English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aroma U مادهء عطری
aromas U مادهء عطری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aromatic U عطری
pelargonium U گل عطری
scent bottle U شیشه عطری
viola U بنفشه عطری
geranium U شمعدانی عطری
geraniums U شمعدانی عطری
frangipane U عطری که ازیاس یایاسمن قرمزمیگیرند
antifreeze U مادهء ضد یخ
exudate U مادهء تراویده
antitoxin U مادهء ضدسم
antivenin U مادهء ضدسم
antivitamin U مادهء ضدویتامین
exudate U مادهء مترشحه
adsorbate U مادهء جذب شده
pomander U عطری که درقوطی یاکیسه برای گندزدایی با خودمی بردند
hyoscyamine U مادهء شبه قلیایی سیکران
actiniferous U دارای اکتینیوم یا مادهء رادیواکتیو
achromatin U مادهء رنگ ناپذیر هستهء یاخته
amylose U مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
additives U مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
antimatter U جسمی که حاوی مادهء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون
yellow bile U مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
cascarilla U درخت گنه گنه عطری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com