Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
parmakli
U
لوزی پنجه ای
[این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diamond formation
U
ارایش لوزی شکل گسترش لوزی
Joshegan
U
جوشقان
[این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
palmatifid
U
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
Herati pattern
U
طرح هراتی
[در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
rhombic
U
لوزی
rhombuses
U
لوزی
lozenge
U
لوزی
rhomboid
U
لوزی
rhombus
U
لوزی
rhomb
U
لوزی
diamond
U
لوزی
lozenges
U
لوزی
amygdalate
U
لوزی
diamond formation
U
ارایش لوزی
foursquare
U
لوزی چهارگوش
rhombus
U
لوزی
[ریاضی]
rhombus
U
لوزی شکل
lozenges
U
شکل لوزی
rhombuses
U
لوزی شکل
lozenge
U
شکل لوزی
diamond-fret
U
ابزار لوزی
equilateral quadrilateral
U
لوزی
[ریاضی]
rhomboidal
U
لوزی وار
rhombic antenna
U
انتن لوزی شکل
lozenges
U
قرص لوزی شکل
almond shape
U
نگاره لوزی شکل
lozenge
U
قرص لوزی شکل
diamond antenna
U
انتن لوزی شکل
rhomboid
U
متوازی الاضلاع شبیه لوزی
cone mosaic
U
[موزائیک با نقش های زیگزاگ و لوزی]
box
U
شکل حاصل از حرکت چهارهواپیما بصورت لوزی
boxes
U
شکل حاصل از حرکت چهارهواپیما بصورت لوزی
pawed
U
پنجه
paw
U
پنجه
fives
U
پنجه
talon
U
پنجه
talons
U
پنجه
adactylous
U
بی پنجه
claws
U
پنجه
cross arm
U
پنجه
griff
U
پنجه
fistula
U
پنجه
downstream toe
U
پنجه سد
clawed
U
پنجه
claw
U
پنجه
digitation
U
پنجه
digitigrade
U
پنجه رو
pitchforks
U
پنجه
pitchfork
U
پنجه
clawing
U
پنجه
paws
U
پنجه
toes
U
پنجه
toe
U
پنجه
forking
U
پنجه
pawing
U
پنجه
fork
U
پنجه
pedatifid
U
پنجه وار
pentadactylous
U
پنجه دار
the mailed fist
U
زور سر پنجه
toeless
U
بدون پنجه
toe cap
U
پنجه کفش
fissidactyl
U
پنجه شکافته
palmate
U
شبیه پنجه
hand post
U
پنجه راهنما
lycopodium
U
پنجه گرگی
toe
U
با پنجه پا زدن
pentadactylic
U
پنجه دار
wild bryony
U
پنجه کلاغ
lobster claw
U
پنجه خرچنگی
lycopod
U
پنجه گرگی
toe
U
با پنجه پا راندن
leptodactyl
U
باریک پنجه
kick up
U
زدن پنجه
intoed
U
پنجه بتو
intoed
U
پنجه برگشته
hellweed
U
پنجه کلاغ
heel and toe
با پنجه و پاشنه
branch pipe
U
پنجه اگزوز
cat's paws
U
پنجه گربه
cyclamen
U
پنجه مریم
cat's paw
U
پنجه گربه
tiptoes
U
نوک پنجه
cyclamens
U
پنجه مریم
tiptoeing
U
نوک پنجه
sowbread
U
پنجه مریم
swine bread
U
پنجه مریم
tiptoe
U
نوک پنجه
paws
U
پنجه زدن
paw
U
پنجه زدن
pawing
U
پنجه زدن
fissiped
U
پنجه شکافته
pawed
U
پنجه زدن
knuckle-dusters
U
پنجه بوکس
brass knuckles
U
پنجه بوکس
knuckle-duster
U
پنجه بوکس
knuckle duster
U
پنجه بوکس
tiptoed
U
نوک پنجه
jewelled
U
[هر نوع تزئین تشکیل شده از نوارهای باریک و مهره های نیمه دایره و لوزی شکل]
compartment rug
U
فرش با طرح خشتی یا بندی لوزی که به خانه شطرنجی و کندوی عسل نیز خوانده می شود
hunker
U
روی پنجه پاایستادن
digitation
U
انشعاب بشکل پنجه
brass knuckles
U
پنجه مشت زنی
square toed
U
دارای پنجه مربع
ball of toe
U
گوشت زیر پنجه پا
pounce
U
درحال حمله با پنجه
pouncing
U
درحال حمله با پنجه
pounced
U
درحال حمله با پنجه
winnowwing fan
U
جام پنجه شانه
toeplate
U
نعل پنجه کفش
pounces
U
درحال حمله با پنجه
pigeon toed
U
دارای پنجه برگشته
ground fir
U
پنجه گرگ سلاژین
lumbrical
U
ماهیچه انگشت یا پنجه
monkey fist
U
گره پنجه میمون
forepaw
U
پنجه پای جلو
forepaw
U
پنجه دست حیوانات
pedate
U
پنجه دار شبیه پا
crow foot zinc
U
پیل پنجه کلاغی
devil's claw
U
خفت پنجه دیوی
clevis
U
اتصال پنجه مفصلی
cross swords
U
دست و پنجه نرم کردن
heat muff
U
پوشش اطراف پنجه اگزوز
He has a delightful touch on the guitar .
