Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
autogamy
U
لقاح وباروری بوسیله گرده خودگل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
autogamous
U
مربوط به لقاح یا باروری گل بوسیله گرده خودش
reg
U
گرده لقاح
interfruitful
U
قابل گرده افشانی یا لقاح با یکدیگر
cross pollinate
U
بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
cross polinize
U
بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
parthenogenesis
U
ایجاد مولود بوسیله جنس مونث بدون عمل لقاح
hydrophilous
U
گرده افشانی کننده بوسیله اب
self fruitful
U
تولید مثل بوسیله گرده خود
wind pollinated
U
گرده افشانی شده بوسیله باد
cross fertilization
U
لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
zygosis
U
لقاح
conception
U
لقاح
fecundation
U
لقاح
conceptions
U
لقاح
fertilization
U
لقاح
autoerotism
U
لقاح با خود
autoeroticism
U
لقاح با خود
anemophilous
U
لقاح شونده در اثرباد
oosperm
U
تخم لقاح شده
crossfertilize
U
لقاح متقابل کردن
autoerotic
U
مربوط به لقاح با خود
self fertility
U
لقاح خود بخود
self
U
وضع لقاح کردن
parthenocarpy
U
میوه اوری بدون لقاح
interfertile
U
قابل لقاح در داخل خود
gametogenesis
U
ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
conceptions
U
لقاح تخم وشروع رشد جنین
crossfertilize
U
پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
cross fertile
U
اصلاح نژاد از راه لقاح متقابل
conception
U
لقاح تخم وشروع رشد جنین
zygosity
U
کیفیت تخم لقاح شده پیوند جنسی
apomixis
U
تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
gametophore
U
سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
apogamy
U
رشد و نمو گیاه هاگدار بدون عمل لقاح ازسلول جنسی
apomict
U
کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
pronucleus
U
هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
camber
U
گرده
disks
U
گرده
haunch
U
گرده
loins
U
گرده
hunkers
U
گرده
cambers
U
گرده
kidney
U
گرده
pollen
U
گرده
coxa
U
گرده
huckle
U
گرده
haunches
U
گرده
discs
U
گرده
disc
U
گرده
granules
U
گرده
disk
U
گرده
kidneys
U
گرده
granule
U
گرده
loin
U
گرده
feuilleton
U
گرده
nephritic
U
دچارناخوشی گرده
disk drives
U
گرده ران
disk drive
U
گرده ران
disk drives
U
گرده چرخان
disk drive
U
گرده چرخان
nephritis
U
اماس گرده
nephrotomy
U
گرده بری
nephroptosis
U
گرده جنبنده
pounce
U
گرده نقاش
pounced
U
گرده نقاش
nephrectomy
U
دراوردن گرده
pounces
U
گرده نقاش
pouncing
U
گرده نقاش
nephroid
U
گرده مانند
nephralgia
U
درد گرده
nephrectomy
U
برش گرده
fish backed
U
گرده ماهی
coxarthritis
U
نقرس گرده
ridged
U
گرده ماهی
diskette
U
گرده کوچک
disk unit
U
واحد گرده
disk platter
U
گرده سینی
disk pack
U
گرده بسته
pollination
U
گرده افشانی
pollenation
U
گرده افشانی
pollen
U
دانه گرده
disk
U
گرده قرص
magnetic disk
U
گرده مغناطیسی
disks
U
گرده قرص
induction disk
U
گرده القائی
domes
U
گرده ماهی
ridges
U
گرده ماهی
dome
U
گرده ماهی
ridge
U
گرده ماهی
color disk
U
گرده رنگها
cambers
U
گرده ماهی
round timber
U
گرده بینه
floppy disk
U
گرده لغزان
polliniferous
U
گرده افشان
floppy disks
U
گرده لرزان
floppy disks
U
گرده لغزان
platelet
U
گرده خون
rolls
U
گرده نان
pollinizer
U
گرده افشان
vaults
U
گرده ماهی
pollinator
U
گرده افشان
floppy disk
U
گرده لرزان
vault
U
گرده ماهی
