Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
private finance
U
مالیه خصوصی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
private automatic branch exchange
U
رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
financed
U
مالیه
financing
U
مالیه
finance
U
مالیه
Exchequer
U
مالیه
finances
U
مالیه
finance
U
علم مالیه
financed
U
علم مالیه
financial a
U
اداره مالیه
national finance
U
مالیه ملی
public finance
U
مالیه عمومی
financing
U
علم مالیه
financial agency
U
اداره مالیه
the finance minister is up
U
وزیر مالیه
cameralistic science
U
مالیه عمومی
finances
U
علم مالیه
financial affairs
U
امور مربوط به مالیه
international finance
U
مالیه بین الملل
Exchequer
U
مالیه خزانه دار پادشاهی
financiers
U
کارشناس علم مالیه متخصص مالی
financier
U
کارشناس علم مالیه متخصص مالی
private line
U
خط خصوصی
subrosa
U
خصوصی
off the record
<idiom>
U
خصوصی
jackes
U
خصوصی
privates
U
خصوصی
private
U
خصوصی
necessary house
U
خصوصی
personal
U
خصوصی
informal
U
خصوصی
passkey
U
کلید خصوصی
private employees
U
کارکنان خصوصی
private enterprises
U
موسسات خصوصی
private institutions
U
موسسات خصوصی
private consumption
U
مصرف خصوصی
private law
U
حقوق خصوصی
private company
U
شرکت خصوصی
private borrowing
U
استقراض خصوصی
private deed
U
سند خصوصی
private corporation
U
شرکت خصوصی
praivate ownership
U
مالکیت خصوصی
private debt
U
بدهی خصوصی
in petto
U
بطور خصوصی
paticular
U
خصوصی بابت
private agreement
U
قرارداد خصوصی
private benefits
U
منافع خصوصی
private cost
U
هزینه خصوصی
private ownership
U
مالکیت خصوصی
privatises
U
خصوصی کردن
privatising
U
خصوصی کردن
privatization
U
خصوصی کردن
privatize
U
خصوصی کردن
privatized
U
خصوصی کردن
privatizes
U
خصوصی کردن
privatizing
U
خصوصی کردن
very own
<adj.>
U
خصوصی
[شخصی]
apsidiole
U
نیایشگاه خصوصی
camarin
U
نیایشگاه خصوصی
private lessons
U
تدریس خصوصی
extra tuition
U
تدریس خصوصی
private tuition
U
تدریس خصوصی
privatised
U
خصوصی کردن
private eyes
U
کارآگاه خصوصی
private eye
U
کارآگاه خصوصی
private property
U
مالکیت خصوصی
private property
U
دارائیهای خصوصی
private saving
U
پس انداز خصوصی
private talk
U
صحبت خصوصی
private treaty
U
معامله خصوصی
privately leased line
U
خط اجارهای خصوصی
proprietary company
U
شرکت خصوصی
quasi private
U
شبه خصوصی
quasi private
U
نیمه خصوصی
relator
U
مدعی خصوصی
relator
U
شاکی خصوصی
semiprivate
U
نیمه خصوصی
special relativity
U
نسبیت خصوصی
Citizens' Band
U
باند خصوصی
pillow talk
U
حرفهای خصوصی
private tutoring
[American E]
U
تدریس خصوصی
party lines
U
خط خصوصی تلفن
private school
U
اموزشگاه خصوصی
private schools
U
اموزشگاه خصوصی
privates
U
اختصاصی خصوصی
private detective
U
کاراگاه خصوصی
off-the-record
U
محرمانه و خصوصی
private detectives
U
کاراگاه خصوصی
private
U
اختصاصی خصوصی
backstage
U
محرمانه خصوصی
off the record
U
محرمانه و خصوصی
private sector
U
بخش خصوصی
party line
U
خط خصوصی تلفن
privately
U
بطور خصوصی
private enterprise
U
شرکت خصوصی
closeting
U
گنجه خصوصی
private enterprise
U
عمل خصوصی
closets
U
گنجه خصوصی
private investigator
U
کاراگاه خصوصی
tutor
U
معلم خصوصی
personal
U
منقول خصوصی
closet
U
گنجه خصوصی
tutored
U
معلم خصوصی
caskets
U
نامه خصوصی
tutors
U
معلم خصوصی
closeted
U
گنجه خصوصی
casket
U
نامه خصوصی
subjective
U
فاعلی خصوصی
privy
U
خصوصی محرمانه
jurist
U
متخصص حقوق خصوصی
tutorials
U
درس خصوصی دادن به
tutor
U
درس خصوصی دادن به
behind the stage
<adj.>
<adv.>
U
خصوصی
[اصطلاح مجازی]
special theory of relativity
U
نظریه نسبیت خصوصی
sitting in camera
U
جلسه خصوصی دادگاه
tutored
U
درس خصوصی دادن به
backside
U
عقب هر چیزی خصوصی
tutorial
U
درس خصوصی دادن به
private rate of return
U
نرخ بازده خصوصی
tutors
U
درس خصوصی دادن به
backsides
U
عقب هر چیزی خصوصی
to give private lessons
U
درس خصوصی دادن
pbx
U
تبادل انشعاب خصوصی
curtain lecture
U
صحبتهای خصوصی زن وشوهر
to be privately insured
U
بیمه خصوصی داشتن
jurists
U
متخصص حقوق خصوصی
to have private insurance
[cover]
U
بیمه خصوصی داشتن
personal staff
U
ستاد خصوصی فرمانده
