English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
at par U قیمت ثابت انتقال ارز به بهای اسمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
face value U بهای اسمی
nominal value U بهای اسمی
nominal price U بهای اسمی
above par U بالاتر از بهای اسمی
below par U کمتر از بهای اسمی
write down U تنزل دادن بهای اسمی سهام
write down U یادداشت کردن تنزل دادن بهای اسمی سهام
at par U به قیمت اسمی
nominal price U قیمت اسمی
nominal value U قیمت اسمی
cost and freight U قیمت و بهای حمل و نقل
reserve price U قیمت نهایی بهای قطعی
nominal value U قیمت اسمی سهمی
at par U قیمت اسمی سند
depreciation of currency U کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد
constant cost U قیمت ثابت
fixed price U قیمت ثابت
price fixing U ثابت نمودن قیمت
fixed selling price U قیمت ثابت فروش
peg U ثابت نگه داشتن قیمت
real national income U درامد ملی به قیمت ثابت
pegs U ثابت نگه داشتن قیمت
image transfer constant U ثابت انتقال تصویر
dumping U صدور کالا به کشوردیگر و فروش ان به بهای کمتر از بهای عادی به منظور فلج ساختن صنایع داخلی ان کشور
price line pricing U قیمت گذاری ثابت برای یک گروه کالا
reduced price U بهای کاسته بهای تخفیف دار
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software U نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
underprice U قیمت پایین تراز قیمت بازار
indeterminate change of station U انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer U انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
static test U ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital U سپرده ثابت اموال ثابت یکان
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
transferring U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfers U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer U انتقال دادن نقل کردن انتقال
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
shadow price U شبه قیمت قیمت ضمنی
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
baseband transmission U روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
for U به بهای
at a low price U بهای کم
cost of construction U بهای ساختمان
cash price U بهای نقدی
resonable price U بهای عادله
trade price U بهای تجارتی
fee U بهای واحد
reserve price U بهای قطعی
conversion price U بهای تبدیل
unit price U بهای واحد
break up price U بهای انحلال
money worth U بهای پول
at a great penny worth U به بهای زیاد
fancy price U بهای گزاف
break up price U بهای تصفیه
all in price U بهای کامل
probability cost U بهای احتمالی
book value U بهای دفتری
reduced price U بهای نازل
fancy price U بهای تفننی
standing order U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing orders U دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
upload U انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
signalled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem U یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
resale price U بهای خرده فروشی
contratual rent U اجاره بهای مقطوع
par U بهای رسمی سهم
eric U خون بهای ایرلندی
retail price U بهای خرده فروشی
declared value U بهای اعلام شده
transfer ladle U کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer rate U نسبت انتقال سرعت انتقال
nominal U اسمی
denominative U اسمی
onomastic U اسمی
substantival U اسمی
nounal U اسمی
rated U اسمی
trinomial U سه اسمی
coinage U طبقه بندی بهای مسکوک
upset price U کمترین بهای مقطوع درهراج
share list U صورت بهای سهام شرکتها
height money U اضافه بهای کار در ارتفاع
to mark good U بهای کالا را در روی ان نوشتن
to mark down an article U بهای کمتری بر کالایی گذاشتن
dispraise U از بهای چیزی کاستن کم گرفتن
cost plus U اضافه بر بهای تمام شده
the price was not reasonable U بهای ان معقول بنظر نمیرسید
spot price U بهای جنس در معامله نقدی
to take something off and pric U اندکی از بهای چیزی کاستن
rated current U جریان اسمی
par value U ارزش اسمی
rated voltage U ولتاژ اسمی
rated duty U کار اسمی
nominal capital U سرمایه اسمی
rated quantity U مقدار اسمی
ostensible U شریک اسمی
ratings U رژیم اسمی
rating U رژیم اسمی
smee battery U پیل اسمی
face value U ارزش اسمی
rated candlepower U شمع اسمی
at par U بقیمت اسمی
call price U ارزش اسمی
nominal income U درامد اسمی
nominal scale U مقیاس اسمی
nominal load U بار اسمی
nominal rating U کار اسمی
nominal cost U هزینه اسمی
nominal value U مقدار اسمی
nominal partner U شریک اسمی
nominal pitch U گام اسمی
nominal voltage U ولتاژ اسمی
nominal size U اندازه اسمی
nominal value U ارزش اسمی
nominal wage U مزد اسمی
nominal data U داده اسمی
nominal diameter U قطر اسمی
the price was not reasonable U بهای گزافی بران گذاشته بودند
to compound U قسطی پرداختن [کمتراز بهای اصلی]
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
continuous rating U کار پیوسته اسمی
gerund U اسمی که از اضافه کردن
below par U کمتر از ارزش اسمی
it answers to its name U اسمی است بامسمی
nominal interest rate U نرخ بهره اسمی
nominal load U بار خارجی اسمی
full load U بار خارجی اسمی
voltage rating of a condenser U ولتاژ اسمی خازن
intermittent rating U کار اسمی متناوب
n.h.p. U توان اسمی دستگاه
gerunds U اسمی که از اضافه کردن
price as natural ice U یخ ساختگی بهمان بهای یخ طبیعی فروخته میشد
revalorization U اعاده پول کشور به بهای نخستین خود
how is sugar U بهای قندچیست قند درچه حال است
sampled U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample U مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
abjectival use of a noun U استعمال اسمی به طور صفت
nominal gross national product U محصول ناخالص ملی اسمی
asthmatic U دچار تنگی نفس اسمی
nominative indepdent U اسمی که درحالت نداواقع شود
at par U بقیمت اصلی برابرقیمت اسمی
nominal horsepower U توان اسب اسمی دستگاه
asthmatics U دچار تنگی نفس اسمی
indicated horsepower U توان اسب اسمی دستگاه
pentaptote U اسمی که دارای پنج حالت باشد
bond discount U تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
prohibitive price U بهای گزاف که بر کالایی گذارندو مردم ازعهده خریدان برنیایند
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
debt discount U تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
His name is never mentioned anywhere . U اسمی ازاو درجایی برده نمی شود
unearned increment U افزایش بهای ملک در نتیجه اباد شدن محل نه کوشش مالک
unearned icremrnt U افزایش بهای ملک در نتیجه اباد شدن محل نه کوشش مالک
standing U ثابت دستورالعمل ثابت
premiums U مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
premium U مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
unpriced U درباب چیزی گفته میشودکه بهای ان معلوم نشده یابصورت بهادران نباشد
tolerance U بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
tolerances U بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
imparisyllabic U دردستوریونانی اسمی که حالت اضافه هجاهای بیشتری داردتادرحالت فاعلیت
nominative appositive U اسمی که بعلت بدل شدن حالت فاعلیت پیدا کند
cation U یونی با بار مثبت که در جهت اسمی جریان حرکت میکند
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
callable bond U نوعی قرضه که صادر کننده حق بازخرید ان را قبل ازموعد اسمی ندارد
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
face value U مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
trover U دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
accretion U افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
fixes U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fix U ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
feminality U طبیعت زنانه زیورهایاچیزهای بی بهای زنانه
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
nominal scale U شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
quotation U قیمت
quotations U قیمت
price line U خط قیمت
valuing U قیمت
price U قیمت
price limit U حد قیمت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com