Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
he is not willing to go
U
مایل برفتن نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
he was not inclined to go
U
مایل برفتن نبود
i had half a mind to go
U
چندان مایل برفتن نبودم انقدر ها میل نداشتم بروم
he is indisposed to go
U
مایل نیست برود
he was loath to go
U
بیمیل بود برفتن
he is in a hurry to go
U
عجله دارد برفتن
he is indisposed to go
U
میل برفتن ندارد
he insists on going
U
اصرار دارد برفتن
he must needs go
U
بیخوداصرار دارد برفتن
iam impatient to go
U
دلم شور میزند که بروم شتاب دارم برفتن
All is not gold that glitters.
<proverb>
U
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk
U
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame
U
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparently
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open
U
به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown
U
اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
it is past all hope
U
جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
it is inexpedient to reply
U
پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
mile
U
مایل
miles
U
مایل
skews
U
مایل
skewing
U
مایل
willing
U
مایل
sidling
U
مایل
skew
U
مایل
slantingly
U
کج یا مایل
studious to do a thing
U
مایل
desirous
U
مایل
nothing loath
U
مایل
willful
U
مایل
sloping
U
مایل
declivous
U
مایل
agreeable
U
مایل
f. of books
U
مایل به کت اب
gauche
U
مایل
rath
U
مایل
sideling
U
مایل
bevelled
U
مایل
interested
U
مایل
inclinable
U
مایل
oblique
U
مایل کج
oblique
U
مایل
lickerish
U
مایل
slanting
U
مایل
studious of doing a thing
U
مایل
rathe
U
مایل
italic
U
مایل
pitching
U
مایل
propense
U
مایل
loxodrome
U
خط مایل
bevel
U
پخ مایل
bevel
U
مایل
inclined
U
مایل
solicitously
U
مایل نگران
slant range
U
برد مایل
xanthic
U
مایل به زردی
comatant
U
مایل بجنگ
albescent
U
مایل به سفیدی
caramels
U
مایل به قرمز
caramel
U
مایل به قرمز
recessive
U
مایل ببازگشت
reddish
U
مایل بقرمز
nautical mile
U
مایل دریایی
nautical miles
U
مایل دریایی
side flow weir
U
سر ریز مایل
solicitous
U
مایل نگران
whity
U
مایل به سفید
three point perspective
U
پرسپکتیو مایل
liked
U
مایل بودن
likes
U
مایل بودن
fond
U
مایل مشتاق
fonder
U
مایل مشتاق
fondest
U
مایل مشتاق
statute mile
U
مایل رسمی
the mast has raked
U
مایل شدن
sourish
U
مایل به ترشی
like
U
مایل بودن
to incline to green
U
یا مایل بودن
purplish
U
مایل به ارغوانی
whitey
U
مایل به سفید
wilful
U
مشتاق مایل
gaff
U
میله مایل
the mast has raked
U
مایل کردن
blueish
U
مایل به ابی
bluish
U
مایل به ابی
viridescent
U
مایل به سبز
greyish
U
مایل به خاکستری
purply
U
مایل به ارغوانی
yellowish
U
مایل بزردی
flavescent
U
مایل بزردی
oblique system
U
سیستم مایل
obliquely
U
بطور مایل
chamfer
U
مایل شدن
centripetal
U
مایل به مرکز
cant
U
سطح مایل
lief
U
مطلوب مایل
he was found of her
U
مایل او بود
oblique section
U
مقطع مایل
mile ohm
U
مایل- اهم
greeny
U
مایل بسبز
geographical mile
U
مایل جغرافیایی
solicitous to go
U
مایل به رفتن
awry
U
بطور مایل
oblique lattice
U
شبکه مایل
oblique perspective
U
پرسپکتیو مایل
oblique projection
U
تصویر مایل
oblique rotation
U
چرخش مایل
oppositive
U
مایل به ضدیت
inclined drilling
U
حفاری مایل
bitterish
U
مایل به تلخی
aslant
U
حرکت مایل
he is f. her
U
مایل اوست
aslant
U
بطور مایل
incline plane
U
سطح مایل
inclined face of dam
U
نمای مایل سد
inclined compression
U
فشار مایل
he has a good mind
U
مایل است
inclined shear plane
U
سطح برش مایل
isabella
U
زرد مایل به خاکستری
swart
U
سبزه مایل به سیاه
isabel
U
زرد مایل به خاکستری
brownish
U
مایل به قهوهای یاخرمایی
bay
U
سرخ مایل به قرمز
tattletale gray
U
سفید مایل بخاکستری
incilnable to do something
U
مایل کردن بکاری
to be prepared to go
U
مایل به رفتن بودن
inclined coil meter
U
سنجه با پیچک مایل
i am unwilling to go
U
مایل نیستم بروم
sloping barrel vault
U
سقف گهوارهای مایل
sloping barrel vault
U
طاق ضربی مایل
inclined barrel arch
U
طاق گهوارهای مایل
inclined barrel arch
U
طاق ضربی مایل
low oblique
U
عکس مایل پایین
loxodromics
U
کشتی رانی در خط مایل
they canŠif they so wishŠ.....