reg
U
گشن گرده
camber
U
گرده ماهی
paranephric
U
نزدیک گرده
convex
U
گرده ماهی
ridgewise
U
گرده ماهی
floppy discs
U
گرده لرزان
floppy discs
U
گرده لغزان
ridgeways
U
گرده ماهی
gibbous
U
گرده ماهی گوژپشت
pollinium
U
توده ذرات گرده گل
farinose
U
شبیه گرده گیاه
pollinate
U
گرده افشانی کردن
pollinated
U
گرده افشانی کردن
pollinates
U
گرده افشانی کردن
pollinating
U
گرده افشانی کردن
fixed head disk
U
گرده با نوک ثابت
pollinose
U
شبیه گرده گیاهی
disk controller
U
کنترل کننده گرده
puffballs
U
سماروق گرده افشان
palynology
U
گرده افشانی شناسی
palynology
U
مبحث گرده افشانی
paranephros
U
دژ پیه روی گرده
plolinate
U
با گرده تلقیح کردن
pollenizer
U
درخت گرده افشان
pollenizer
U
درخت نر گرده افشان
loculus
U
حفره کیسه گرده
pollen
U
گرده افشانی کردن
puffball
U
سماروق گرده افشان
nephritic
U
درمان کننده ناخوشی گرده
hip roof
U
پشت بام گرده ماهی
his kidnegs have gone w
U
گرده هایش درست کارنمیکنند
paranephritis
U
اماس غده روی گرده
leaf fat
U
لایه پیه دور گرده خوک
self pollination
U
گرده افشانی خود بخود گیاه
sori
U
خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
styloipodium
U
گرده بالای میوه گیاهان چتری
cross pollination
U
گرده افشانی از گلی بگل دیگر
superfecundation
U
لقاح دویاچند تخم در یک تخم ریزی
integrated
U
ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
fertilizes
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
fertilising
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
impregnating
U
لقاح کردن اشباع کردن
impregnates
U
لقاح کردن اشباع کردن
impregnate
U
لقاح کردن اشباع کردن
fertilised
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilises
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilize
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilized
U
حاصلخیز کردن لقاح کردن
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
with
U
بوسیله
wherewithal
U
که بوسیله ان
by the instrumentality of
U
بوسیله
by dint of
U
بوسیله
by
U
بوسیله
at the hand of
U
بوسیله
of
U
بوسیله
thruogh the a of
U
بوسیله
via
U
بوسیله
whereby
U
که بوسیله ان
perprep
U
بوسیله
per
U
بوسیله
osmose
U
نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
hydrolysis
U
تجزیه بوسیله اب
by the f.
U
بوسیله لمس
by depty
U
بوسیله نماینده
hydromancy
U
تفال بوسیله اب
electrically
U
بوسیله برق
by wire
U
بوسیله تلگراف
per pais
U
بوسیله کشور
municipally
U
بوسیله شهرداری
per pais
U
بوسیله مملکت
brewed
U
بوسیله جوشاندن وتخمیرابجوساختن
aerotherapeutics
U
معالجه بوسیله هوا
windswept
U
بوسیله باد جاروشده
sent via e-mail
U
بوسیله ایمیل فرستاده شد
pipeage
U
ترابری بوسیله لوله
pipe down
U
بوسیله شیپور یا نای
galvanography
U
روی مس بوسیله اندودکهربایی
phototypography
U
چاپ بوسیله عکسبرداری
radar scan
U
مراقبت بوسیله رادار
photogelatin process
U
چاپ بوسیله ژلاتین
aeromancy
U
تفال بوسیله هوا
seagirt
U
محصور بوسیله دریا
lapped joint
U
اتصال بوسیله پوشش
to scent out
U
بوسیله بوجستجوکردن ویافتن
to pick thanks
U
بوسیله سخن چینی
pipage
U
ترابری بوسیله لوله
in propria persona
U
بوسیله خود شخص
dragonnades
U
بوسیله سواره نظام
electromotive
U
متحرک بوسیله برق
diathermy
U
معالجه بوسیله حرارت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com