English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
contractors plant U ماشینهای ساختمانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cannibalized U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
auxiliary machinery U دستگاههای کمکی ماشینهای فرعی ماشینهای کمکی
automata U ماشینهای خودکار
smart machines U ماشینهای هوشمند
business mechines U ماشینهای تجاری
direct connected U ماشینهای بهم پیوسته
topology U طراحی ماشینهای شبکه
box section bed U جعبه ماشینهای ابزار
scraper U یکی از ماشینهای عملیات خاکی
mechanical powers U نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
digital sorting U روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
big blue U ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
homogeneous computer network U شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
pedrail U اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
milking machine U ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
Luddites U هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
Luddite U هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
constructional U ساختمانی
building line U بر ساختمانی
structural U ساختمانی
structurally U ساختمانی
organic U ساختمانی
monumentality U عظمت ساختمانی
grillage U شبکه ساختمانی
construction joint U درز ساختمانی
construction joints U درزهای ساختمانی
site building U زمین ساختمانی
site office U دفتر ساختمانی
structural crack U ترک ساختمانی
structural draftsman U نقشه کش ساختمانی
structural drawing U نقشه ساختمانی
structural factor U ضریب ساختمانی
to found a building U ساختمانی بینادکردن
structural member U عضو ساختمانی
structural steel U فولاد ساختمانی
structural concrete U بتن ساختمانی
Construction works . U عملیات ساختمانی
structrual stability U ثبات ساختمانی
structrual stability U استحکام ساختمانی
structrual steelwork U فولاد ساختمانی
structual engineering U مهندس ساختمانی
structural joints U درزهای ساختمانی
structural timber U الوار ساختمانی
building unit U واحد ساختمانی
building site U کارگاه ساختمانی
member U جزء ساختمانی
sites U زمین ساختمانی
building limes U اهک ساختمانی
contractors yard U واحد ساختمانی
component U جزء ساختمانی
components U جزء ساختمانی
constructive U مفید ساختمانی
site U کارگاه ساختمانی
site U زمین ساختمانی
sited U کارگاه ساختمانی
basic construction unit U واحد ساختمانی
building sites U کارگاه ساختمانی
building material U مصالح ساختمانی
artificial stone U سنگ ساختمانی
basic unit assembly group U گروه ساختمانی
timber U چوب ساختمانی
building work U کار ساختمانی
ashlar U سنگ ساختمانی
sites U کارگاه ساختمانی
building operations U عملیات ساختمانی
ashler U سنگ ساختمانی
members U جزء ساختمانی
sited U زمین ساختمانی
automatics U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic U خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
structural transformation U تغییر شکل ساختمانی
structural steel sheet U ورق فولاد ساختمانی
module U مدلهای نمونه ساختمانی
modules U مدلهای نمونه ساختمانی
to demolish a building U خراب کردن ساختمانی
structural design U طرح و محاسبات ساختمانی
public works U کارهای ساختمانی همگانی
structural analysis U محاسبات طرح ساختمانی
fabrique U [ساختمانی در محوطه باغ]
to demolish a building U متلاشی کردن ساختمانی
to pull down a building U متلاشی کردن ساختمانی
to tear down a building U متلاشی کردن ساختمانی
intelligent building U [ساختمانی با سرویس هوشمند]
refractory U ماده ساختمانی نسوز
to tear down a building U خراب کردن ساختمانی
to pull down a building U خراب کردن ساختمانی
constitutive U تشکیل دهنده ساختمانی
building craftsman U کارگر ماهر ساختمانی
material testing laboratory U ازمایشگاه مصالح ساختمانی
material storage area U انبار مصالح ساختمانی
masonery U مصالح ساختمانی سنگتراشی
light weight unit U واحد ساختمانی سبک
home wiring U سیم کشی ساختمانی
masonry lining U پوشش با مصالح ساختمانی
building machinery U ماشین الات ساختمانی
corbelling U پیش امدگی ساختمانی
construction cost index U شاخص هزینه ساختمانی
pattern construction drawing U الگوی نقشههای ساختمانی
sidewalk superintendent U نافر عملیات ساختمانی
corbeling U پیش امدگی ساختمانی
ashlar U سنگ ساختمانی تراشیده
steel fabric U بافت فولاد ساختمانی
sheer plan U نقشه ساختمانی ناو
pier U پایه نصب ستونهای ساختمانی
structual constituent U جزء تشکیل دهنده ساختمانی
anti drag wire U اجزاء بست کاری ساختمانی
bombproof U ساختمانی که پناه بمب باشد
building unit U جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
erection crane U جراثقال برای کارهای ساختمانی
modular design U مدل ساختمانی پیش ساخته
studding U مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
piers U پایه نصب ستونهای ساختمانی
To make a forcible entry into a building. U بزور وارد ساختمانی شدن
pier mount U پایه نصب ستونهای ساختمانی
structural steel U تیر فولاد یا اهن ساختمانی
physiological U وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
physiologic U وابسته به علم وفایف اعضاء ساختمانی
to plan a building U نقشه ساختمانی را کشیدن یاطرح کردن
haul U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
embryonic membrane U ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
hauling U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
nut structure U ساختمانی که در ان خاکدانه ها کوچک و مکعبی هستند
factory U ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
hauls U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
factories U ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
homomorphy U شباهت ساختمانی واساسی بین دو چیز
masonary U مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
dolmen U ساختمانی که دارای چندستون یک پارچه سنگی است
to break into a building U با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
ashlering U [مجموعه ای از سنگ های ساختمانی کوتاه و ایستاده]
to burgle [British E] / burglarize [American E] a building. U با زور [و غیر قانونی] وارد ساختمانی شدن
haul road U راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
dimension stone U سنگ ساختمانی که به ابعاد معین بریده شده است
pin joint U اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
interlacing arches U طاقهایی که نقشه ساختمانی انهابه پرگارهای متقاطع میماند
heterology U عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
beef up U افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
earthquake factor U مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
cellulose nitrate U ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درمواد منفجره دوپها وپلاستیکهای ساختمانی بکارمیرود
bulb angle U جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
free haul U در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
anti tear strips U باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
operating bridge U پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
gurantee period U مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
polymers U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
offices U اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
bed drop or bod fall U اختلاف سطح کف نهر دردوطرف ساختمانی که روی نهر ساخته میشود
office U اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
cross member U عضو ساختمانی برای اتصال دو ستون طولی هواپیما یاقطعات طولی دیگر
civil works U امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
monocoque U ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
Open-plan <adj.> U سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
homoplasy U تشابه ساختمانی تشابه اکتسابی
resident engineer U مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com