English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reefer U لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
reefers U لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
troop housing U کوی درجه داران یا افراد
class q allotment U کسورات حق مسکن درجه داران
stalag U بازداشتگاه افسران و درجه داران زمان جنگ درالمان
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
blue water school U انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
regulation clothing U لباس فرم دریایی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
water suit U لباس ضد نیروی ثقل
navy U نیروی دریایی
armadas U نیروی دریایی
armada U نیروی دریایی
navies U نیروی دریایی
naval forces U نیروی دریایی
naval U نیروی دریایی
Admiralty U اداره نیروی دریایی
naval appropriation bill U بودجه نیروی دریایی
naval attache U وابسته نیروی دریایی
naval U وابسته به نیروی دریایی
shore patrol U پلیس نیروی دریایی
sea captain U فرمانده نیروی دریایی
jaygee U ناوبان یکم نیروی دریایی
seaman recruit U سرباز ساده نیروی دریایی
numbered fleet U ناوگان زیرامر نیروی دریایی
i have served in the navy U در نیروی دریایی خدمت کرده ام
deputy chief of naval operation U جانشین فرماندهی نیروی دریایی
Admiralty U ادارهء نیروی دریایی دریاسالاری
captained U درجه ناخدا یکمی دریایی
captains U درجه ناخدا یکمی دریایی
captaining U درجه ناخدا یکمی دریایی
captain U درجه ناخدا یکمی دریایی
boot camp U اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
sea power U نیروی دریایی کشور حاکم بر دریاها
decree U حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
plebe U دانشجوی سال اول نیروی دریایی
midshipman U دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
middy U دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
boot camps U اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
decrees U حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
plebeian U دانشجوی سال اول نیروی دریایی
plebeians U دانشجوی سال اول نیروی دریایی
an system U سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
decreeing U حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
decreed U حکم صادره از محاکم نیروی دریایی
grade U الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grades U الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
radiant flux U درجه نشر و تراوش نیروی موجی
teleman U افسر مامور رمز ومخابرات نیروی دریایی
main body U عمده قوای کاروان دریایی نیروی اصلی تک
airman basic U سرباز ساده و بدون درجه نیروی هوایی
prize court U شعبهای از دادگاه اداره نیروی دریایی که باامور....کاردارد
pleb U خشن ورذل دانشجوی سال اول نیروی دریایی
commodores U کمودور درجه بین افسر ارشدی وژنرالی دریایی
commodore U کمودور درجه بین افسر ارشدی وژنرالی دریایی
navy component U نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
to dress [put on your clothes or particular clothes] U لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
oldster U ادم کار کشته که چهار سال در نیروی دریایی کار کرده باشد
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
common room U تالار دانشجویان
proctor U بازرس دانشجویان
common room U باشگاه دانشجویان
common rooms U باشگاه دانشجویان
common rooms U تالار دانشجویان
tutorial U نافر درس دانشجویان
profound scholars U دانشجویان بسیار دان
tutored U نافر درس دانشجویان
tutor U نافر درس دانشجویان
tutors U نافر درس دانشجویان
convocations U جلسه عمومی دانشجویان
tutorials U نافر درس دانشجویان
convocation U جلسه عمومی دانشجویان
extra-mural U ویژهی دانشجویان پاره وقت
moot court U دادگاه تمرینی دانشجویان حقوق
motley U مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
convocation U جشن پایان تحصیل جمعی دانشجویان
hang out U پهن کردن لباس [روی بند لباس]
life jacket U لباس نجات لباس چوب پنبهای
icehouse U یخچال
refrigerator U یخچال
a fridge U یخچال
ice pond U یخچال
refrigerators U یخچال
glaciers U یخچال
glacier U یخچال
iceboxes U یخچال
ice house U یخچال
icebox U یخچال
vertebrata U مهره داران
the faithful U ایمان داران
ctenophora U شانه داران
men of property U ملک داران
moneyed interest U پول داران
ctenophore U شانه داران
arthropoda U بند داران
proboscidean or ian U خرطوم داران
farmers U مزرعه داران
food freezer U یخچال فریزر
englacial U عبورکننده از یخچال
frigidaire U یخچال برقی
refrigerator U یخچال مصنوعی
iceman U یخچال دار
glaciers U یخچال طبیعی
glacier U یخچال طبیعی
glacier snout U یخچال پوز
refrigerators U یخچال برقی
refrigerators U یخچال مصنوعی
refrigerator U یخچال برقی
euciliate U مژه داران حقیقی
joint tenants U اجاره داران مشترک
riflecorps U تفنگ داران داوطلب
thallophyte U از جنس ریسه داران
intervertebral U بین مهره داران
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
fridges U یخچال برقی سردخانه
freezer U یخچال خیلی سرد
frig U یخچال برقی سردخانه
freezers U یخچال خیلی سرد
fridge U یخچال برقی سردخانه
ice-house U [ساختمان یخچال مانند]
naris U سوراخ بینی مهره داران
proboscidean U وابسته بخرطوم داران عاجدار
proboscidian U وابسته بخرطوم داران عاجدار
centrum U مرکز بدن مهره داران
magneto electricity U نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
reenforceŠetc U نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
juggernauts U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
torque U نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
e.m.f U force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
juggernaut U نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
refrigerator vehicle U وسیله نقلیه یخچال دار
refrigeration U خنک کنی نگاهداشتن در یخچال
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
toes U انگشت پای مهره داران جای پا
toe U انگشت پای مهره داران جای پا
Wall Street U مرکز بانکها و سرمایه داران نیویورک
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary U نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
premaxilla U استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
ctenophoran U وابسته بشانه داران جانور شانه دار
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
elevation indicator U صفحه مدرج درجه طبلک درجه
to snarf from the fridge U یواشکی تکه های کمی غذا از یخچال کش رفتن
to pilfer from the fridge U یواشکی تکه های کمی غذا از یخچال کش رفتن
germinal area U قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
baltic exchange U اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
leet U دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
yaght club U باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
threat force U نیروی دشمن نیروی مخالف
buoyancy U نیروی بالابر نیروی شناوری
attack force U نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
esker U برجستگی باریک و طویلی که ازرسوب سنگ ریزه یا شن درضمن جریان اب یخچال ایجادمیگردد
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation U درجه ارتفاع درجه بلندی
third-class U درجه سوم بلیط درجه 3
third class U درجه سوم بلیط درجه 3
micronucleus U یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
counter force U نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
free gyroscope U نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
allocated manpower U نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
steam iron U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com