English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Old clothes ( houses ) . U لباس ( خانه های) کهنه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
housecoats U لباس خانه
housecoat U لباس خانه
robe de chambre U لباس خانه
jump suits U لباس خانه و استراحت
jump suit U لباس خانه و استراحت
robe de chambre U لباس توی خانه
neglige U لباس توی خانه بانوان
negligees U لباس توی خانه بانوان
negligee U لباس توی خانه بانوان
n,glig,s U لباس توی خانه بانوان
night clothes U لباس خواب جامه شبانه برای تو خانه
to dress [put on your clothes or particular clothes] U لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
motley U مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
hang out U پهن کردن لباس [روی بند لباس]
clout U پارچه کهنه کهنه
clouts U پارچه کهنه کهنه
clouted U پارچه کهنه کهنه
clouting U پارچه کهنه کهنه
life jacket U لباس نجات لباس چوب پنبهای
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
honey comb U خانه خانه کردن
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
range U یک خانه یا تعدادی خانه
steam irons U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
uniforms U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniform U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
archaic U کهنه
trite U کهنه
timeworn U کهنه
behindhand U کهنه
stale U کهنه
obsolescent U کهنه
wadding U کهنه
dowdy U کهنه
obsolete U کهنه
fogram U کهنه
dossil U کهنه
by gone U کهنه
tacky U کهنه
fustier U کهنه
fustiest U کهنه
fusty U کهنه
behind the times U کهنه
rag U کهنه
rags U کهنه
old-fashioned U کهنه
obsolescence U کهنه گی
ragged U کهنه
run-down U کهنه
rungs U کهنه
tatters U کهنه
musty U کهنه
crusted U کهنه
pokier U کهنه
worn-out U کهنه
worn out U کهنه
poky U کهنه
wads U کهنه
wad U کهنه
antiquated U کهنه
antiques U کهنه
antique U کهنه
olden U کهنه
outworn U کهنه
lint U کهنه
run down U کهنه
age-old U کهنه
age old U کهنه
pokiest U کهنه
gray U کهنه
mucid U کهنه
weatherbeaten U کهنه
out of d. U کهنه
worm eaten U کهنه
weatherworn U کهنه
pokey U کهنه
knacker U کهنه خر
ragman U کهنه خر
kettle holder U کهنه
shabbly U کهنه
trity U کهنه
unworn U کهنه نشده
wall rue U سداب کهنه
wash linen U کهنه فرفشویی
veteran U کهنه کار
dodo U کهنه پسند
lint U کهنه فتیله
the old world U جهان کهنه
superannuate U کهنه شدن
old timer U کهنه کار
obscurantism U کهنه پرستی
Neanderthal U خیلی کهنه
back numbers U چیز کهنه
ragman U کهنه فروش
wad U کهنه نمد
wads U کهنه نمد
back numbers U شماره کهنه
back number U چیز کهنه
back number U شماره کهنه
superannuated U زیاد کهنه
dodos U کهنه پسند
fuddy-duddies U کهنه اندیش
dabbed U کهنه را نم زدن
dab U کهنه را نم زدن
ages U کهنه کردن
age U کهنه کردن
old wool U پشم کهنه
thread bare U فرش کهنه
sour dough U کهنه کار
rags U کهنه شدن
dabs U کهنه را نم زدن
aging U کهنه کردن
fuddy-duddy U کهنه اندیش
unreconstructed U کهنه پرست
uptight U کهنه پرست
veterans U کهنه سرباز
veterans U کهنه کار
veteran U کهنه سرباز
A pair of old pants ( trousers ) . U یک شلوار کهنه
ancient U کهن کهنه
aging U کهنه شدن
rag U کهنه شدن
old-timer U کهنه کار
antiquate U کهنه کردن
older U پیرانه کهنه
oldest U کهنه کار
oldest U پیرانه کهنه
codex U دستخط کهنه
ogygian U بسیار کهنه
obsolesce U کهنه شدن
fripper U کهنه فروش
boneman U کهنه فروش
junk U کهنه و کم ارزش
stale joke U جوک کهنه
dead U منسوخ کهنه
shabbier U کهنه ژنده
shabbiest U کهنه ژنده
shabby U کهنه ژنده
duds U رخت کهنه
hunkerism U کهنه پرستی
older U کهنه کار
fripperer U کهنه فروش
mouldy U کهنه وفاسد
green meat U گوشت کهنه
old-timers U کهنه کار
dodoes U کهنه پسند
fogyism U کهنه پرستی
rag picker U کهنه برچین
pseudo archaic U کهنه نما
fogyish U کهنه پرست
old U پیرانه کهنه
duddie U کهنه پوش
old U کهنه کار
duddy U کهنه پوش
he has seen sevice U کهنه کار است
paleology U دانش چیزهای کهنه
trade something in <idiom> U تعویض وسایل کهنه
glass cloth U کهنه شیشه پاک کن
bibliopolism U فروش کتابهای کهنه
Antiguated U آنتیک ،کهنه،قدیمی
antediluvian U ادم کهنه پرست
bric a brac U اشیاء کهنه وعتیقه
hach U زیاداستعمال کردن کهنه
knackery U جنس بنجل و کهنه
passe U کهنه مسلک گذشته
dishcloths U کهنه فرف شویی
outwear U کهنه شدن گذراندن
dishcloth U کهنه فرف شویی
wear out U کهنه و فرسوده شدن
sea dog U ملوان کهنه کار
one nails drives another U غم جدید غم کهنه را بر از یاد
stager U ادم کهنه کار
ragpicker U کهنه و ژنده جمع کن
back out U کهنه و فرسوده شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com