English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
administered price U قیمت تنظیم شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
flat U تنظیم نرخ قیمت که تمام استفادههای از یک مکان را می پوشاند
flattest U تنظیم نرخ قیمت که تمام استفادههای از یک مکان را می پوشاند
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
Other Matches
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software U نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice U قیمت پایین تراز قیمت بازار
sight adjustment U تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tune U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes U تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
shadow price U شبه قیمت قیمت ضمنی
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
range spotting U تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tune U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
tunes U تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
rheostat U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostatic U دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring U حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
trover U دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
trimsize U اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed U سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
high burst ranging U تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
quotations U قیمت
all in price U قیمت کل
invalued U بی قیمت
price U قیمت
price line U خط قیمت
cost,insurance,freight and exchange(cif& U قیمت
valueless U بی قیمت
prices U قیمت
quotation U قیمت
cif U قیمت
bourse U قیمت
equivalent U هم قیمت
high priced U پر قیمت
price limit U حد قیمت
nominal U کم قیمت
set (one) back <idiom> U قیمت
valuing U قیمت
equivalents U هم قیمت
cost U قیمت
values U قیمت
treasure U ذی قیمت
value U قیمت
priceless U بی قیمت
wage price spiral U قیمت
worth U قیمت
wage price guideline U قیمت
above rubies U بی قیمت
At the price of. At the cost of . U به قیمت
PR U قیمت
slashed U قیمت راشکستن
final price U قیمت نهائی
final price U اخرین قیمت
fixed price U قیمت ثابت
freightage U قیمت حمل
estimating U قیمت شهرت
current price U قیمت جاری
estimate U قیمت شهرت
half fare U نصف قیمت
cut rate U تنزل قیمت
decrease in value U نقص قیمت
diseconomy U ترقی قیمت ها
estimates U قیمت شهرت
estimated U قیمت شهرت
fair price U قیمت منصفانه
fair price U قیمت عادلانه
fair price U قیمت مناسب
fair price U قیمت بیطرفانه
fair value U قیمت عادله
peasonable price U قیمت عادله
excess price U اضافه قیمت
excess price U قیمت اضافی
equilibrium price U قیمت تعادل
factor price U قیمت عوامل
proper price U قیمت عادله
freight U قیمت حمل
high dollar value U سنگین قیمت
slashes U قیمت را شکستن
list price U قیمت فاکتور
low price U قیمت پائین
low price U قیمت کمتر
slash U قیمت را شکستن
slash U قیمت راشکستن
mark down U تنزل قیمت
mark down U کاهش قیمت
mark up U افزایش قیمت
market price U قیمت بازار
market value U قیمت بازار
mean price U قیمت متوسط
middle price U قیمت متوسط
middle price U قیمت حد وسط
minimum price U کمترین قیمت
minimum price U حداقل قیمت
apprising U قیمت کردن
price floor U حداقل قیمت
apprises U قیمت کردن
high value U گران قیمت
highest price U بالاترین قیمت
highest price U بیشترین قیمت
historical cost U قیمت بازار
historical cost U قیمت متعادل
incentive price U قیمت تشویقی
incentive price U قیمت محرک
slashes U قیمت راشکستن
just price U قیمت عادلانه
basis U قیمت واحد
slashed U قیمت را شکستن
just price U قیمت منصفانه
last price U قیمت اخر
apprise U قیمت کردن
least price U حداقل قیمت
monopoly price U قیمت انحصاری
absolute price U قیمت مطلق
valuing U قیمت کردن
average revenue U قیمت عادی
base price U قیمت پایه
base price U قیمت مبنا
basic price U قیمت پایه
basic price U قیمت مبنا
basic standard cost U قیمت استاندارد
basic standard cost U قیمت پایه
basis price U قیمت مبنا
deflation U تنزل قیمت
basis price U قیمت پایه
big ticket U گران قیمت
values U قیمت کردن
average price U میانگین قیمت
average price U قیمت متوسط
accounting price U قیمت محاسبه
actual price U قیمت واقعی
worthless U ناچیز و بی قیمت
advalorem U از روی قیمت
quotes U قیمت دادن
quoted U قیمت دادن
quote U قیمت دادن
considerations U جایزه قیمت
advalorem U به نسبت قیمت
appraisable U قیمت کردنی
accounting price U قیمت حسابداری
at any cost U بهر قیمت
at par U به قیمت اسمی
bottom price U حداقل قیمت
bottom price U کمترین قیمت
claimers U اسبهای هم قیمت
appreciations U ترقی قیمت
cash price U قیمت نقدی
appreciation U ترقی قیمت
close price U قیمت نزدیک
competitive price U قیمت رقابتی
competitive price U قیمت جاری
constant cost U قیمت ثابت
conversion price U قیمت تبدیل
cost push U فشار قیمت
cost unit U قیمت واحد
pricing U قیمت گذاری
break up value U قیمت رهایی
buying price U قیمت خرید
lump sums U قیمت مقطوع
value U قیمت کردن
lump sum U قیمت مقطوع
appraisals U تعیین قیمت
appraisal U تعیین قیمت
catalogue price U قیمت کاتالوگ
charm price U قیمت چشمگیر
costing U قیمت گذاری
priceless U بسیار پر قیمت
price cut to the bone U کمترین قیمت
supply price U قیمت عرضه
price support U تایید قیمت
price support U حمایت قیمت
price system U نظام قیمت
price tag U اتیکت قیمت
prices U قیمت گذاشتن
price theory U نظریه قیمت
pricer U قیمت گذار
half price U نصف قیمت
prizer U قیمت گذار
give-away price U قیمت مفت
price stabilization U ثبات قیمت
price level U سطح قیمت
rock-bottom price U کمترین قیمت
price list U فهرست قیمت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com