English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
identity matrix U ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
corporative state U حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
diagonal matrix U ماتریسی که همه اجزای ان به جز اجزای قطر اصلی صفر باشد
advisory lock U قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
theocracies U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
theocracy U حکومتی که زمامداران اصلی ان پیشوایان مذهبی باشند
ejectment U باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
main U مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
unit matrix U ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
measure U مساحت بر حسب فوت مربع یا متر مربع که در اثر ضرب طور در عرض بدست می آید
executives U برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
executive U برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
boarded U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
knot density U چگالی گره [تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
nephrogenic U ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
hot U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hotter U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hottest U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
asynchronous U تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
matrix printer U چاپگر ماتریسی
matrix notation U نمایش ماتریسی
bottom roll U غلطک ماتریسی
matrix mechnics U مکانیک ماتریسی
matrix storage U انباره ماتریسی
multi bus system U معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
colony U گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
anti- U ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
fusible read only memory U MORP که از ماتریسی از اتصالات موجود تشکیل شده که به طور انتخابی به برنامه وصل می شوند
image printer U چاپگر نقطه ماتریسی که قابلیت تولید خروجی متن وگرافیک با کیفیت بالا را دارد
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
symmetric difference U تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
except U تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
wire matrix printer U یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
rectangles U مربع
foursquare U مربع
quadrangle U مربع
quadrangles U مربع
chi square U مربع خی
rectangle U مربع
squared U مربع
sq U مربع
square U مربع
squaring U مربع
quadrangular U مربع
squares U مربع
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
near letter quality U خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
kidneys U کلیه
all U کلیه
reins U کلیه ها
kidney U کلیه
all- U کلیه
rectangles U مربع مستطیل
whole brick U اجر مربع
mean square U یک مربع حسابی
rectangle U مربع مستطیل
quadrature U مربع سازی
four-square U کاملا مربع
square mil U میل مربع
square matrix U ماتریس مربع
square inch U اینچ مربع
square metre U متر مربع
square knot U گره مربع
chi square distribution U توزیع مربع خی
square wave U موج مربع
squarish U تقریبا مربع
square foot U فوت مربع
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
all arms U کلیه نیروها
renal calculus U ریگ کلیه
renal gravel U حصات کلیه
renal gravel U ریک کلیه
reniform U کلیه مانند
reniform U شبیه کلیه
all men U کلیه مردم
nephralgia U قولنج کلیه
all hands U کلیه پرسنل
nephroptosis U کلیه متحرک
paranephric U مجاور کلیه
floating kidney U کلیه متحرک
entireforce U کلیه نیرو
renal U وابسته به کلیه ها
entireforce U کلیه قوا
pound per square inch U پوند بر اینچ مربع
squaring U مربع توان دوم
box spar U تیرکهای با مقطع مربع
color square U مربع رنگ نما
sieves U الک با سوراخ مربع
square number U مربع کامل [ریاضی]
sieve U الک با سوراخ مربع
sieved U الک با سوراخ مربع
sieving U الک با سوراخ مربع
square pyramid U هرم مربع القاعده
ship rigged U دارای بادبان مربع
formee U دارای انتهای مربع
ounce per inch square U اونس اینچ مربع
cosecant squared beam U اشعه با مربع کوسکانت
squares U مربع توان دوم
squared U مربع توان دوم
scow U قایق کف پهن ته مربع
weight zone U مربع وزن گلوله
prams U قایق کف پهن ته مربع
pram U قایق کف پهن ته مربع
square U مربع توان دوم
hectare U ده هزار متر مربع
hectares U ده هزار متر مربع
square toed U دارای پنجه مربع
diamond charge U خرج مربع شکل
reins U محل کلیه در بدن
ornis U کلیه مرغان یک سرزمین
paranephros U غده روی کلیه
against all risks U در براب کلیه خطرات
azoth U علاج کلیه دردها
tenantary U کلیه مستاجرین یک ملک
square pyramidal molecule U مولکول هرمی مربع القاعده
right angled parallelogram U مربع مستطیل چارگوش دراز
basilica U [کلیسایی با ساختمان مربع شکل]
abaciscus U قطعه مربع کاشی معرق
box U مربع روی ورقه محاسبه
abaculus U قطعه مربع کاشی معرق
boxes U مربع روی ورقه محاسبه
filet U توری دارای اشکال مربع
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
syngraph U سندی که به مهر و امضا کلیه
the total population U تمامی نفوس کلیه جمعیت
disclaim all liability U کلیه بدهیها را انکار کردن
chronic kidney failure [CKF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
demesne U کلیه زمین مایملک یک شخص
The ship and all its crew were lost . U کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
renal calculus [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
the t. population U کلیه جمعیت همه مردم
chronic renal disease [CRD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
Chronic kidney disease [CKD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic renal failure [CRF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
nephrolith U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
kidney stone [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
all available U کلیه توپخانه حاضر به تیر
box defence U تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
diamond U مربع بزرگ زمین بیس بال
crotched U گویی که در مربع بالای میزبیلیارد است
gaff topsail U بادبان سه گوش یا مربع شکل سبک
nephrosis U بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
tenantry U اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
adrenocortical U وابسته به قشر غدهء فوق کلیه
flora U کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
adrenal U مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
avifauna U کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
fauna U کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
To sweep the board . U کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
abacus U گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
abacuses U گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
anchoring U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
anchors U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
ring U محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
kpsi U [واژه مخفف معادل تعداد گره در هر اینچ مربع]
anchor U هرکدام از 8 مربع کوچک روی میز بیلیارد کارامبول
footcandle U واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
cortin U ماده فعاله قشر غده فوق کلیه
showdowns U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
troop test U ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
Cicim U جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
showdown U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
suet U چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
All wages were scaled up to 15 per cent . U کلیه دستمزدها به میزان 15درصد افزایش یا فتند
All thing considered. U باتوجه به کلیه مسایل (تمام جوانب امر )
To pool resources to gether . U کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
other <adj.> U سایر
skim board U تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
reefknot U گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
formalism U اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
We ought to (should)examineit in all itsaspects. U باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
gentelmen's agreement U کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
comprehensive job U کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com