English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
regimentals U لباس متحدالشکل نظامی ملبوس هنگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
uniforms U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
facing U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
khaki U لباس نظامی
regimental U لباس نظامی
regulation clothing U لباس رسمی نظامی
dress uniform U لباس رسمی نظامی
plain dress U لباس غیر نظامی
regimental U هنگی
to dress [put on your clothes or particular clothes] U لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
togs U ملبوس
bibandtucker U ملبوس
clothes U ملبوس
toggery U ملبوس
equalizing U متحدالشکل کردن
lingerie U ملبوس کتانی
equalises U متحدالشکل کردن
raiment U ملبوس پوشاندن
equalised U متحدالشکل کردن
equalising U متحدالشکل کردن
equalize U متحدالشکل کردن
equalized U متحدالشکل کردن
equalizes U متحدالشکل کردن
knitwear U ملبوس کشبافی
haberdashery U مغازه ملبوس مردانه
militarism U روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
slop chest U صندوق ملبوس وملزومات کارکنان کشتی
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
maneuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
motley U مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file U صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
hang out U پهن کردن لباس [روی بند لباس]
life jacket U لباس نجات لباس چوب پنبهای
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government U حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel U چانل نظامی مجرای نظامی
army terminals U باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta U شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
steam iron U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
hand salute U سلام نظامی دادن سلام نظامی
martial law U مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
court martial U محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
service U نظامی
soldier U نظامی
martin U نظامی
fort U دژ نظامی
soldiers U نظامی
warlike U نظامی
martial U نظامی
military U نظامی
mil U نظامی
serviced U نظامی
costumes U لباس ها
bibandtucker U لباس
costume U لباس
untented U بی لباس
garb U لباس
out fit U لباس
outwall U لباس تن
vestment U لباس
vesture U لباس
attire U لباس
clobbering U لباس
clobbers U لباس
nightgown U لباس شب
nightgowns U لباس شب
bathhouse U لباس کن
costume U لباس
costumes U لباس
frou frou U خش خش لباس
rosettes U گل لباس
clobber U لباس
evining dress U لباس شب
clobbered U لباس
acoutrement U لباس
dressing U لباس
dressings U لباس
clothing U لباس
oilskins U لباس ضد اب
flannels U لباس
flannel U لباس
rosette U گل لباس
accouterments U لباس
accouterment U لباس
donkey jacket U لباس
military advisor U مستشار نظامی
military court U دادگاه نظامی
martial court U دادگاه نظامی
martial spirit U روح نظامی
martial rule U حکومت نظامی
forcing U نیروی نظامی
military area U منطقه نظامی
military tribunal U دادگاه نظامی
military attache U وابسته نظامی
military courtesy U احترامات نظامی
military courtesy U شئونات نظامی
military crest U خط الراس نظامی
military government U دولت نظامی
military funds U بودجه نظامی
military comission U هیئت نظامی
military comission U کمیسیون نظامی
military convention U اتحاد نظامی
military body U هیئت نظامی
military adviser U مستشار نظامی
militarize U نظامی کردن
militarization U نظامی کردن
military government U حکومت نظامی
military funds U اعتبار نظامی
military expenditure U مخارج نظامی
military doctorine U مقررات نظامی
military doctorine U دکترین نظامی
military assistance U کمک نظامی
civilians U غیر نظامی
militarists U نظامی گرا
militarist U نظامی گرا
soldiers U نظامی شدن
soldiers U فرد نظامی
militia U نیروی نظامی
militias U نیروی نظامی
militarily U از لحاظ نظامی
paramilitaries U شبه نظامی
paramilitary U شبه نظامی
council of war U شورای نظامی
councils of war U شورای نظامی
guest house U مهمانسرای نظامی
stronghold U قلعه نظامی
strongholds U قلعه نظامی
civilian U غیر نظامی
military service U خدمت نظامی
drilling U تمرین نظامی
civil U غیر نظامی
standing order U امریه نظامی
standing orders U امریه نظامی
ceremony U مراسم نظامی
ceremonies U مراسم نظامی
martial law U حکومت نظامی
soldier U نظامی شدن
soldier U فرد نظامی
guest houses U مهمانسرای نظامی
salute U احترام نظامی
saluted U احترام نظامی
court material U دادگاه نظامی
defense information U اطلاعات نظامی
camps U اردوگاه نظامی
camped U اردوگاه نظامی
camp U اردوگاه نظامی
detention barrack U بازداشتگاه نظامی
dressing parade U مشق نظامی
field colors U پرچم نظامی
field colours U پرچم نظامی
garrison state U ایالت نظامی
general outpatient clinic U درمانگاه نظامی
invasion currency U پول نظامی
court martiall U شورای نظامی
court martiall U دادگاه نظامی
salutes U احترام نظامی
saluting U احترام نظامی
army attache U وابسته نظامی
army staff U ستاد نظامی
articles of war U قانون نظامی
attache U وابسته نظامی
by military force U با نیروی نظامی
campound U کمپ نظامی
council ofwar U شورای نظامی
counter military U ضد عملیات نظامی
court martial U دادگاه نظامی
maneuver U تمرین نظامی
exercise U مشق نظامی
exercised U مشق نظامی
exercised U مانور نظامی
marching U گام نظامی
exercise U مانور نظامی
truck vehicle U خودرو نظامی
tunc U پیراهن نظامی
marches U گام نظامی
exercises U مانور نظامی
soldiery U نیروی نظامی
spirit de corps U غرور نظامی
fortresses U استحکامات نظامی
march U گام نظامی
strategic map U نقشه نظامی
the military profession U کار نظامی
the sabre U نیروی نظامی
marched U گام نظامی
the sabre U حکومت نظامی
exercises U مشق نظامی
citadels U قلعه نظامی
defensive architecture U معماری نظامی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com