English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
body sand U ماسه پر کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
building sand U خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
to puddle clay and sand U ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
quicksand U ماسه روان ماسه دانه نچسبیده
quicksand U ماسه ناپای ماسه غلطان
old red sandstone U سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
gritted U ماسه
sands U ماسه
yield of cdoncrete U ماسه
grit U ماسه
gravel U ماسه
crushed stone sand U ماسه
sand U ماسه
green sand U ماسه تر
ballast U ماسه
gritting U ماسه
uniform sand U ماسه یکنواخت
sand U ماسه ریختن شن
sand equivalent U همسنگ ماسه
sandstorm U ماسه باد
sands U ماسه ریختن شن
masonry sand U ماسه بنایی
masonry sand U ماسه ملاتی
marine sand U ماسه بادی
marine sand U ماسه دریایی
quick sand U ماسه روان
sandbank U کرانه ماسه
greensand U ماسه سبز
sanded U ماسه دار
pit sand U ماسه معدنی
sandrock U ماسه سنگ
sandblasting U ماسه پرانی
sandstorms U ماسه باد
sandblast U باپاشیدن ماسه
sandband U کران ماسه
uniform sand U ماسه یکدست
sandbanks U کرانه ماسه
sandstone U ماسه سنگ
he was neat U بی ماسه خالص
gritting U ماسه درشت
gritted U ماسه درشت
sanbar U کران ماسه
quarries U معدن شن و ماسه
grit U ماسه درشت
detritic sand U ماسه فرسایهای
desilter U ماسه گیر
arenaceous U ماسه وار
sand clay U رس ماسه دار
quarry U معدن شن و ماسه
quarrying U معدن شن و ماسه
sand blasting U ماسه پاشی
quicksand U ماسه بادی
sanding U ماسه گذاری
sand dressing U ماسه پاشی
sandstone U سنگ ماسه
fine sand U ماسه ریز
dune sand U ماسه بادی
sand trap U ماسه گیر
sand store U انبار ماسه
sand stone U ماسه سنگ
running sand U ماسه بادی
heap of sand U توده ماسه
sand pile U توده ماسه
magazines U مخزن ماسه
magazine U مخزن ماسه
sand layer U لایه ماسه
sand filling U ماسه گرفتگی
quicksand U ماسه متحرک
molding sand U ماسه قالب گیری
pipe sand trap U ماسه گیر لولهای
calcareous sandstone U ماسه سنگ اهکی
explosion shot U ضربه چوب به ماسه
siliceous sandstone U ماسه سنگ سیلیس
micaceous sandstone U ماسه سنگ میکادار
backing sand U ماسه پشت قالب
sabulous U ریگزار ماسه دار
sand cone method U طریقه جابجایی ماسه
sand dredger U ماشین مکنده ماسه
grit U خاک ماسه سنگ
grit U درشت ماسه سنگ
gritted U خاک ماسه سنگ
sand pit U گود ماسه برداری
gritting U خاک ماسه سنگ
foundry sand U ماسه ی ریخته گری
sand mix U ماسه اغشته سرد
sand lime brick U اجر ماسه اهکی
gritted U درشت ماسه سنگ
gritting U درشت ماسه سنگ
feldspathic sandstone U ماسه سنگ فلدسپاتی
sandy soil U زمین ماسه زار
core sand U ماسه ریخته گری
sand blast nozzle U شیپوره ماسه پاشی
sand blasting practice U عملیات ماسه پاشی
sandy earth U زمین ماسه دار
aggradation U فراسازی ماسه گرفتگی
sandblast machine U ماشین ماسه پاش
sand blast unit U واحد ماسه پاشی
blast grit U ماسه هوا داده شده
chalky sandstone U ماسه سنگ نرم اهکی
mottled sandstone U ماسه سنگ رگه دار
loamy sandstone U ماسه سنگ خاک رسی
brownstone U [ماسه سنگ قهوه ای رنگ]
molasse U سنگ ماسه اهکی رسدار
argillaceous sand stone U ماسه سنگ خاک رسی
sand asphalt U ماسه اغشته گرم یا سرد
send yaghting U مسابقه با وسیله بادباندارروی شن و ماسه
sandy limestone U سنگ اهک ماسه دار
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
molding sand preparation plant U واحد تهیه ماسه قالب گیری
flukes U قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
fluke U قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
sandpit U جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
sandbox [British] U جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
send sailing U مسابقه با وسیله بادبان دارروی شن و ماسه
sand trap U قطعه زمین پر از ماسه بعنوان مانع
Dry sand absorbs water. U ماسه خشک آبرا جذب می کند
sand box U جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
proportioning U توزین شن و ماسه و سیمان و اب جهت تهیه بتن
wet classifler U سرندی که باان شن و ماسه را جهت دانه بندی شستشومیدهند
binder U ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
alluviation U رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه
binders U ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
accretion هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
core binder U ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
dry pack U مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
batcher U دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
batches U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batch U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
ballast U هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
puddle U ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
puddles U ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
admixtures U موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
aggregates U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com