English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
oppositive U مایل به ضدیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
opposition U ضدیت
paradoxes U ضدیت
paradox U ضدیت
opponency U ضدیت
hostilities U ضدیت
hostility U ضدیت
adverseness U ضدیت
to set ones face against U ضدیت کردن با
to set oneself against U ضدیت کردن با
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
opposes U ضدیت کردن مخالفت کردن
oppose U ضدیت کردن مخالفت کردن
lickerish U مایل
willing U مایل
italic U مایل
desirous U مایل
nothing loath U مایل
propense U مایل
interested U مایل
miles U مایل
inclinable U مایل
loxodrome U خط مایل
oblique U مایل کج
oblique U مایل
pitching U مایل
bevel U مایل
bevel U پخ مایل
declivous U مایل
f. of books U مایل به کت اب
mile U مایل
bevelled U مایل
rath U مایل
studious of doing a thing U مایل
skew U مایل
slantingly U کج یا مایل
studious to do a thing U مایل
skewing U مایل
skews U مایل
inclined U مایل
sidling U مایل
slanting U مایل
sideling U مایل
rathe U مایل
willful U مایل
sloping U مایل
gauche U مایل
agreeable U مایل
cant U سطح مایل
the mast has raked U مایل کردن
the mast has raked U مایل شدن
comatant U مایل بجنگ
chamfer U مایل شدن
centripetal U مایل به مرکز
bitterish U مایل به تلخی
three point perspective U پرسپکتیو مایل
aslant U حرکت مایل
reddish U مایل بقرمز
albescent U مایل به سفیدی
aslant U بطور مایل
xanthic U مایل به زردی
recessive U مایل ببازگشت
whity U مایل به سفید
whitey U مایل به سفید
viridescent U مایل به سبز
to incline to green U یا مایل بودن
statute mile U مایل رسمی
sourish U مایل به ترشی
mile ohm U مایل- اهم
solicitous to go U مایل به رفتن
oblique lattice U شبکه مایل
oblique perspective U پرسپکتیو مایل
slant range U برد مایل
oblique projection U تصویر مایل
oblique rotation U چرخش مایل
oblique section U مقطع مایل
obliquely U بطور مایل
side flow weir U سر ریز مایل
lief U مطلوب مایل
oblique system U سیستم مایل
flavescent U مایل بزردی
geographical mile U مایل جغرافیایی
greeny U مایل بسبز
he has a good mind U مایل است
he is f. her U مایل اوست
he was found of her U مایل او بود
incline plane U سطح مایل
inclined compression U فشار مایل
inclined drilling U حفاری مایل
inclined face of dam U نمای مایل سد
purplish U مایل به ارغوانی
yellowish U مایل بزردی
liked U مایل بودن
solicitously U مایل نگران
caramels U مایل به قرمز
like U مایل بودن
fonder U مایل مشتاق
nautical miles U مایل دریایی
wilful U مشتاق مایل
greyish U مایل به خاکستری
caramel U مایل به قرمز
nautical mile U مایل دریایی
purply U مایل به ارغوانی
fond U مایل مشتاق
fondest U مایل مشتاق
likes U مایل بودن
awry U بطور مایل
solicitous U مایل نگران
bluish U مایل به ابی
gaff U میله مایل
blueish U مایل به ابی
he was not inclined to go U مایل برفتن نبود
i am unwilling to go U مایل نیستم بروم
inclined coil meter U سنجه با پیچک مایل
sloping barrel vault U سقف گهوارهای مایل
inclined barrel arch U طاق ضربی مایل
inclined barrel arch U طاق گهوارهای مایل
incilnable to do something U مایل کردن بکاری
sloping barrel vault U طاق ضربی مایل
inclined shear plane U سطح برش مایل
rubicund U رنگ مایل به قرمز
pea green U زرد مایل بسبز
oblique shock wave U موج ضربهای مایل
purple red U قرمز مایل به ارغوانی
scarlet U قرمز مایل به زرد
roll piercing process U روش نورد مایل
oblimin rotation U چرخش مایل کمینه
oblimax rotation U چرخش مایل بیشینه
homosexual U مایل به جنس خود
homosexuals U مایل به جنس خود
luteovirescent U زرد مایل بسبز
hoary U سفید مایل به خاکستری
low oblique U عکس مایل پایین
isabella U زرد مایل به خاکستری
isabel U زرد مایل به خاکستری
loxodromics U کشتی رانی در خط مایل
bayed U سرخ مایل به قرمز
he is indisposed to go U مایل نیست برود
cuesta U جلگه مایل یااریب
bays U سرخ مایل به قرمز
auburn U قهوهای مایل به قرمز
canescent U سفید مایل به تار
buffyy U مایل به رنگ نخودی
mph U مخفف مایل در ساعت
pinkish U مایل به رنگ صورتی
baying U سرخ مایل به قرمز
brownish U مایل به قهوهای یاخرمایی
blackish U مایل به سیاه تیره
suntans U قهوه مایل بسرخ
suntan U قهوه مایل بسرخ
reddish U مایل بسرخی زننده
bay U سرخ مایل به قرمز
umber قهوه ای مایل به زرد
swart U سبزه مایل به سیاه
tattletale gray U سفید مایل بخاکستری
griseous U خاکستری مایل به ابی
grege U اردهای مایل به خاکستری
green with a blue tint U سبز مایل به ابی
they canŠif they so wishŠ..... U اگر مایل باشندمیتوانند...........
he is not willing to go U مایل برفتن نیست
to be prepared to go U مایل به رفتن بودن
he was found of her U باو مایل بود
ruffous U بور خرمایی مایل بقرمز
teal blue U رنگ ابی مایل به خاکستری
lama U رنگ زرد مایل بقرمز
slate blue U رنگ ابی مایل به خاکستری
peacock blue U رنگ ابی مایل بسبز
lamas U رنگ زرد مایل بقرمز
oxford blue U ابی سیر مایل به ارغوانی
It's about 2 miles from ... آن تقریبا 2 مایل دور از ... است.
What's the charge per mile? U اجاره هر مایل چقدر است؟
cedars U رنگ قرمز مایل به زرد
taupe U رنگ خاکستری مایل به قهوهای
slate black U رنگ ارغوانی مایل بسیاه
nautical mile U مایل دریایی معادل 0581متر
cedar U رنگ قرمز مایل به زرد
auburn U رنگ قرمز مایل به زرد
ti turn in U سوی پایین مایل بودن
mahogany U رنگ قهوهای مایل به قرمز
nautical miles U مایل دریایی معادل 0581متر
carbuncle U رنگ نارنجی مایل به قرمز
shell pink U رنگ قرمز مایل به زرد
sea green U رنگ سبز مایل بابی
rufous U بور خرمایی مایل بقرمز
carbuncles U رنگ نارنجی مایل به قرمز
rust U رنگ قرمز مایل به قهوه ای
tan U مازویی قهوهای مایل به زرد
tawnier U تیره زرد مایل بقهوهای
pansy U رنگ قرمز مایل به ابی
hoar U سفید مایل به خاکستری موسفید
mikado U رنگ زرد مایل به قرمز
declining U مایل شدن رو بزوال گذاردن
indian red U خاک سرخ مایل بزرد
matelot U رنگ ابی مایل بقرمز
declines U مایل شدن رو بزوال گذاردن
declined U مایل شدن رو بزوال گذاردن
loxodromic U وابسته به کشتی رانی در خط مایل
tawniest U تیره زرد مایل بقهوهای
decline U مایل شدن رو بزوال گذاردن
lurid U رنگ زرد مایل به قرمز
luridly U رنگ زرد مایل به قرمز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com