English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
machine based U مبتنی بر ماشین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
democratic U مبتنی بر دمکراسی
market directed economy U اقتصاد مبتنی بر بازار
character based program U برنامه مبتنی بر کاراکتر
computer based training U تربیت مبتنی بر کامپیوتر
tortious U مبتنی بر تعدی و تفریط
hypostyle U دارای سقف مبتنی بر ردیف ستون
judge made law U نظام حقوقی مبتنی بر سوابق قضایی و ارا محاکم
self binder U ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal U نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . U نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
pan germanism U نظریه مبتنی بر برتری نژاد اریایی ژرمنی بر سایر نژادها
dialectic materialism U دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
dialectic U روش مبتنی بر مباحثه و مکالمه روشی است که فلاسفهای نظیر سقراط
predicating U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicate U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicated U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicates U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
machinists U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
objectivism U روش فکری که مبتنی بر اصالت حقایقی است که به وسیله درک حسی استنباط میشود
fractional reserve banking U روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
forward chaining U روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
imperialism U سیاست مبتنی بر استفاده از وسایل سیاسی برای بسط قدرت اقتصادی درخارج از محدوده کشورامپریالیستی
isolationism U سیاست مبتنی برکناره گیری و دوری جستن ازجریانات سیاسی جهان و نیزقطع رابطه اقتصادی با سایرکشورها
pluralism U عقیده مبتنی برلزوم دخالت کلی و عملی موسسات و مجامع غیر دولتی در امر اداره مملکت
imperialism U استعمار طلبی سیاست مبتنی بر توسعه یک کشور تا حد یک امپراطوری ویا حفظ چنین قلمرویی درصورت وجود
pilots U زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
piloted U زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
pilot U زبان برنامه نویسی کامپیوتری که از قالب مبتنی بر متن استفاده می کنند و در آموزش کامپیوتر به کار می رود
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading U معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
communism U کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
bench lathe U ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined U ماشین کردن با ماشین رفتن
machine U ماشین کردن با ماشین رفتن
machined U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines U ماشین کردن با ماشین رفتن
machine U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
faxed U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler U کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
predicate U اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
predicating U اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
predicated U اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
predicates U اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
bureaucreacy U رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
intermediate U فضای حافظه که زمان دستیابی بین حافظه اصلی و سیستم مبتنی بر دیسک دارد
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
contracts under seal U عقود مصدقه عقود مبتنی بر سند رسمی
subjective U فلسفه مبتنی بر اعتقاد به اصالت ادراکات ذهنی ومحدودیت اگاهی انسان صرفا" به همین ادراکات درون گرایی
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
rightsizing U فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
the machine is in operation U ماشین در گردش است ماشین دایر است
digital computer U ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
Jacquard loom U ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
TCP/IP U پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
revisionism U روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
bolshevism U مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
market economies U اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
market economy U اقتصاد مبتنی بر بازار اقتصاد بازار
motors U ماشین
motored U ماشین
pressman U ماشین چی
pressmen U ماشین چی
automaton U ماشین
wheels U رل ماشین
freeze-up U ماشین
automatons U ماشین
engine U ماشین
wheel U رل ماشین
runners U ماشین چی
apparatus U ماشین
motor- U ماشین
runner U ماشین چی
machanist U ماشین چی
plant U ماشین
motor U ماشین
plants U ماشین
gin U ماشین
gins U ماشین
wheeling U رل ماشین
mechanism U ماشین
mechanisms U ماشین
machines U ماشین
machined U ماشین
machine U ماشین
mills U ماشین
mill U ماشین
machine independent U مستقل از ماشین
machine dependent U وابسته ماشین
machine dependent U وابسته به ماشین
buffer U ماشین لرزنده
machine designer U طراح ماشین
automobiles U ماشین خودرو
machine equipment U تجهیزات ماشین
automobile U ماشین خودرو
machine error U خطای ماشین
machine instruction U دستورالعمل ماشین
machine fault U عیب ماشین
machine language U زبان ماشین
machine fault U نقص ماشین
machine interupption U وقفه ماشین
machine intelligence U هوش ماشین
machine cycle U چرخه ماشین
lisp machine U ماشین لیسپ
machine check U برسی ماشین
learning machine U ماشین فراگیر
scooped U ماشین حفاری
infernal machine U ماشین اتش زا
inductive machine U ماشین القائی
induction machine U ماشین القائی
scooping U ماشین حفاری
machinary U ماشین الات
machine capacity U فرفیت ماشین
machine building U ماشین سازی
machine builder U ماشین ساز
adder U ماشین جمع
adders U ماشین جمع
machine address آدرس ماشین
machine address U نشانی ماشین
machine made U ساخت ماشین
induction machine U ماشین القایی
power shovel U ماشین خاک کش
object machine U ماشین مقصود
mimeograph U ماشین تکثیر
millwright U ماشین ساز
milling machine U ماشین فرز
milling machine U ماشین تراش
metal cutting tool U ماشین ابزار
machinist's mate U ماشین ساز
typewriter U ماشین تحریر
clipper U ماشین موزنی
open machine U ماشین باز
operators U متصدی ماشین
planing machine U ماشین کندگی
pile driving appartus U ماشین شمعکوبی
sweeper [machine] U ماشین خاکروب
road sweeper U ماشین خاکروب
motorist U ماشین سوار
motorists U ماشین سوار
rotary U ماشین چرخنده
paper mill U ماشین کاغذسازی
typewriters U ماشین تحریر
print U ماشین کردن
printed U ماشین کردن
machine operator U اپراتور ماشین
printer machine U ماشین چاپ
machine operator U کارگردان ماشین
machine operating U عملکرد ماشین
machine oil U روغن ماشین
machine learning U فراگیری ماشین
treadle U رکاب ماشین
treadles U رکاب ماشین
machine operator U متصدی ماشین
machine oriented U ماشین گرا
machine run U رانش ماشین
prints U ماشین کردن
machinist's mate U ماشین کار
machinelike U ماشین وار
machine word U کلمه ماشین
machine time U وقت ماشین
machine run U اجرای ماشین
auto U ماشین سواری
autos U ماشین سواری
scoops U ماشین حفاری
scoop U ماشین حفاری
commutator machine U ماشین کموتاتودار
computers U ماشین الکترونیکی
calculator mode U مد ماشین حساب
calculating machine U ماشین محاسبه
calculating machine U ماشین محاسباتی
calculating machine U ماشین حساب
presses U ماشین فشار
bumper guard U سپر ماشین
buldozer U ماشین اهنگری
presses U ماشین چاپ
blower engine U ماشین دمنده
computers U ماشین حساب
computers U ماشین متفکر
cash register U ماشین صندوقداری
commutating machine U ماشین جابجاگری
cash registers U ماشین صندوقداری
chief engineer U مدیر ماشین
chess machine U ماشین شطرنج
carload U بقدرفرفیت یک ماشین
computer U ماشین متفکر
computer U ماشین حساب
computer U ماشین الکترونیکی
press U ماشین فشار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com