principle of exclusion
U
در مورد کالاهای خصوصی
private branch exchange
U
مبادله انشعاب خصوصی
private rate of discount
U
نرخ تنزیل خصوصی
private enterprise
U
اقتصاد بخش خصوصی
private broadcasting
U
پخش برنامه خصوصی
objective
U
علمی و بدون نظر خصوصی
To have selfish motives . to have an axe to grind.
U
غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
with average
U
شامل خسارات خصوصی وجزئی
marginal net private product
U
محصول خصوصی نهائی خالص
private international law
U
حقوق بین الملل خصوصی
private enterprise
U
اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
objectives
U
علمی و بدون نظر خصوصی
privy purse
U
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
palor
U
اطاق برای گفتگو خصوصی
to keep one's feet on the ground
<idiom>
U
علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
committee
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committees
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
offstage
U
خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
to tutor somebody in English
U
به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
privilege cab
U
درشگه کرایهای که حق دارددر جاهای خصوصی بایستد
behind the scenes
U
در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
table talk
U
صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
qui tam action
U
دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
personals
U
بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
pabx
U
Exchange AutomaticBranch Private تبادل انشعاب خودکار خصوصی
toll traverse
U
وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
eminent domain
U
قدرت حکومت برای استفاده از اموال خصوصی جهت عموم
introduce
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introducing
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduces
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
ante-chapel
U
[قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
introduced
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
crowding out effect
U
نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
Internet
U
می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
Big Brother
U
دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
blind dialling
U
توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
crowding out effect
U
اندیشهای که استقراض بسیار زیاد دولت وجوه قابل دسترس وام گیرندگان خصوصی را کاهش میدهد
led
U
یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
CB
U
مخفف وابسته به امواج رادیویی که برای استفادهی افراد عادی که میخواهند با فرستندهی خصوصی مخابره کنند کنارگذاشته شده است
condemnations
U
ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
condemnation
U
ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
denationalization
U
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
I was tipped off .
U
به من رساندند (خصوصی خبر دادند ؟محرمانه اطلاع دادند )
dediction of way
U
هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
dedication
U
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedications
U
اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
private automatic branch exchange
U
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
pin money
U
وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
international finance corporation
U
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
communications stallite corporation
U
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
ISP
U
شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
privacy
U
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
trusts
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trust
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusted
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
mixed capitalism
U
نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
firewall
U
سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com