Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lyncean
U
مانند جانور سیاه گوش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sacs
U
عضوکیسه مانند جانور
sac
U
عضوکیسه مانند جانور
pelage
U
پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
trichomonad
U
جانور اغازی تاژکداردارای موهای کرک مانند
to pounce on somebody
U
به کسی ناگهان جستن
[و حمله کردن ]
[مانند جانور شکارگر]
epizoic
U
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
basalt
U
نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouette
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin
U
رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape
U
نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
bold face
U
طرح سیاه حرف سیاه
smutted whcat
U
گندم سیاه یا زنگ سیاه
sable
U
رنگ سیاه لباس سیاه
black holes
U
حفره سیاه چاله سیاه
sables
U
رنگ سیاه لباس سیاه
ethiops
U
سیاب سیاه جیوه سیاه
black hole
U
حفره سیاه چاله سیاه
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
black body radiation
U
تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
paper white monitor
U
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
johnny
U
جانور نر
he
U
جانور نر
creatures
U
جانور
it pron
U
ان جانور
creature
U
جانور
apod
U
جانور بی پا
animalize
U
جانور
animals
U
جانور
ruffianly
U
جانور خو
structure of an animal
U
جانور
it
U
ان جانور
malacostracan
U
جانور
beast
U
جانور
beasts
U
جانور
animal
U
جانور
nightwalker
U
جانور شب پر
polypod
U
جانور بسیارپا
polystomatous
U
جانور بسیار
pollard
U
جانور بی شاخ
ungulate
U
جانور سم دار
zoophagous
U
جانور خوار
zoophilous
U
علاقمند به جانور
craw
U
معده جانور
zootomy
U
جانور شکافی
tardigrade
U
جانور کندرو
stinkard
U
جانور بدبو
milker
U
جانور شیرده
animalculum
U
جانور ریزه
pudge
U
جانور چاق
animalist
U
نقاش جانور
hybrid
U
جانور دورگه
beastliness
U
جانور خویی
zoology
U
جانور شناسی
brutalities
U
جانور خویی
strays
U
جانور بی صاحب
brutality
U
جانور خویی
game
U
جانور شکاری
zoophilic
U
علاقمند به جانور
polystome
U
جانور بسیار
zoologist
U
جانور شناس
strayed
U
جانور ولگرد
straying
U
جانور بی صاحب
zootheism
U
جانور پرستی
amebae
U
جانور تک سلولی
edentate
U
جانور بی دندان
plantigrade
U
جانور دوپا
zoomorphic
<adj.>
U
جانور گونه
fauna
U
جانور نامه
brutal
U
جانور خوی
brutes
U
جانور حیوان
mammifer
U
جانور پستاندار
on heat
[British E]
<adj.>
U
حشری
[جانور زن]
perissodactyl
U
جانور فرد سم
amebas
U
جانور تک سلولی
amoeba
U
جانور تک سلولی
amoebae
U
جانور تک سلولی
amoebas
U
جانور تک سلولی
monocule
U
جانور یک چشم
brutalization
U
جانور خویی
scrag
U
جانور نحیف
proud
<adj.>
U
جانور حشری
brute
U
جانور حیوان
mammiferous
U
جانور پستاندار
saxicolous
U
جانور سنگ زی
saxicoline
U
جانور سنگ زی
shell fish
U
جانور صدف
saprozoon
U
جانور پوده زی
rodent
U
جانور جونده
rodents
U
جانور جونده
poikilotherm
U
جانور خونسرد
poikilothermism
U
خونسردی جانور
stray
U
جانور بی صاحب
pelagian
U
جانور دریایی
nekton
U
جانور شناور
in heat
[American E]
<adj.>
U
حشری
[جانور زن]
scavengers
U
جانور لاشخور
scavenger
U
جانور لاشخور
animalculum
U
جانور ذره بینی
quadruped
U
چهارپا
[جانور شناسی]
amoebic
U
وابسته به جانور تک سلولی
slugged
U
چارپاره جانور کندرو
zoophyte
U
جانور گیاه سان
malacoderm
U
جانور نرم پوست
animalcule
U
جانور ذره بینی
dolphin
دولفین
