English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
highway robbery <idiom> U قیمت خیلی بالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
bargain hunter U کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
very high U ارتفاع خیلی بالا
superstratum U طبقه خیلی بالا
sky-high U خیلی بالا در اسمان
sky high U خیلی بالا در اسمان
good deal <idiom> U قیمت ارزان باکیفیتی بالا
vhf range U ناحیه فرکانس خیلی بالا
middlemen U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middleman U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
capacitor U وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
put option U خیار بایع در مورد بالا بردن قیمت قبل از تسلیم مبیع ارزش پول تنزل کند
close price U دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
unbundled software U نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
underprice U قیمت پایین تراز قیمت بازار
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
shadow price U شبه قیمت قیمت ضمنی
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
rattling U خیلی تند خیلی خوب
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
emergencies U خیلی خیلی فوری
emergency U خیلی خیلی فوری
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
trover U دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
pull up U بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
bourse U قیمت
PR U قیمت
invalued U بی قیمت
valueless U بی قیمت
quotations U قیمت
prices U قیمت
cost,insurance,freight and exchange(cif& U قیمت
quotation U قیمت
price limit U حد قیمت
equivalent U هم قیمت
equivalents U هم قیمت
price line U خط قیمت
wage price guideline U قیمت
wage price spiral U قیمت
cif U قیمت
price U قیمت
valuing U قیمت
nominal U کم قیمت
priceless U بی قیمت
treasure U ذی قیمت
cost U قیمت
At the price of. At the cost of . U به قیمت
all in price U قیمت کل
above rubies U بی قیمت
high priced U پر قیمت
set (one) back <idiom> U قیمت
worth U قیمت
values U قیمت
value U قیمت
sopt price U قیمت روز
sale price U قیمت حراج
shadow price U قیمت سایهای
quoted U قیمت دادن
selling price U قیمت فروش
quotes U قیمت دادن
trade price U قیمت تجارتی
factor price U قیمت عوامل
fair price U قیمت منصفانه
fair price U قیمت عادلانه
fair price U قیمت مناسب
ruling price U قیمت روز
fair price U قیمت بیطرفانه
sale price U قیمت فروش
excess price U اضافه قیمت
price leadership U رهبری قیمت
trade price U قیمت تجاری
quote U قیمت دادن
high dollar value U سنگین قیمت
at a knock-down price U به قیمت مفت
price cut to the bone U کمترین قیمت
rock-bottom price U کمترین قیمت
deflation U تنزل قیمت
freightage U قیمت حمل
half fare U نصف قیمت
crash price U قیمت مفت
give-away price U قیمت مفت
terminal price U قیمت نهائی
target price U قیمت موردنظر
lump sums U قیمت مقطوع
fixed price U قیمت ثابت
lump sum U قیمت مقطوع
fair value U قیمت عادله
peasonable price U قیمت عادله
sopt price U قیمت نقد
spot price U قیمت نقدی
standard price U قیمت استاندارد
standard price U قیمت پایه
proper price U قیمت عادله
supply price U قیمت عرضه
supply price U قیمت تولیدکننده
support price U قیمت حمایتی
final price U قیمت نهائی
considerations U جایزه قیمت
final price U اخرین قیمت
terminal price U قیمت تحویل
excess price U قیمت اضافی
basis price U قیمت پایه
freight U قیمت حمل
average price U قیمت متوسط
at par U به قیمت اسمی
at any cost U بهر قیمت
appraisable U قیمت کردنی
advalorem U به نسبت قیمت
advalorem U از روی قیمت
actual price U قیمت واقعی
average price U میانگین قیمت
average revenue U قیمت عادی
minimum charge U حداقل قیمت
basis price U قیمت مبنا
basic standard cost U قیمت پایه
basic standard cost U قیمت استاندارد
basic price U قیمت مبنا
basic price U قیمت پایه
base price U قیمت مبنا
base price U قیمت پایه
accounting price U قیمت محاسبه
accounting price U قیمت حسابداری
absolute price U قیمت مطلق
consideration U جایزه قیمت
pricing U قیمت گذاری
costing U قیمت گذاری
valuing U قیمت کردن
values U قیمت کردن
appraisal U تعیین قیمت
appreciations U ترقی قیمت
estimate U قیمت شهرت
estimated U قیمت شهرت
estimates U قیمت شهرت
estimating U قیمت شهرت
priceless U بسیار پر قیمت
worthless U ناچیز و بی قیمت
appreciation U ترقی قیمت
appraisals U تعیین قیمت
big ticket U گران قیمت
trade price U قیمت صنفی
cost unit U قیمت واحد
break up value U قیمت رهایی
cost push U فشار قیمت
conversion price U قیمت تبدیل
constant cost U قیمت ثابت
competitive price U قیمت جاری
competitive price U قیمت رقابتی
close price U قیمت نزدیک
current price U قیمت جاری
equilibrium price U قیمت تعادل
underpricing U کم قیمت گذاشتن
unit price U واحد قیمت
unit price U قیمت واحد
unjust price U قیمت ناعادلانه
diseconomy U ترقی قیمت ها
decrease in value U نقص قیمت
cut rate U تنزل قیمت
claimers U اسبهای هم قیمت
charm price U قیمت چشمگیر
slash U قیمت راشکستن
slash U قیمت را شکستن
slashed U قیمت راشکستن
slashed U قیمت را شکستن
slashes U قیمت راشکستن
slashes U قیمت را شکستن
bottom price U حداقل قیمت
bottom price U کمترین قیمت
apprising U قیمت کردن
apprises U قیمت کردن
catalogue price U قیمت کاتالوگ
cash price U قیمت نقدی
asking price U قیمت آخر
buying price U قیمت خرید
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com