English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
photography U لوازم عکاسی
photographic accessories U لوازم عکاسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
imagery sortie U پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
spectrozonal photography U عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
continuous strip imagery U عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
accessory U لوازم یدکی لوازم اضافی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
lens distortion U خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
tackled U لوازم
fitments U لوازم
furnishings U لوازم
accessories U لوازم
tackle U لوازم
fixing U لوازم
fitting U لوازم
fittings U لوازم
tackles U لوازم
needments U لوازم
dixings U لوازم
equipments U لوازم
estovers U لوازم
tackling U لوازم
service U لوازم
serviced U لوازم
fitment U لوازم
equipment U لوازم
apparatus U لوازم
fixings U لوازم
outfit U لوازم فنی
accessory U لوازم کمکی
accessory U لوازم فرعی
accessory U لوازم یدکی
accessories U لوازم یدکی
rig U لوازم لباس
rigged U لوازم لباس
rigs U لوازم لباس
kitchen stuff U لوازم اشپزخانه
maintenance materials U لوازم تعمیرات
gears U اسباب لوازم
geared U اسباب لوازم
gear U اسباب لوازم
sanitary ware U لوازم بهداشتی
Home appliances U لوازم خانگی
utensils U لوازم اشپزخانه
utensil U لوازم اشپزخانه
bedding U لوازم تختواب
travelling outfit U لوازم سفر
kits U بسته لوازم
camping equipment U لوازم مخصوصاردو
firing accessories U لوازم احتراق
illuminating fixture U لوازم روشنایی
personal effects U لوازم شخصی
kit U بسته لوازم
fittings U لوازم ثابت
fittings U لوازم قایق
paraphernalia U اسباب لوازم
fire-irons U لوازم بخاری
stationery U لوازم التحریر
outfits U لوازم فنی
hairstyling accessories U لوازم آرایشمو
tackling U لوازم کار
tackles U لوازم کار
plumbing tools U لوازم لولهکشیخانه
tackled U لوازم کار
throwing apparatus U لوازم پرتاب
tackle U لوازم کار
tool tether U لوازم مورداحتیاج
photogeny U عکاسی
photography U عکاسی
muniment U وسیله دفاع لوازم
motorcar accessories U لوازم اضافی اتومبیل
dressing case U جعبه لوازم ارایش
drawing materials U لوازم نقشه کشی
equipage U اسباب و لوازم جنگی
desk accessory U لوازم رومیزی یا روزمره
swimming things U لوازم شنا [حمام]
bathing things U لوازم شنا [حمام]
drilling fixture U لوازم مته کاری
bathing gear U لوازم شنا [حمام]
bathing clothes U لوازم شنا [حمام]
duffle bag U کیسه لوازم شخصی
upholstery U اثاثه یا لوازم داخلی
outfitters U فروشنده لوازم شکار
outfitter U فروشنده لوازم شکار
fixture U لوازم نصب کردنی
accessory pouch کیسه کوچک لوازم
table ware U لوازم میز یا سفره
spares stock U موجودی لوازم یدکی
stationer U فروشنده لوازم التحریر
spare parts list U فهرست لوازم یدکی
stationers U فروشنده لوازم التحریر
tableware U لوازم میز یا سفره
accessory box جعبه لوازم یدکی
fire irons U لوازم پای بخاری
heliochrome U عکاسی رنگی
flash photography U عکاسی شب بابرق
phototelegraphy U عکاسی رادیویی
photoionization U یونش عکاسی
photographic strip U نوار عکاسی
wirephoto U عکاسی رادیویی
photographic strip U باند عکاسی
photographic scale U مقیاس عکاسی
photographic fixing U ثبوت عکاسی
photographic chemistry U شیمی عکاسی
shutterbug U عاشق عکاسی
telephoto U عکاسی رادیویی
radiophoto U عکاسی رادیویی
photochromy U عکاسی رنگی
telephotography U عکاسی رادیویی
line of collimation U خط محور عکاسی
kodak U دوربین عکاسی
facsimiles U عکاسی رادیویی
film U فیلم عکاسی
filmed U فیلم عکاسی
aerial photography U عکاسی هوائی
brownie U یکجوردوربین عکاسی
flashlights U لامپ عکاسی
flashed U فلاش عکاسی
faxed U عکاسی رادیویی
faxes U عکاسی رادیویی