U
گیتار را با پنجه گرمی می نوازد
base thickness of buttress
U
عرض پنجه پشت بند
fingering
U
پنجه گذاری انگشت کاری
scoops
U
پنجه ماشین خاک برداری
scooping
U
پنجه ماشین خاک برداری
hand-to-hand
U
دسته و پنجه نرم کردن
hand to hand
U
دسته و پنجه نرم کردن
toe off
U
جدا شدن پنجه پا از زمین
pigeon toed
U
دارای پنجه خمیده بداخل
scoop
U
پنجه ماشین خاک برداری
syndactylism
U
پیوستگی واتصال پنجه ها بیکدیگر
scooped
U
پنجه ماشین خاک برداری
Foxglove
U
گل پنجه علی
[در تهیه رنگ زرد]
Ravishingly beautiful.
U
مثل پنجه آفتاب ( بسیار زیبا )
palmipede
U
پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
pentadactylate
U
دارای پنج زائده شبیه پنجه
Ertman gul
U
[نوعی طرح گل در قالی های ترکمن که بصورت لوزی بافته شده و در دو انتها جلوه ای از شاخ قوچ را نشان می دهد.]
diamond design
U
طرح قاب لوزی
[که بیشتر در فرش های هندسی باف قشقایی، ایلیایی و نواحی غرب ایران بکار می رود.]
cats paw
U
الت دست دیگران گره پنجه گربهای
lozenge design
U
طرح لوزی شکل
[که به حالت های مختلف در طرح ها از آن استفاده می شود.]
jacana
U
پرنده پا دراز و پنجه بزرگ مکزیکی که در اب راه میرود
barburetor heater
U
جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
tap dance
U
نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
crow's foot
هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
longspur
U
انواع پرندگان پنجه بلند نواحی قطبی وشمال امریکا
to beg
[of a dog holding up front paws]
U
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
to sit up and beg
U
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
Jaldar
U
[نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
bear's foot
نوعی گیاه خریق که برگ هایی به شکل پا و پنجه ها خرس دارد.
Soumak medallion
U
ترنج سوفی
[ترنج سوماکی]
[این نوع ترنج لوزی شکل را به فرش های قفقازی نسبت می دهند.]
Honey comb design
U
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
musub duchi
U
موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
Kasim Ushag design
U
طرح قسیم اوشاق
[عشاق]
[مربوط به فرش های کاراباغ در قرن نوزدهم میلادی می باشد که در آن ترنج بزرگی به شکل لوزی متن را در بر گرفته و اشکال قلاب مانند در جهات مختلف بافته می شوند.]
rhomb design
U
طرح قاب لوزی
[این طرح گاه مانند قاب خشتی کل متن را می پوشاند و گاه به تعداد محدود در مرکز فرش حالت یک ترنج را به آن می بخشد.]
Jaff design
U
طرح جاف
[جاف از روستاهای کردستان می باشد و از قدیم به بافت انواع کیسه های خورجینی و دستی شهرت داشته است. طرح ها اکثرا لوزی شکل بوده و لبه ها حالت قالب دارند.]
pentadactylate
U
پنج انگشتی دارای پنج پنجه
Zahir-Shahi design
U
طرح ظهیر شاه
[این طرح در افغانستان رایج بوده و احتمال می رود که از سفارشات این شاه افغان باشد. در نقش لوزی ها و هشت گوش ها یک در میان جای خود را عوض می کنند.]
Lori Pambak motif
U
ترنج لری
[پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
Mina-khani design
U
طرح میناخانی
[این طرح منسوب به شخصی به همین نام و اهل تبریز است. گل های بزرگ بکار رفته بصورت قرینه و بندی کل متن را در بر گرفته و بوسیله شبکه های لوزی شکل یا الماسی شکل به یکدیگر متصل می شوند.]
rashwan medallion
U
ترنج رشوان
[این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com