English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1586 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Please check the spear tyre, too. لطفا تایر زاپاس را هم کنترل کنید.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Could you check the tyre pressure? U آیا ممکن است باد تایر را کنترل کنید؟
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
Can you mend this puncture? U آیا میتوانید این پنچری تایر را تعمیر کنید؟
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
Please don't wake me until 9 o'clock! U لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
Please get it off ! [Please clean it up !] U لطفا این را پاک کنید !
Please heat up my food. U لطفا" غذایم را داغ کنید
Please consider my suggestion. U لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
Please call the police. لطفا پلیس را خبر کنید.
Move along, please! [in a crowd] U لطفا بجلو حرکت کنید! [در جمعیتی]
Please open this bag. لطفا این کیف را باز کنید.
Please partake of this meal . U لطفا" از این غذا صرف کنید
Please warm up this milk . warm and sincere greetings . U لطفا" این شیر را قدری گرم کنید
Would you change the tyre please? U آیا ممکن است لطفا لاستیک را عوض کنید؟
Take this luggage to the taxi, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تاکسی حمل کنید.
Would you change the lamp please? U آیا ممکن است لطفا لامپ را عوض کنید؟
Could you repeat what you said, please? U میشود لطفا آن چیزی را که گفتید دوباره تکرار کنید؟
Would you post this for me, please? U ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
Would you call the head waiter, please? U لطفا ممکن است مسئول سرپیشخدمت را صدا کنید؟
Please supply the facts relevant to the case. U لطفا" حقایق ومطالبی را که با موضوع مناسبت دارد فراهم کنید
Take this luggage to the bus, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید.
Please allow for at least two weeks' notice [to do something] [for something] [prior to something] . U درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری [کار] اعطاء کنید [تا ما ] [برای چیزی] [قبل از چیزی] .
repeats U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat U بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
replacement part U زاپاس
spared U زاپاس
spare U زاپاس
spare wheels U چرخ زاپاس
spare tyres U لاستیک زاپاس
spare wheel U چرخ زاپاس
spare tyre U لاستیک زاپاس
spare tire U لاستیک زاپاس
adding U اضافه کنید زیاد کنید
add U اضافه کنید زیاد کنید
adds U اضافه کنید زیاد کنید
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
tyres U تایر
tyre U تایر
tire U تایر
tires U تایر
tyros U تایر
tiring U تایر
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
car tyre [British] U تایر ماشین
car tire [American] U تایر ماشین
re tread U تایر روکش شده
combat tire U تایر جنگی خودرو
car tires [American] U تایر های ماشین
recap U تایر روکش شده
recapping U تایر روکش شده
recaps U تایر روکش شده
car tyres [British] U تایر های ماشین
retreads U تایر روکش شده
retread U تایر روکش شده
recapped U تایر روکش شده
snow tire U لاستیک مخصوص حرکت روی برف تایر زمستانی
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
graciously U لطفا"
prithee U لطفا
patronizingly U لطفا
vouchsafing U لطفا حاضرشدن
Tickets, please. لطفا بلیت.
vouchsafes U لطفا حاضرشدن
vouchsafed U لطفا حاضرشدن
vouchsafe U لطفا حاضرشدن
With milk, please. لطفا با شیر.
Please stand up ! U لطفا" بایستید !
Your passport, please. لطفا گذرنامتان.
deigning U لطفا پذیرفتن
deigns U لطفا پذیرفتن
deign U لطفا پذیرفتن
deigned U لطفا پذیرفتن
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
kindly U لطفا از روی مرحمت
I'd like breakfast, please. لطفا صبحانه میخواهم.
Stand back, please ! U لطفا"عقب با یستید
Please let me know. U لطفا"به من اطلاع دهید
Please come down(downstairs). U لطفا"بفرمایید پایین
PLease let me know(notiffy me). U لطفا" به من خبر بدهید
Please fetch the book. U لطفا"بروکتاب رابیاور
The bill, please. لطفا صورت حساب.
I'd like a dessert, please. لطفا دسر میخواهم.
pleases U سرگرم کردن لطفا
No milk, please. لطفا بدون شیر.
Some sugar, please. لطفا مقداری شکر.
Something light, please. لطفا یک چیز سبک.
