English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bound barrel U لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exothermic U حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermal U حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
thermal stress U ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
pyrolysis U تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
removable U برداشته شدنی
irremovable U برداشته نشدنی ثابت
warped surface U سطح تاب برداشته
the murder is out U پرده از روی کار برداشته شد
He wants to bite off more than he can chew. U لقمه بزرگتر از دهانش برداشته
A big load was taken off my back. U بار سنگینی از دوشم برداشته شد
phototype U کلیشهای که از عکس برداشته شده است
atrip U لنگر از زمین برداشته امادهء حرکت
the fish smacks of the tin U ماهی بوی حلبی را برداشته است
removability U ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
sententiously U چنانکه اندرزیانصیحتی رادر برداشته بتاشد
irremovability U حالت چیزی یا کسی که از جای خود برداشته نشود
chip off the old block <idiom> U (هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
war head U قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
An investigation has already been instigated. U قدم اول برای بررسی پیش از این برداشته شده بود .
access panel U پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود
e f t a (european free trade association U فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
marker U علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
markers U علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
cylindrical U لولهای
tubiform U لولهای
pipy U لولهای
tubular U لولهای
fistulous U لولهای
tubulous U لولهای
fistular U لولهای
pipeline U لولهای
pipelines U لولهای
cannulated U لولهای
tubulose U لولهای
cannulate U لولهای
pipe organ U ارغنون لولهای
bore hole U چاه لولهای
tubular U لولهای شکل
barrel outlet U ابگیر لولهای
barrel drop U ابشار لولهای
tube insulator U مقره لولهای
four way U چهار لولهای
poppet valve U سوپاپ لولهای
false key U خار لولهای
pipe aqueduct U اباره لولهای
pipe aqueduct U ناو لولهای
pipe culvert U ابگذر لولهای
spar U الوار لولهای
sparred U الوار لولهای
pipe outlet U ابگیر لولهای
spars U الوار لولهای
roll paper U کاغذ لولهای
salver shaped U لولهای شکل
tubularity U حالت لولهای
tube well U چاه لولهای
tubular capacitor U خازن لولهای
tubular condenser U خازن لولهای
tubular mast U دکل لولهای
tubular pole U دکل لولهای
tubular well U چاه لولهای
tubular scaffold U داربست لولهای
tubular shaft U محور لولهای
tubular radiator U رادیاتور لولهای
tubular rivet U پرچ لولهای
salverform U لولهای شکل
twingun U توپ دو لولهای
tulip valve U سوپاپ لولهای
tubal U لوله رحم لولهای
single gun color tube U لامپ تصویر تک لولهای
tubular steel scaffold U داربست لولهای فولادی
tubular transmission shaft U محور انتقال لولهای
multiple gun U توپ چند لولهای
dash pot U کمک فنر لولهای
tubulure U دریچه کوچک لولهای
three gun picture tube U لامپ تصویر سه لولهای
tricolor picture tube U لامپ تصویر سه لولهای
to pull at a pipe U با کوشش اب از لولهای کشیدن
pipestill U دستگاه تقطیر لولهای
pipe sand trap U ماسه گیر لولهای
tubulous U دارای گلهای کوچک لولهای
tubulation U شکل لوله ترتیب لولهای
tubulose U دارای گلهای کوچک لولهای
drainpipes U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
drainpipe U لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
port a punch card U علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
tubulifloral U دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
