English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tannage U قهوهای در اثر اشعه افتاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
suntan U قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
suntans U قهوهای شدن پوست بدن دراثر افتاب
insolation U در مقابل اشعه افتاب قراردادن
solarium U اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
solariums U اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
heliograph U گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
gun U منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
guns U منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
deflection U هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections U هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
non interlaced U سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
brownest U قهوهای
browned U قهوهای
browns U قهوهای
browner U قهوهای
browning U قهوهای
Br U قهوهای
furnace brown U قهوهای کوره
lignite U ذغال قهوهای
brown U قهوهای کردن
browns U قهوهای کردن
browning U قهوهای کردن
embrown U قهوهای کردن
brownest U قهوهای کردن
lignite U زغال قهوهای
browned U قهوهای کردن
browner U قهوهای کردن
dun U رنگ قهوهای کمرنگ
brown iron ore U سنگ اهن قهوهای
grousing U نوعی رنگ قهوهای
auburn U قهوهای مایل به قرمز
brownish U مایل به قهوهای یاخرمایی
nut brown U رنگ قهوهای فندقی
grouse U نوعی رنگ قهوهای
groused U نوعی رنگ قهوهای
grouses U نوعی رنگ قهوهای
malacon U نوعی زرقون یازرگون قهوهای
mahogany U رنگ قهوهای مایل به قرمز
malacone U نوعی زرقون یازرگون قهوهای
taupe U رنگ خاکستری مایل به قهوهای
tan U مازویی قهوهای مایل به زرد
tan U برنگ قهوهای وسبزه دراوردن
radiolucency U درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
terra cotta U گل صورت سازی قرمز مایل به قهوهای
sienna U انواع خاکهای قهوهای مایل به زرد
fudging U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudges U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
fudged U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
propolis U ماده صمغی قهوهای رنگی شبیه موم
fudge U نوعی رنگ قهوهای سرهم بندی کردن
beige U رنگ قهوهای روشن مایل بزرد و خاکستری
manila paper U یک نوع کاغذ محکم برنگ زرد مایل به قهوهای
kraft U کاغذ محکم قهوهای رنگ مخصوص بسته بندی
gadwall U اردک قهوهای و سیه فام شمال اروپا و امریکا
hematin U ترکیب قهوهای تیره یا ابی تیرهای بفرمول Fe6O4N23H43C
hottentot U یکی از انواع بومیهای جنوب افریقا که اندامی کوتاه ورنگ قهوهای مایل به زرددارند
english shepherd U سگ گلهء انگلیسی که دارای اندازهء متوسط وبرنگ سیاه براق ودارای خالهای قهوهای یاخرمایی است
queen's weather U افتاب
dislocating U افتاب
dislocates U افتاب
photosphere U افتاب
patent to the sun U افتاب رو
sunnier U افتاب رو
sunniest U افتاب رو
dislocate U افتاب
sunny U افتاب رو
sunned U افتاب
sun U افتاب
sunning U افتاب
subsolar U در فل افتاب
suns U افتاب
sunshine U افتاب
sunless U بی افتاب
sunflower U گل افتاب گردان
sunflowers U گل افتاب گردان
sunshade U افتاب گردان
vizor U افتاب گردان
sunshades U افتاب گردان
daisies U گل افتاب گردان
daisy U گل افتاب گردان
broiling sun U افتاب سوزان
heliograph U افتاب نگار
turnsole U گل افتاب گردان
visard U افتاب گردان
