English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6171 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dinner jacket U لباس مخصوص مهمانی رسمی
dinner jackets U لباس مخصوص مهمانی رسمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to dress [put on your clothes or particular clothes] U لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
dress suit U لباس رسمی شب
vestment U لباس رسمی
tuxedo U لباس رسمی
tuxedos U لباس رسمی
Full dress. Formal dress. U لباس رسمی
tux U لباس رسمی
driss uniform U لباس رسمی
regulation clothing U لباس رسمی نظامی
canonical dress U لباس رسمی روحانیون
dress shirts U پیراهن لباس رسمی
dress shirt U پیراهن لباس رسمی
canonicals U لباس رسمی روحانیون
dress uniform U لباس رسمی نظامی
vestment U لباس رسمی اسقف
academic costume U لباس رسمی استادی دانشگاه
vesture U پوشاندن لباس رسمی پوشیدن
academicals U لباس رسمی استادی دانشگاه
formal U لباس رسمی شب قرار دادی
habiliments U لباس مخصوص
togas U ردای بی استین لباس رسمی قضات
pontificalia U جامه و نشانهای اسقفی لباس رسمی
toga U ردای بی استین لباس رسمی قضات
g suit U لباس مخصوص هوانوردی
gears U ابزار وسایل لباس مخصوص
slack suit U لباس مخصوص گردش یا استراحت
geared U ابزار وسایل لباس مخصوص
gear U ابزار وسایل لباس مخصوص
tux U لباس مردانه مخصوص چای عصر
pressure suit U لباس مخصوص پرواز درارتفاعات زیاد
tuxedos U لباس مردانه مخصوص چای عصر
tuxedo U لباس مردانه مخصوص چای عصر
dresses U لباس مخصوص فرمان بایست در مشق صف جمع
dress U لباس مخصوص فرمان بایست در مشق صف جمع
snowsuit U لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
ephod U جامه رسمی مخصوص کاهنان یهود
tailcoat U کت دامن گرد مخصوص مواقع رسمی
stockinet U پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
stockinette U پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
silk hat U کلاه بلند ابریشمی مخصوص مواقع رسمی
motley U مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out U پهن کردن لباس [روی بند لباس]
life jacket U لباس نجات لباس چوب پنبهای
returned U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns U گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
review U بازدید رسمی یاسان رسمی
officiary U مامور رسمی مقام رسمی
reviews U بازدید رسمی یاسان رسمی
officious U نیمه رسمی شبهه رسمی
reviewed U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing U بازدید رسمی یاسان رسمی
solemn form U در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
reception U مهمانی
foy U مهمانی
receptions U مهمانی
banquet U مهمانی
entertainment U مهمانی
feast U مهمانی
feasted U مهمانی
feasting U مهمانی
feasts U مهمانی
regale U مهمانی
regaled U مهمانی
regales U مهمانی
regaling U مهمانی
party U مهمانی
entertainments U مهمانی
guest night U شب مهمانی
junketing U مهمانی
soirees U مهمانی شب
soiree U مهمانی شب
dinners U مهمانی
dinner U مهمانی
cocktails U مهمانی
banquets U مهمانی
cocktail U مهمانی
soirTes U مهمانی شب
racquet U مهمانی پرهیاهو
racket U مهمانی پرهیاهو
dutch treat U مهمانی دانگی
hen parties U مهمانی زنانه
kettle of fish U مهمانی دانگی
entertain U مهمانی کردن از
to throw a party U مهمانی دادن
rave-up U مهمانی پر سروصدا
entertained U مهمانی کردن از
rave-ups U مهمانی پر سروصدا
entertains U مهمانی کردن از
racquets U مهمانی پرهیاهو
barn dances U مهمانی رقص
barn dance U مهمانی رقص
wingding U مهمانی پر سر و صدا
hen party U مهمانی زنانه
tea parties U مهمانی چای
tea party U مهمانی چای
stag U جلسه یا مهمانی مردانه
party U مهمانی دادن یارفتن
infare U مهمانی بمناسبت ورود
stags U جلسه یا مهمانی مردانه
feel embarrassed U خجالت کشیدن [در مهمانی]
feel awkward U خجالت کشیدن [در مهمانی]
tea dance U مهمانی چای ورقص
to give an enter tainment U مهمانی دادن یا کردن
to stand treat U هزینه مهمانی یا سواری رادادن
We are invited out tonight . U امشب بیرون مهمانی هستیم
sticker [guest] U مهمانی که نمی خواهد برود
potlatch U مهمانی دادن مجلس انس
She wrecked the party for us. U مهمانی رابه مازهر کرد
loving cup U پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
omnim gatherum U مهمانی که همه کس بدان خوانده شود
exchange devaluation U تنزل رسمی قیمت ارز تضعیف رسمی ارز
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
acid house party نوعی مهمانی که به صورت مخفی برگزار میشود و در آن موسیقی
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
steam iron U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniform U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniforms U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
flannels U لباس
flannel U لباس
acoutrement U لباس
attire U لباس
costumes U لباس ها
outwall U لباس تن
untented U بی لباس
out fit U لباس
vesture U لباس
frou frou U خش خش لباس
evining dress U لباس شب
costume U لباس
oilskins U لباس ضد اب
clobber U لباس
clobbered U لباس
clobbering U لباس
clobbers U لباس
accouterment U لباس
accouterments U لباس
vestment U لباس
rosette U گل لباس
rosettes U گل لباس
costumes U لباس
bibandtucker U لباس
bathhouse U لباس کن
garb U لباس
nightgowns U لباس شب
nightgown U لباس شب
clothing U لباس
donkey jacket U لباس
dressings U لباس
dressing U لباس
costume U لباس
rags U لباس مندرس
rag U لباس مندرس
academicals U لباس دانشگاهی
exposure suit U لباس محافظ
woolie U لباس پشمی
the long robe U لباس قضائی
tights U لباس تنگ
nightdress U لباس خواب
dressing gowns U لباس خواب
dressing gown U لباس خواب
slash U چاک لباس
academic costume U لباس دانشگاهی
water suit U لباس ضد فشار اب
wearer U پوشنده لباس
asbestos kit U لباس نسوز
khaki U لباس نظامی
survival suit U لباس نجات
underwear U لباس زیر
masquerade U لباس مبدل
suit U لباس دادن به
tou book U لباس تکواندو
slashed U چاک لباس
toggery U لباس فروشی
slashes U چاک لباس
finical U خوش لباس
to a onself U لباس زیباپوشیدن
fearnought suit U لباس نسوز
to dress up U لباس پوشیدن
swimming costume U لباس شنا
kiyi U برس لباس
swimsuit U لباس شنا
suits U لباس دادن به
Recent search history Forum search
1Vintage style
1لباس معمولي وغيررسمي
2make the case? به فارسی چی میشه
1همه باید که لباس کار خود را بر تن داشته باشن
4express, overexpression
1preppy
1چطور هستی
1سلام
1روحانی چندمین رئیس جمهور است
2crucification
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com