U
اگر مایل باشندمیتوانند...........
he was found of her
U
باو مایل بود
homosexual
U
مایل به جنس خود
homosexuals
U
مایل به جنس خود
luteovirescent
U
زرد مایل بسبز
bayed
U
سرخ مایل به قرمز
roll piercing process
U
روش نورد مایل
purple red
U
قرمز مایل به ارغوانی
suntans
U
قهوه مایل بسرخ
mph
U
مخفف مایل در ساعت
buffyy
U
مایل به رنگ نخودی
pinkish
U
مایل به رنگ صورتی
hoary
U
سفید مایل به خاکستری
canescent
U
سفید مایل به تار
pea green
U
زرد مایل بسبز
auburn
U
قهوهای مایل به قرمز
reddish
U
مایل بسرخی زننده
blackish
U
مایل به سیاه تیره
umber
قهوه ای مایل به زرد
suntan
U
قهوه مایل بسرخ
cuesta
U
جلگه مایل یااریب
scarlet
U
قرمز مایل به زرد
green with a blue tint
U
سبز مایل به ابی
bays
U
سرخ مایل به قرمز
rubicund
U
رنگ مایل به قرمز
oblimin rotation
U
چرخش مایل کمینه
oblique shock wave
U
موج ضربهای مایل
grege
U
اردهای مایل به خاکستری
oblimax rotation
U
چرخش مایل بیشینه
baying
U
سرخ مایل به قرمز
griseous
U
خاکستری مایل به ابی
backswept
U
برگشته بطور مایل واریب
pansies
U
رنگ قرمز مایل به ابی
slate black
U
رنگ ارغوانی مایل بسیاه
lurid
U
رنگ زرد مایل به قرمز
pansy
U
رنگ قرمز مایل به ابی
tawny
U
تیره زرد مایل بقهوهای
tawniest
U
تیره زرد مایل بقهوهای
taupe
U
رنگ خاکستری مایل به قهوهای
luridly
U
رنگ زرد مایل به قرمز
gooseberry
U
رنگ سیاه مایل به ارغوانی
indian red
U
خاک سرخ مایل بزرد
tawnier
U
تیره زرد مایل بقهوهای
gooseberries
U
رنگ سیاه مایل به ارغوانی
peacock blue
U
رنگ ابی مایل بسبز
oxford blue
U
ابی سیر مایل به ارغوانی
hoar
U
سفید مایل به خاکستری موسفید
loxodromic
U
وابسته به کشتی رانی در خط مایل
shell pink
U
رنگ قرمز مایل به زرد
sea green
U
رنگ سبز مایل بابی
rufous
U
بور خرمایی مایل بقرمز
matelot
U
رنگ ابی مایل بقرمز
ruffous
U
بور خرمایی مایل بقرمز
raisins
U
رنگ قرمز مایل به ابی
raisin
U
رنگ قرمز مایل به ابی
petunias
U
رنگ قرمز مایل بابی
petunia
U
رنگ قرمز مایل بابی
slate blue
U
رنگ ابی مایل به خاکستری
teal blue
U
رنگ ابی مایل به خاکستری
mikado
U
رنگ زرد مایل به قرمز
lamas
U
رنگ زرد مایل بقرمز
declining
U
مایل شدن رو بزوال گذاردن
nautical mile
U
مایل دریایی معادل 0581متر
rust
U
رنگ قرمز مایل به قهوه ای
lama
U
رنگ زرد مایل بقرمز
auburn
U
رنگ قرمز مایل به زرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com