visorless U بی افتاب گردان
heliotropism U افتاب گرایی
heliotrope U افتاب گرای
heliotrope U گل افتاب پرست
heliotherapy U معالجه با افتاب
heliosis U افتاب زدگی
heliophilous U افتاب دوست
heliologist U افتاب شناس
sun worshipper U افتاب پرست
heliolatrous U افتاب پرست
helianthus U گل افتاب گردان
helianthemum U چرخ افتاب
streamer U تیغ افتاب
streamers U تیغ افتاب
sunstroke U افتاب زدگی
sunburn U افتاب زدگی
sundial U شاخص افتاب
sundials U شاخص افتاب
cockshut U غروب افتاب
sunshine U تابش افتاب
chamaeleontis U افتاب پرست
visor U افتاب گردان
visors U افتاب گردان
sunshine U نور افتاب
dry in the sun U خشکاندن در افتاب
girasole U گل افتاب پرست
girasol U گل افتاب پرست
giant swing U افتاب یا مهتاب
giant circle U افتاب شکسته
sunrise U طلوع افتاب
german giant swing U افتاب شکسته
sunrises U طلوع افتاب
weather beaten U افتاب زده
helianthemum U افتاب چرخ
sunsets U غروب افتاب
eclipse of sun U افتاب گرفتگی
sunlight U نور افتاب
sun beam U پرتو افتاب
solarism U افسانههای افتاب
sunbaked U افتاب پخته
sun dried U در افتاب خشکانیده
solarization U تابش افتاب
dawns U طلوع افتاب
dawning U طلوع افتاب
dawned U طلوع افتاب
dawn U طلوع افتاب
sun burn U افتاب زدگی
roman candle U افتاب مهتاب
basked U افتاب خوردن
bask U افتاب خوردن
p of the sun U نیش افتاب
patent to the sun U افتاب گیر
p of the sun U طلوع افتاب
chamaeleon U افتاب پرست
basking U افتاب خوردن
sunstruck U افتاب زده
sunward U سوی افتاب
sunbeams U تیغ افتاب
basks U افتاب خوردن
sunshiny U افتاب گیر
sunbeams U پرتو افتاب
sunlike U مانند افتاب
sunbath U حمام افتاب
sunbeam U پرتو افتاب
sunbeam U تیغ افتاب
sun worship U افتاب پرستی
sun struck U افتاب زده
sunshine recorder U افتاب سنج
sunup U طلوع افتاب
solisequous U تابع گردش افتاب
solarize U درمعرض افتاب قراردادن
peep U نیش افتاب روزنه
peeping U نیش افتاب روزنه
peeped U نیش افتاب روزنه
peeps U نیش افتاب روزنه
helianthus U روزگردک جنس گل افتاب
sunlit U روشن از فروغ افتاب
side screen U چادر افتاب گیر
sunburn U افتاب سوخته کردن
sunbathe U حمام افتاب گرفتن
sunflowers U گیاه افتاب گرا
sunflower U گیاه افتاب گرا
sung hat U کلاه افتاب گیر
sunbaked U در افتاب خشک شده
sunbaked U حرارت افتاب دیده
to sun one self U خودرا افتاب دادن
insolate U در معرض افتاب گذاشتن
under the sun U در جهان در زیر افتاب
sun hat U کلاه افتاب گیر
sun dial U افتاب نما مقنطره
sunbathed U حمام افتاب گرفتن
sunbathes U حمام افتاب گرفتن
sunbathing U حمام افتاب گرفتن
bask U حمام افتاب گرفتن
basked U حمام افتاب گرفتن
sunshiny U منور از نور افتاب
basking U حمام افتاب گرفتن
basks U حمام افتاب گرفتن
to take the sun U افتاب بخود دادن
radiation U اشعه
ray U اشعه
rays U اشعه ها
deflecting U یا اشعه
deflected U یا اشعه
deflects U یا اشعه
deflect U یا اشعه
suns U درمعرض افتاب قرار دادن
sunning U درمعرض افتاب قرار دادن
sun disk U صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
sun deck U عرشه افتاب گیر کشتی
heliotrope U گل افتاب گردان ارغوانی روشن
solar orientation U تعیین موقعیت نسبت به افتاب
ra U خدای افتاب مصریان قدیم
parch U تفتیدن افتاب سوخته کردن
sunned U درمعرض افتاب قرار دادن
sun U درمعرض افتاب قرار دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com