English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wire hinge U لولای سیمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wire cloth U تور سیمی پارچه سیمی پرده سیمی
non rotating wire rope U طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
knuckle joint U لولای مفصلی
camera nadir U خط لولای دوربین
fixed pivot U لولای ثابت
piano hinge U لولای قدی
joint hinge U لولای قدی
inside hinge U لولای داخلی
swivel U لولای پاشنه گرد
turning points U نقطه لولای چرخش
swivelled U لولای پاشنه گرد
turning point U نقطه لولای چرخش
knuckle joint U لولای بند دار
butt U لبه لولای فرنگی
butted U لبه لولای فرنگی
butts U لبه لولای فرنگی
swivels U لولای پاشنه گرد
the door swung open U در روی لولای خودچرخیده است
pintle center U مرکز لولای جنگ افزار
orbit point U نقطه لولای چرخش هواپیمادر هوا
hinges U لولای درب کاپوت ماشین محور لولایی
hinge U لولای درب کاپوت ماشین محور لولایی
blade flapping U حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
creaks U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaked U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creak U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaking U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
stringed U سیمی
wiry U سیمی
lang's lay wire rope U طناب سیمی یک سو
wire netting U تور سیمی
wire rope U طناب سیمی
wire ropes U طنابهای سیمی
tightwire U طناب سیمی
wire gauze U توری سیمی
cabled U طناب سیمی
three wire generator U دینام سه سیمی
three wire system U دستگاه سه سیمی
wire core U مغزی سیمی
open wire line U خط سیمی هوایی
open wire line U خط سیمی لخت
wire beater همزن سیمی
cable U طناب سیمی
stringed instruments U سازهای سیمی
wire drag U لاروب سیمی
netting U شبکه سیمی
netting U تور سیمی
hawsers U طناب سیمی
hawser U طناب سیمی
greyhounds U غربال سیمی
greyhound U غربال سیمی
wirework U کارهای سیمی
backstop U حصار سیمی
griddles U غربال سیمی کارگران
wire netting U بافت توری سیمی
sarrated wire rope U طناب سیمی دندانهای
griddle U غربال سیمی کارگران
phantom circuit U مدار چهار سیمی
phantomed cable U کابل چهار سیمی
beach matting U تور سیمی ساحلی
magnetic wire recording U ضبط صوت سیمی
quadded cable U کابل چهار سیمی
plated wire memory U حافظه سیمی اندوده
screens U تور سیمی نصب کردن
string band U دسته موزیک سازهای سیمی
phantoplex telegraphy U تلگراف چهار سیمی مرکب
screen U تور سیمی نصب کردن
screening, screenings U تور سیمی نصب کردن
screened U تور سیمی نصب کردن
moving pivot U نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
photo nadir U مرکز خط المرکزین عکس نقطه لولای عکس هوایی
wired glass U شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
omnibus wire U سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
screens U تور سیمی پنجره توری دار
screening, screenings U تور سیمی پنجره توری دار
screened U تور سیمی پنجره توری دار
screen U تور سیمی پنجره توری دار
cords U سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
cord U سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
wire glass U شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
viola d'amore U ویولون دارای 7 سیم زهی و 7 تار سیمی
acoustic screen تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
headstay U سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
trommel U غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
staple U سوزن [حرف ] یو شکل [برای محکم کردن سیمی به دیوار]
cable suspension bridge U پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
rope chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
DC U روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف
screening, screenings U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screen U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screens U تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
the wind drowned the strigs U سازهای بادی صدای سازهای سیمی را خفه میکند
Faraday cage U صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
wire matrix printer U یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com