[جانور شناسی]
orca
U
جانور بزرگ دریایی
orc
U
جانور بزرگ دریایی
amphibiotic
U
وابسته به جانور دوزیستی
endotherm
U
جانور خون گرم
footpad
U
پای جانور پهنه پا
slug
U
چارپاره جانور کندرو
slugs
U
چارپاره جانور کندرو
zoomorphic
U
شبیه جانور جانورسان
pleophagous
U
چند جانور خوار
migrants
U
سیار جانور مهاجر
migrant
U
سیار جانور مهاجر
white face
U
جانور پیشانی سفید
scavengers
U
جانور کثافت خور
scavenger
U
جانور کثافت خور
anteaters
U
جانور پستاندارمورچه خوار
anteater
U
جانور پستاندارمورچه خوار
lair
U
محل استراحت جانور
paleozoology
U
دیرین جانور شناسی
ratter
U
موش گیر
[جانور]
rat catcher
U
موش گیر
[جانور]
in rut
<adj.>
U
حشری
[جانور شناسی]
ratcatcher
U
موش گیر
[جانور]
rutting
<adj.>
U
حشری
[جانور مرد]
marsupials
U
جانور کیسه دار
lairs
U
محل استراحت جانور
hilding
U
جانور یا اسب بی ارزش
pachyderms
U
جانور پوست کلفت
heat
U
طلب شدن جانور
nematocyst
U
نیش جانور مرجانی
marsupial
U
جانور کیسه دار
aquatic
U
جانور یا گیاه ابزی
viviparous
U
جانور زنده زا ولود
mollusc
U
جانور نرم تن حلزون
molluscs
U
جانور نرم تن حلزون
shedder
U
جانور پوست انداز
heats
U
طلب شدن جانور
bestialize
U
جانور خوی نمودن
beast of ravin
U
جانور درنده یاشکاری
female
U
زنانه جانور ماده
pachyderm
U
جانور پوست کلفت
arthropod
U
جانور مفصل دار
tentacle
U
موی حساس جانور
jumbo
U
جانور غول اسا
tropicopolitan
U
گیاه یا جانور گرمسیری
jumbos
U
جانور غول اسا
tentacles
U
موی حساس جانور
phytozoon
U
جانور گیاه نما
mollusk
U
جانور نرم تن حلزون
phyllopod
U
جانور برگ پای
nervure
U
رگه بندی جانور
holozoic
U
جانور خوراک گیر
zoography
U
جانور شناسی تطبیقی
dentition
U
وضع تعداددندانهای جانور
unicorns
U
جانور افسانهای دارای یک شاخ
mane
U
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
phylogeny
U
تاریخ نژادی جانور یا گیاه
scalawag
U
جانور نحیف وکم ارزش
unicorn
U
جانور افسانهای دارای یک شاخ
slugs
U
جانور تنبل گردونه کندرو
zoological
U
وابسته به جانور شناسی حیوان
crest
U
یال
[حیوانات و جانور شناسی]
vermin
U
جانور افت حشرات موذی
bestial
U
شبیه حیوان جانور خوی
ruminant
U
جانور پستاندار نشخوار کننده
hatchling
U
جانور تازه متولد نوزاد
beaver
U
سگ آبی
[حیوانات و جانور شناسی]
slugged
U
جانور تنبل گردونه کندرو
Caspian White Fish
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Caspian kutum
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
omnivore
U
جانور همه چیز خوار
purebred
U
جانور یا گیاه خوش نژاد
kutum
[Rutilus frisii]
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
fisher
U
جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
vivisector
U
تشریح کننده جانور زنده
cyclostome
U
جانور از راسته دهان گردان
isopodan
U
جانور سخت پوست بر>=< پای
isopod
U
جانور سخت پوست بر>=< پای
gast
U
وحشت جانور بدون اولاد
insectivore
U
جانور یا گیاه حشره خوار
Rutilus kutum
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
Black Sea roach
[Rutilus frisii]
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
slug
U
جانور تنبل گردونه کندرو
cyclostomate
U
وابسته به جانور دهان گرد
cyclostomatous
U
وابسته به جانور دهان گرد
Rutilus frisii
U
ماهی سفید
[جانور شناسی]
endozoic
U
دارای زندگی دردرون جانور
pes
U
پای جانور هر عضو یا چیزی شبیه پا
zooplasty
U
فن پیوند زدن گوشت جانور به انسان
logotype
U
وجه تسمیه نوع جانور یاگیاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com