برتردید
appreciatively U مبنی بر قدردانی قدرشناس
intuitive U مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
consensual U مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
pre-emptive U عمل مبنی بر اخذ شفعه
slaughterous U مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
evidentiary U مبنی برمدرک مدرک دار
doctrinal U عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
atheistical U مبنی برانکار هستی خدا
associational U مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
petitory U مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
pluviometric U مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
federative U مبنی بر سازمان کشورهای متحد
imperialistic U مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
traditional U مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
iconoclastic U مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
euphonical U مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
renunciatory U مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
abjuratory U پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
humoristic U مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
renunciative U مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
ritualistic U مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
augural U تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
traditinal U مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
deistic U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
plebiscitary U وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
revisional U مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
empircism U روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
communalistic U مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
prefectorial U مبنی براموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یا مبصران
catechetical U مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
deistical U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
prefectoral U مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
radicalism U روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
autonomy U خودمختاری حاکمیت ملی مبنی براستقلال اقتصادی و سیاسی خودگردانی
monroe doctrine U سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
machiavelian U مبنی براین عقیده سیاسی که برای برپاکردن یک حکومت نیرومند تقلب را نباید
surcharges U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharge U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed U با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
internationalism U روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petrographic U وابسته به شرح سنگ ها مبنی بر شرح احجاز
presentment U اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
mercantilism U روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
many-sided U مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
many sided U مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
too much U زیاد
plethoric U زیاد
very U زیاد
excessive U زیاد
extortionary U زیاد
profoundly U زیاد
numerous U زیاد
extortionate U زیاد
plaguily U زیاد
no end of U زیاد
greatest U زیاد
profusely U زیاد
extensive U زیاد
squeamishly U زیاد
squeamishness U زیاد
copious U زیاد
vastly U زیاد
highly U زیاد
supererogatory U زیاد
rife U زیاد
great- U زیاد
great U زیاد
outrageously U زیاد
heartbreak U غم زیاد
greatly U زیاد
wide U زیاد
ranksack U زیاد
many U زیاد
wider U زیاد
late U زیاد
widest U زیاد
heavily U زیاد
much U زیاد
over and above U زیاد
in quantities U زیاد
large adv U زیاد
high U زیاد
intensively U زیاد
overmuch U زیاد
intensely U زیاد
thickest U زیاد
in excess U زیاد
effusively U زیاد
quite a few <idiom> U زیاد
widely U زیاد
immane U زیاد
for all the world U بی کم و زیاد
highest U زیاد
swingeing U زیاد
thick U زیاد
thicker U زیاد
highs U زیاد
immoderate U زیاد
tremendously U زیاد
hugely U زیاد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com