tubuliferous U دارای گلهای لولهای وطبقی شکل
ac fittings U رابطهای لولهای پخدار بازاویه 53 درجه
ontos U تفنگ 601 میلی متری دو لولهای خودکششی
parotid duct U لولهای که از غده بنا گوشی بدهان میرود
aweigh U تازه لنگر برداشته دارای لنگر اویزان
teleprinter U کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
rivnut U نوعی پرچ لولهای کور باساقه رزوه شده
teleprinters U کاغذ لولهای شکل که پیام ها روی آن چاپ می شوند
lutine bell U زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
pitot tube U لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
mandrel U جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
enthrusiasm U حرارت
pyogenic U حرارت زا
hotness U حرارت
fervidity U حرارت
fervidness U حرارت
mettlesome U با حرارت
verve U حرارت
ardor U حرارت
heat U حرارت
clammy U بی حرارت
warm U با حرارت
temperatures U حرارت
warmth U حرارت
adust U با حرارت
vehemence U حرارت
ardour U حرارت
heats U حرارت
warmed U با حرارت
fire U حرارت
fired U حرارت
fires U حرارت
warms U با حرارت
warmest U با حرارت
temperature U حرارت
heat transfer U انتقال حرارت
heats U حرارت دادن
heat unit U واحد حرارت
heat expansion U انبساط حرارت
heat exchange U تبادل حرارت
heat economy U اقتصاد حرارت
heat drop U افت حرارت
heat conductor U هادی حرارت
heats U گرما حرارت
heat absorption U جذب حرارت
zeal U ذوق حرارت
gradient U افت حرارت
ginger U تندی حرارت
steamy U پر حرارت پر بخار
steamiest U پر حرارت پر بخار
low heat cement U سیمان کم حرارت
strenuousness U حرارت و اصرار
steamier U پر حرارت پر بخار
gradients U افت حرارت
thermophysics U فیزیک حرارت
thermoregulation U تنظیم حرارت
transformation of heat U تبادل حرارت
interchange of heat U تبادل حرارت
impressment U جدیت حرارت
impetuosity U تندی حرارت
thermotherapy U حرارت درمانی
central heating U حرارت مرکزی
ardency U شور و حرارت
temperatures U درجه حرارت
heat of hydration U حرارت ئیدراسیون
calorimeter U حرارت سنج
calorification U تولید حرارت
calefactory U حرارت بخش
temperature U درجه حرارت
fervently U از روی حرارت
thermometer U حرارت سنج
expansion heat U حرارت انبساط
actinometer U حرارت سنج
thermometers U حرارت سنج
initiative U شوق و حرارت
energetically U از روی حرارت
actinometre U حرارت سنج
initiatives U شوق و حرارت
enthalpy U حرارت فعال
heat U حرارت دادن
heat U گرما حرارت
cherry rivet U پرچ لولهای شکل که بصورت کور در محل نصب شده وتوسط ساقه داخلی که بعداشکسته و جدا میگردد بسته میشود
preheat U قبلا حرارت دادن
reducer U کم کننده شعله یا حرارت
preheated U قبلا حرارت دادن
temperature U درجه حرارت دما
pre heat U حرارت دادن مقدماتی
thermostable U باثبات در اثر حرارت
Fahrenheit U درجه حرارت فارنهایت
heatedly U از روی هیجان یا حرارت
thermoregulatory U وابسته تنظیم حرارت
thermoregulator U دستگاه تنظیم حرارت
live wire U آدم پر حرارت و با پشتکار
live wires U آدم پر حرارت و با پشتکار
to steam ahead or away U با حرارت کار کردن
thermolysis U تحلیل حرارت بدن
thermal resolution U حداقل سنجش حرارت
temperatures U درجه حرارت دما
thermal exposure U میزان جذب حرارت
tempering temperature U درجه حرارت بازپخت
sunbaked U حرارت افتاب دیده
burners U تولیدکننده حرارت در بالن
steam heating U ایجاد حرارت با بخار
burner U تولیدکننده حرارت در بالن
thermal resolution U حداقل اختلاف حرارت
filament temperature U درجه حرارت فیلامان
diathermy U معالجه بوسیله حرارت
thermostat U تنظیم کننده حرارت
intermediate temperature U درجه حرارت متوسط
isothermal U نقاط هم حرارت اب دریا
isothermal layer U سطوح هم حرارت اب دریا
critical temperature U درجه حرارت بحرانی
low temperature U درجه حرارت پایین
preheats U قبلا حرارت دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com