English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
carry forward U مبلغ منقول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
moveable by destination U منقول در حکم غیر منقول
condequent U منقول
personal U منقول
personal action U دعوی منقول
moveable property U مال منقول
moveable property U دارائی منقول
movables U مال منقول
chattel U دارائی منقول
movableness U منقول نابرجا
movable property U مال منقول
chattel U اموال منقول
carry forward U منقول ساختن
narrated consensus U اجماع منقول
to carry forward U منقول ساختن
to carry over U منقول ساختن
immovable U غیر منقول
movable U دارائی منقول
personal state U دارایی منقول
personal chattels U دارایی منقول
personal U منقول خصوصی
fixed property U اموال غیر منقول
irreplaceable U غیر منقول بی عوض
brought forward U منقول ازصفحه پیش
good U مال منقول محموله
goods and chattels U اموال و دارائیهای منقول
hereditaments U دارایی غیر منقول
immovable U دارایی غیر منقول
immovable property U مال غیر منقول
immovableness U غیر منقول دادن
real action U دعوی غیر منقول
real property U دارایی غیر منقول
personal property U دارایی شخصی منقول
personal chattels U دارایی شخصی منقول
heritage U ماترک ترکه غیر منقول
immovable by nature U مال غیر منقول ذاتی
chattel U مال منقول دارایی شخصی
realty U دارایی غیر منقول ملک
real action U دعوی راجع به اموال غیر منقول
jus mariti U حق مرد نسبت به دارایی منقول زنش
incumbrance U حق رهن یا حبس نسبیت به مال غیر منقول
cadastre U مامور ثبت وممیزی املاک مزروعی وغیر منقول
sums U مبلغ
propagandist U مبلغ
propagandists U مبلغ
quantum U مبلغ
summa U مبلغ
sum U مبلغ
promoter U مبلغ
amounted U : مبلغ
amounted U مبلغ
amounting U : مبلغ
amounts U : مبلغ
amounts U مبلغ
amounting U مبلغ
amount U مبلغ
promoters U مبلغ
quantity U مبلغ
amount U : مبلغ
tot U مبلغ
tots U مبلغ
lump sum U مبلغ کل
lump sums U مبلغ کل
quantities U مبلغ
pittance U مبلغ جزئی
roundest U مبلغ زیاد
evengelist U مبلغ مسیحی
turnover U مبلغ فروش
entirenss U جمع کل مبلغ کل
to figure up مبلغ یا میزان
the entire sum U تمامی مبلغ
gross amount U مبلغ ناخالص
price U مبلغ شرطبندی
round U مبلغ زیاد
premiums U مبلغ بیمه
premium U مبلغ بیمه
prices U مبلغ شرطبندی
missioner U مبلغ مذهبی
dribblet U مبلغ کوچک
twopence U مبلغ دو پنس
chicken feed U مبلغ ناچیز
missionary U مبلغ مذهبی
missionaries U مبلغ مذهبی
balance of the amount U باقیمانده مبلغ
backing U مبلغ شرطبندی
pin money U مبلغ ناچیز
converter U مبلغ مذهبی
convertor U مبلغ مذهبی
deductible U مبلغ قابل کسر
capitalization U جمع مبلغ سرمایه
ratal U مبلغ مشمول مالیات
exaggerated U مبلغ اغراق امیز
hiked U مبلغ رابالا بردن
hikes U مبلغ رابالا بردن
hiking U مبلغ رابالا بردن
hike U مبلغ رابالا بردن
it was a U مبلغ زیادی بود
even money U مبلغ مساوی در شرط بندی
i undertake to pay that sum U متعهد میشوم که ان مبلغ رابپردازم
Fine words butter no parsnips. U از تعارف کم کم وبر مبلغ افزای
investment U مبلغ سرمایه گذاری شده
investments U مبلغ سرمایه گذاری شده
surcharge U مبلغ جریمه نرخ اضافی
It was some consikerable amount. U مبلغ قابل ملاحظه ای بود
What is this amount for? U این مبلغ برای چیست؟
surcharges U مبلغ جریمه نرخ اضافی
blank check U چک امضاء شده بدون مبلغ
conveyancing U در CL این اصطلاح بیشتر در زمینه تسهیل معاملات مربوط به اموال غیر منقول مصداق دارد
The return on the bonds amounts to ... U مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
outlay U مبلغ سرمایه گذاری شده خرج
net amount payable to contractor U مبلغ خالص قابل پرداخت به پیمانکار
bond discount U تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
handicap stake U مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
entry fee U مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
real representative U قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
tenant in fee simple U متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
working capital U مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی
He deducts the amount from the invoice. U او [مرد] این مبلغ را از حساب کسر می کند.
discounted cash flow U مبلغ تنزیل شده پرداختها وهزینههای اتی
debt discount U تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
cash-and-carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
The borrower is absolutely free to use the amount. U وام گیرنده کاملا مختار به استفاده ازاین مبلغ است .
cash-and-carries U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
small claim U ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
regressive tax U مالیاتی که به نسبت کم شدن مبلغ پایه مالیات تنزل کند
cash and carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
tailed U واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
tail U واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
tails U واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
face value U مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
dificiency U نقصان درامد و عدم کفایت مبلغ پیش بینی شده جهت اجرای کار
reversion U هبه کردن مال غیر منقول بخ کسی به شرط حدوث امری در خارج یا گذشتن مدت معین هبه مشروط
bond U سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
clearing a bill U محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
valued policy U بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
tenant by curtesy U عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
poundage U مبلغ به پوند وزن به پوند
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com