English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cf U قیمت و هزینهی ترابری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
unbundled software U نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice U قیمت پایین تراز قیمت بازار
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
shadow price U شبه قیمت قیمت ضمنی
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
transporting U ترابری
shipping U ترابری
transports U ترابری
transport U ترابری
transported U ترابری
transportation U ترابری
transport U ترابری کردن
transports U ترابری حامل
cargo transport U هواپیمای ترابری
transports U ترابری کردن
transporting U ترابری حامل
transporting U ترابری کردن
amphibious lift U ترابری اب و خاکی
transported U ترابری حامل
transported U ترابری کردن
assault lift U ترابری هجومی
transport U ترابری حامل
airlifts U ترابری هوایی
portability U قابلیت ترابری
seaboat U قایق ترابری
airlifting U ترابری هوایی
airlifted U ترابری هوایی
airlift U ترابری هوایی
pay load U فرفیت ترابری
attack transport U ناو ترابری نیروی تک
tactical airlift U ترابری تاکتیکی هوایی
amphibious transport dock U ناومخصوص ترابری اب خاکی
air carrier U شرکت ترابری هوایی
Berlin Transport Authority [BVG] U اداره ترابری برلین
air transport group U گروه ترابری هوایی
air transportable U قابل ترابری هوایی
pipeage U ترابری بوسیله لوله
air movement of patients U ترابری هوایی بیماران
pipage U ترابری بوسیله لوله
less than release unit U یکان درخط ترابری
air transport operation U عملیات ترابری هوایی
air transport liaison officer U افسر رابط ترابری هوایی
international road transport U ترابری بین المللی جاده ای
air movement of patients U ترابری بیماران از طریق هوا
attached airlift service U یکان ترابری هوایی زیرامر
assault shipping U ترابری دریایی در عملیات هجومی اب خاکی
air tropping U ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
blocking and chocking U مهار بار روی وسیله ترابری
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
bussed U رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bussing U رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
busing U رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
buses U رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bused U رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
bus U رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
busses U رسانگر ناقل هواپیما بافزفیتهای ترابری مختلف
air transport allocations board U هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
block stowage loading U بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
trover U دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
wage price guideline U قیمت
quotation U قیمت
nominal U کم قیمت
above rubies U بی قیمت
cost,insurance,freight and exchange(cif& U قیمت
priceless U بی قیمت
cif U قیمت
prices U قیمت
quotations U قیمت
invalued U بی قیمت
price U قیمت
values U قیمت
cost U قیمت
valuing U قیمت
value U قیمت
price line U خط قیمت
price limit U حد قیمت
wage price spiral U قیمت
PR U قیمت
At the price of. At the cost of . U به قیمت
worth U قیمت
set (one) back <idiom> U قیمت
bourse U قیمت
all in price U قیمت کل
high priced U پر قیمت
valueless U بی قیمت
equivalent U هم قیمت
equivalents U هم قیمت
treasure U ذی قیمت
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
bottom price U کمترین قیمت
basis price U قیمت مبنا
low price U قیمت پائین
basic standard cost U قیمت پایه
basic standard cost U قیمت استاندارد
break up value U قیمت رهایی
price list U فهرست قیمت
pricer U قیمت گذار
price list U لیست قیمت
mark down U کاهش قیمت
basis price U قیمت پایه
competitive price U قیمت جاری
purchase money U قیمت جنس
big ticket U گران قیمت
appraisals U تعیین قیمت
price level U سطح قیمت
price leadership U رهبری قیمت
price ratio U نسبت قیمت
bottom price U حداقل قیمت
prizer U قیمت گذار
competitive price U قیمت رقابتی
price theory U نظریه قیمت
buying price U قیمت خرید
charm price U قیمت چشمگیر
low price U قیمت کمتر
just price U قیمت عادلانه
price stabilization U تثبیت قیمت
price stabilization U ثبات قیمت
price support U تایید قیمت
catalogue price U قیمت کاتالوگ
just price U قیمت منصفانه
mark down U تنزل قیمت
price stability U ثبات قیمت
least price U حداقل قیمت
price floor U حداقل قیمت
price tag U اتیکت قیمت
price system U نظام قیمت
price reduction U کاهش قیمت
price support U حمایت قیمت
price responsiveness U کشش قیمت
list price U قیمت فاکتور
cash price U قیمت نقدی
close price U قیمت نزدیک
claimers U اسبهای هم قیمت
price stability U تثبیت قیمت
incentive price U قیمت محرک
last price U قیمت اخر
middle price U قیمت حد وسط
minimum price U کمترین قیمت
historical cost U قیمت بازار
historical cost U قیمت متعادل
mark up U افزایش قیمت
peasonable price U قیمت عادله
fair value U قیمت عادله
fair price U قیمت بیطرفانه
fair price U قیمت مناسب
fair price U قیمت عادلانه
fair price U قیمت منصفانه
nominal price U قیمت اسمی
nominal price U قیمت عادی
factor price U قیمت عوامل
highest price U بیشترین قیمت
proper price U قیمت عادله
highest price U بالاترین قیمت
minimum price U حداقل قیمت
fixed price U قیمت ثابت
monopoly price U قیمت انحصاری
net cash U قیمت مقطوع
net price U قیمت خالص
middle price U قیمت متوسط
final price U اخرین قیمت
final price U قیمت نهائی
freightage U قیمت حمل
mean price U قیمت متوسط
market value U قیمت بازار
market price U قیمت بازار
half fare U نصف قیمت
high dollar value U سنگین قیمت
high value U گران قیمت
nominal value U قیمت اسمی
normal price U قیمت متعارف
price control U کنترل قیمت
price determination U تعیین قیمت
price differential U تفاوت قیمت
price discrimination U تبعیض قیمت
price effect U اثر قیمت
price elasticity U کشش قیمت
price adjustment U تعدیل قیمت
price elasticity U حساسیت قیمت
price freeze U تثبیت قیمت ها
price freezing U انجماد قیمت
price freezing U تثبیت قیمت
conversion price U قیمت تبدیل
price homogeneity U همگنی قیمت
price increase U ترقی قیمت
price index U شاخص قیمت
price chiseling U تقلب در قیمت
cost push U فشار قیمت
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com