Please make yourself comfortable. U لطفا" راحت باشید
please U سرگرم کردن لطفا
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
I want one of these please. لطفا من یکی از اینها را میخواهم.
I'd like a cup of coffee, please. لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
Please let me in on your affairs . U لطفا" مرا در کارهایتان واردکنید
Please write down your new address . U لطفا" آدرس جدیدتان را بنویسید
Please give me this one . U این یکی را لطفا" بدهید
Please get me a taxi. لطفا یک تاکسی برایم بگیرید.
Please pass round the fruit . U لطفا" میوه را دور بگردانید
A ticket to Bath, please. لطفا یک بلیت به شهر باته.
Stop here, please. لطفا همینجا نگه دارید.
A pot of tea for 4, please. لطفا یک قوری چایی 4 نفره.
Please show me the way out I'll show you ! U لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
Please keep me posted(informed). U لطفا" مرادرجریان بگذارید (نگاهدارید )
Please answer the telephone. U لطفا" جواب تلفن را بدهید
Please reply as a matter of urgency. U لطفا فوری پاسخ دهید.
Please turn left now. U لطفا حالا شما به چپ بپیچید.
Please do not touch! U لطفا دست نزن [نزنید] !
condescendingly U ازروی فروتنی یامهربانی لطفا
Hold the line, please! U لطفا گوشی را نگه دارید!
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
Would you wait for me, please? U ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
Can you give me the key, please? U لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟
I'd like a haircut, please. لطفا میخواهم موهایم را اصلاح کنم.
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. U ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
May I have my bill, please? U ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
Please help yourself ( with the food ) . U لطفا" برای خودتان غذا بکشید
Save this for me, please! U لطفا این را برای من نگه دار!
Please listen carfully for the telephone tI'll I come back . U لطفا" گوش ات به تلفن با شد تامن برگردم
Two coffees please . U لطفا" دو فنجان قهوه بیاورید ( بدهید )
A cup of tea with lemon, please. لطفا یک فنجان چای با لیمو ترش.
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
If there is a reason for complaint, please contact ... U اگر شکایتی دارید، لطفا با ... تماس بگیرید.
Please face me when I'm talking to you. U لطفا وقتی که با تو صحبت می کنم رویت را به من بکن.
please reply U لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
Can you send a breakdown lorry, please? U آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟
repondez s'il vous plait [RSVP] U لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
Could we have a plate please? U ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
Can you send a mechanic, please? U آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
Could we have a fork please? U ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟
Please put these clocolates aside for me . U لطفا" این شکلاتها را برای من کنار بگذارید
Could you drive more slowly, please? U ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟
Could we have some matches please? U ممکن است لطفا چند تا کبریت برایمان بیاورید؟
I'm not very hungry, so please don't cook on my account. U من خیلی گرسنه نیستم، پس لطفا بحساب من آشپزی نکن.
I'll have a beer with a rum chaser. U لطفا یک آبجو و بعد یک عرق رم که گلویم را صاف کند.
Please accept this gift as a mark of my friendship. U لطفا"این هدیه رابعلامت ونشانه دوستی من بپذیرید
May I have the menu, please? U ممکن است لطفا صورت غذا را برایم بیاورید؟
May I have the drink list, please? U ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
Could we have a napkin please? U ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
Even if you thik I am being foolish, please don't burst my bubble. U حتی اگر فکر می کنی احمقم لطفا توی ذوقم نزن.
say no more U بس کنید
ease off U شل کنید
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
have patience with me U با من حوصله کنید
give it a wipe U انراخشک کنید
attention to orders U توجه کنید
vide infara U را نگاه کنید
i say U نگاه کنید
leontief table U نگاه کنید به :
move out U حرکت کنید
make a hurry U عجله کنید
into a ball U نخ راگلوله کنید
hurry up U عجله کنید
keep at it U مداومت کنید
hold hard U صبر کنید
accelerando کم کم تند کنید
deleting U حذف کنید
deletes U حذف کنید
wait a second U تامل کنید
delete U حذف کنید
push the door to U در راپیش کنید
cautioning U توجه کنید
cautioned U توجه کنید
suppose U فرض کنید
Recent search history Forum search
1لطفا بیاین دنبالمون
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
2مهرآسا
1ICR
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
1The more you care
1This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1What is the meaning of shahneh (شحنه یا داروغه) in farsi ?
1confinement factor
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com