English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vanity boxŠcaseŠor bag U قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vacuole U گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
lockets U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
locket U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
chevalglass U اینه تمام قدی که دردرون پایه خودمتحرک باشد
springer U قوطی حلبی در بستهای که باد کرده باشد
vaude U نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
magic mirror U اینه غیب نما اینه شعبده
platelet U صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
kitchen utensils U فروف واسباب اشپزخانه
basic U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
hexahydrate U ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
orthotone U که ازخود دارای تیکه باشد
an idiomatic experssion U عبارتی که دارای ساختمان ویژهای باشد
pentaptote U اسمی که دارای پنج حالت باشد
spondee U وتدی که دارای دوهجای دراز باشد
tedradynamous U دارای شش پرچمی که دوپرچمش بلندتر باشد
canning U قوطی قوطی کنسرو
can U قوطی قوطی کنسرو
cans U قوطی قوطی کنسرو
oxer U اغل گاو که دارای نرده یاپرچین باشد
proceleusmatic foot وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
proceleusmatic U وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
chloramine U هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
club car U واگن راه اهنی که دارای میزناهارخوری باشد
topographic map U نقشه ایکه دارای خطوط ارتفاعی باشد
sloe gin U عرق گندم که دارای اب میوه گوجه باشد
contour map U نقشهای که دارای خطوط فاصل مشخصی باشد
prelatess U زنی که دارای مقام مترانی یا اسقفی باشد
ox fence U اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
pork pie U کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
pork pies U کلوچهای که دارای قیمه گوشت خوک باشد
Queen Mothers U ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
lagate a latere U نماینده پاپ که دارای اختیارات کامل باشد
Queen Mother U ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
gamey U دارای بو و مزه گوشت شکار که نزدیک فاسد شدن باشد
convoys U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
trapped U زمینی که دارای محدوده یاتلههای ماسهای بصورت مانع باشد
convoy U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
double-faced U فرش های دو رو [فرشی که پشت و روی آن دارای پرز باشد.]
biddable U دارای دست قوی که قابل توپ زدن باشد پیشنهادشدنی
gamy U دارای بو و مزه گوشت شکارکه نزدیک فاسد شدن باشد
knight marshal U کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
box magazine U قوطی خشاب خشاب قوطی شکل
hermaprodite U کسی که هم دارای حالات زنانگی وهم حالات مردانگی باشد
dactyl U کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
Hanbel U [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
bulkheads U اینه
reflectors U اینه
mirror U اینه
bulkhead U اینه
looking glass U اینه
mirrors U اینه
reflector U اینه
mirrored U اینه
Medici Mamluk rug U قالی مدیسه مملوک [این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
convex mirror U اینه محدب
indeed U واقعا هر اینه
deflection mirror U اینه انحراف
if peradventure U هر اینه اگر
astrolabe U اینه نجوم
mirror frame U جعبه اینه
pierglass U اینه جرز
driving mirror U اینه اتومبیل
electron mirror U اینه الکترونی
convex mirror U اینه کوژ
to plank down U اینه کردن
showcasing U جعبه اینه
showcases U جعبه اینه
to plant down ther U اینه کردن
showcased U جعبه اینه
showcase U جعبه اینه
one way screen U اینه یکسویه
mirror glass U شیشه اینه
spherical mirror U اینه کروی
sconce mirror U اینه دیوار کوب
dichroic mirror U اینه دو رنگ نما
mirror instrument U دستگاه اینه دار
parabolic mirror U اینه سهمی وار
driving mirror U اینه عقب اتومبیل
show case U ویترین جعبه اینه
dressing tables U میز اینه داروکشودار
concave spherical mirror U اینه کروی مقعر
dressing table U میز اینه داروکشودار
concave spherical mirror U اینه کروی کاو
foils U ورق سیماب پشت اینه
prismatic U قطب نمای اینه دار
foiling U ورق سیماب پشت اینه
foil U ورق سیماب پشت اینه
foiled U ورق سیماب پشت اینه
pierglass U اینه قدی درمیان دوپنجره
specular pig iron U اهن خام اینه وار
specular U وابسته به اینه طبی یاسپکولوم
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
packets U قوطی
six-packs U شش قوطی
box U قوطی
can U قوطی
cans U قوطی
canning U قوطی
six-pack U شش قوطی
boxes U قوطی
packet U قوطی
canister U قوطی
canisters U قوطی
tin U قوطی
tins U قوطی
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
matchboxes U قوطی کبریت
box camera U دوربین قوطی
springer U قوطی قر شده
box cameras U دوربین قوطی
jewel case U قوطی جواهر
gasoline can U قوطی بنزین
cigarette case U قوطی سیگارت
cigar case U قوطی سیگار
can-openers U در قوطی باز کن
tincan U قوطی حلبی
spice box U قوطی ادویه
can U قوطی حلبی
box of matches U قوطی کبریت
canister U قوطی خرج
match box U قوطی کبریت
snuff box U قوطی انفیه
snuffbox U قوطی انفیه
canisters U قوطی خرج
accumulator box U قوطی اکولاموتور
can opener U در قوطی باز کن
canning U قوطی حلبی
can-opener U در قوطی باز کن
cans U قوطی حلبی
tinned U قوطی کرده
tinned U توی قوطی
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
speculum U اینه طبی یاسپکولوم وسیله معاینه از طریق سوراخهای بدن
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
pouncet box U قوطی عطر پاش
pill box U قوطی گردونه کوچک
pillbox U قوطی حب دارو وغیره
canister U [قوطی کوچک دردار]
pouncet box U قوطی محتوی گردخوشبو
pillboxes U قوطی حب دارو وغیره
fly book U قوطی مگس ساختگی
box trail U سهم قوطی شکل
packages U قوطی بسته بندی کردن
tin opener [British] U قوطی بازکن [آشپزی] [ابزارآلات]
Find demolition charges to U قوطی مواد منفجره همه منظوره
packaged U قوطی بسته بندی کردن
package U قوطی بسته بندی کردن
can opener [American] U قوطی بازکن [آشپزی] [ابزارآلات]
all purpose canister U قوطی مواد منفجره همه منظوره
littleness U کوچکی
exiguity U کوچکی
pettiness U کوچکی
tininess U کوچکی
smallness U کوچکی
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
emigration U درون کوچکی
court rug U فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
cap U سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
capped U سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
overlay U بخش کوچکی از برنامه
overlays U بخش کوچکی از برنامه
epsilon U مقدار کوچکی از هر چیز
(not a) ghost of a chance <idiom> U حتی یک شانس کوچکی
detail U بخش کوچکی از یک شرح
microcephalia U سر کوچکی جمجمه کوچک
overlaying U بخش کوچکی از برنامه
detailing U بخش کوچکی از یک شرح
vasculum U کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
lobular U شبیه قطعه کوچکی از چیزی
dolly U چرخ کوچکی شبیه قرقره
dollies U چرخ کوچکی شبیه قرقره
landaulet n U گردونه کوچکی که پوششی دارد
parcels U دسته قطعه کوچکی از زمین
parcel U دسته قطعه کوچکی از زمین
cards U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
card U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
he has a small p in shimran U او ملک کوچکی درشمیران دارد
puniness U تازه کاری جوانی کوچکی
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
kit or kit violon U ویولون کوچکی که پیشترهااموزگاران رقص می نواختند
vestry U نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
vestries U نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
coppice wood U بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
centriole U ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
slabs U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
copsewood U بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
slab U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
doodad U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com