photographic U وابسته به عکاسی
faxing U عکاسی رادیویی
facsimile U عکاسی رادیویی
flashes U فلاش عکاسی
imagery U عکاسی هوایی
fax U عکاسی رادیویی
flashlight U لامپ عکاسی
brownies U یکجوردوربین عکاسی
dark room U تاریکخانه عکاسی
flash U فلاش عکاسی
duffel U لوازم واثاثه قابل حمل
fixtures U لوازم برقی و لوله کشی
dinner set U لوازم و فرف شام یا ناهار
sanitate U دارای لوازم بهداشتی کردن
deadlined equipment U لوازم و تجهیزات از کار افتاده
toiletry U لوازم ارایش اسباب توالت
duffle U لوازم واثاثه قابل حمل
flash lamp U لامپ پر نور عکاسی
photoflash U فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
camera axis U محور دوربین عکاسی
photographically U از روی علم عکاسی
camera دوربین یا جعبه عکاسی
exposure scale U جدول پرتوگیری [عکاسی]
to print out U چاپ کردن در عکاسی
vidicon U لوله دوربین عکاسی
cameras U دوربین یا جعبه عکاسی
thermal imagery U عکاسی مادون قرمز
telephotography U عکاسی از راه دور
Dont move . Hold it. Keep stI'll. U بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
safelight U چراغ تاریکخانه عکاسی
fixer U دوای ثبوت عکاسی
flash bulb U فلاش دوربین عکاسی
iris U دیافراگم [دوربین عکاسی]
heliocheomy U عکاسی بارنگ طبیعی
image format U اندازه فیلم عکاسی
image format U اندازه شیشه عکاسی
isocentre U خط المرکزین دوربین عکاسی
(iris) diaphragm U دیافراگم [دوربین عکاسی]
filmstrip U فیلم عکاسی 53 میلمتری
camera nadir U محورلولایی دوربین عکاسی
fan cameras U دوربینهای عکاسی منظرهای
negative photo plane U افق شیشه عکاسی
bombardment photography U عکاسی از بمباران هوایی
dicing photography U عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
stock in trade U لوازم وابزار کار فوت وفن
manifest destiny U لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
pantry U شربت خانه مخصوص لوازم سفره
pantries U شربت خانه مخصوص لوازم سفره
mountings U لوازم نصب شده روی وسیله
folded optics U وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
photoengraving U گراور سازی بوسیله عکاسی
photomap U نقشه برداری بوسیله عکاسی
photocopy U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
camera magazine U جعبه محتوی فیلم عکاسی
imagery U شبیه سازی عکاسی کردن
photocopying U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopied U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
camera obscura U اطاقک تاریک جعبه عکاسی
flashbulbs U لامپ پرنور فلاش عکاسی
flashbulb U لامپ پرنور فلاش عکاسی
photocopies U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
platinotype U عکاسی بوسیله املاح پلاتین
tote road U جاده مخصوص حمل لوازم وذخایر به محلی
I expended all my capital on equipment. U تمام سرمایه ام راصرف خرید لوازم کردم
Personal effects are duty-free. لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
bedclothes U لوازم رختخواب مثل ملافه ولحاف و پتو
photoengrave U بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
thermal imagery U عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
sortie plot U شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
ground position U نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
telecamera U دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
time exposure U مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
photogravure U گراور سازی از روی شیشه عکاسی
thermal crossover U تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
canadian , grid U سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
zoom lens U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
panoramic U دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
sonne photography U روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com