Perdic | قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	atlas U	قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
	atlases U	قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	the vanity of the world U	فنای دنیا مزخرفات یا اباطیل دنیا
	hackle U	شانه مخصوص شانه کردن لیفهای کتان وابریشم کتان زن
	his kidnegs have gone w U	گرده هایش درست کارنمیکنند
	They ripped off his medals . U	مدال هایش را از سینه اش کندند
	blood sprang to his cheeks U	خون درگونه هایش دوید
	reed U	شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
	auto rich U	مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
	he ia as leanas a rake U	ازلاغری دنده هایش رامیتوان شمرد
	trestle U	ستون راروی پایه قرار دادن
	He was wearing his decorations . U	نشان هایش را به سینه زده بود
	I dont have an earthly chance. U	کمترین شانس راروی زمین ندارم
	trestles U	ستون راروی پایه قرار دادن
	A tree is known by its fruit . <proverb> U	درخت با میوه هایش شناخته مى شود .
	tressel U	ستون راروی پایه قرار دادن
	f. pile or pyre U	توده هیزم که مرده راروی ان میسوزانند
	palmipede U	پرندهای که پنجه هایش پرده دارد
	She was crying over her misfortunes. U	ازدست بدبختی هایش ناله وفریاد داشت
	bread-board U	لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
	bread-boards U	لوحهای که مدارهای آزمایشی الکترونی راروی آن میآرایند
	suttee U	زن هندو که خود راروی جنازه شوهرش میسوزاند
	sell out U	تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
	sell-out U	تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
	Hang out the washing on the line to dry. U	لباسها راروی بند آویزان کن که خشک شوند
	sell-outs U	تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
	to i.a person for his actions U	کسیرا ازمسئولیت قانونی دربرابر کرده هایش رهاکردن
	head to head U	رقابت شانه به شانه
	cross-window U	[پنجره ای با جرز عمودی میان قسمت هایش به شکل صلیب]
	championship U	قهرمانی
	gladiatorship U	قهرمانی
	heroism U	قهرمانی
	championships U	قهرمانی
	hatchment U	صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
	tournaments U	مسابقات قهرمانی
	playoff U	مسابقهی قهرمانی
	tournament U	مسابقات قهرمانی
	championships U	مسابقههای قهرمانی
	championship U	مسابقه قهرمانی
	victory lap U	دور قهرمانی
	crowns U	تاج قهرمانی
	tourney U	مسابقه قهرمانی
	crown U	تاج قهرمانی
	championships U	مسابقه قهرمانی
	playoffs U	مسابقهی قهرمانی
	championship U	مسابقههای قهرمانی
	title-holders U	برندهی مقام قهرمانی
	title-holder U	برندهی مقام قهرمانی
	clinched U	کسب عنوان قهرمانی
	defending shampion U	مدافع عنوان قهرمانی
	titles U	دارنده عنوان قهرمانی
	clinching U	کسب عنوان قهرمانی
	clinch U	کسب عنوان قهرمانی
	title U	دارنده عنوان قهرمانی
	clinches U	کسب عنوان قهرمانی
	distaff U	التی که گلوله پشم نریشته راروی ان نگاه داشته و پس ازریشتن بدور دوک می پیچند
	brushes U	وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
	brush U	وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
	europian championship U	وزنه برداری قهرمانی اروپا
	nontitle U	مسابقه بدون عنوان قهرمانی
	magic number U	امتیاز لازم برای قهرمانی
	field event U	ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
	candidates' matches U	رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
	rematch U	مبارزه برای کسب عنوان قهرمانی
	candidates' tournament U	تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
	field events U	ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
	Test matches U	مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
	Test match U	مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
	grey cup U	مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
	Olympic Games U	مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
	vales U	دنیا
	macrocosm U	دنیا
	vale U	دنیا
	universe U	دنیا
	world U	دنیا
	worlds U	دنیا
	macrocosms U	دنیا
	multiplex U	دستگاه پرژکتوری که چند عکس راروی هم مخلوط میکندوسیله چند چانلی
	verism U	رجحان اهنگ ها و روایات متداول برروایات و اهنگهای قهرمانی و افسانه امیز
	wordly minded U	دنیا دار
	the whole world U	تمام دنیا
	secularity U	دنیا پرستی
	worldliness U	دنیا پرستی
	secularization U	دنیا پرستی
	pelf U	جیفه دنیا
	all over the world U	در تمامی دنیا
	tactfully U	دنیا دار
	hermitess U	زن تارک دنیا
	ascetics U	تارک دنیا
	ascetic U	تارک دنیا
	wordly minded U	دنیا پرست
	nuns U	زن تارک دنیا
	nun U	زن تارک دنیا
	monks U	تارک دنیا
	monk U	تارک دنیا
	mammonist U	دنیا دار
	mammonist U	دنیا پرست
	pelf U	مال دنیا
	tactful U	دنیا دار
	oceans of money U	یک دنیا پول
	Thanks a mI'llion. U	یک دنیا متشکرم
	Tons (bags) of money. U	یک دنیا پول
	veronica U	ابزاری که با Gopher کار میکند تا به کاربر کمک کند تا اطلاعات یا فایل راروی WWW پیدا کند
	DIF file U	استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند
	hermits U	تارک دنیا منزوی
	He is unique in the world. U	توی دنیا تک است
	born with a silver spoon in one's mouth <idiom> U	باثروت به دنیا آمدن
	religious U	تارک دنیا روحانی
	sisters U	پرستار دخترتارک دنیا
	sister U	پرستار دخترتارک دنیا
	The living languages of the world. U	زبانهای زند ؟ دنیا
	worldling U	ادم دنیا پرست
	hermit U	تارک دنیا منزوی
	exchanged stabilization fund U	مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
	enclosure U	سلول تارکان دنیا [دین]
	Make a journey round the world. U	بدور دنیا سفر کردن
	My holiday did me a world of good. U	درتعطیلات یک دنیا به من خوش گذشت
	Photos are accepted world U	عکس هایی مقبولی دنیا
	the love of money is the root of all evil <idiom> U	حب دنیا هست راس هر خطا
	the whole world U	همه دنیا تمامی جهان
	device media control language U	نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند
	A wave of anger swept over the entire world . U	موجی از خشم دنیا را فرا گرفت
	thule U	اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
	abbess U	رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
	abbesses U	رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
	ap.saved is a p gained U	یک دینار پس انداز در حکم یک دنیا درامد است
	cloister U	اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
	They are poles apart. U	یک دنیا باهم فرق دارند ( بسیار متفاوتند )
	cloisters U	اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
	You never can tell . U	کار دنیا است ( قابل پیش بینی نیست )
	1 and 2 are poles apart. <idiom> U	۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] .
	antipodal U	مربوط به ساکنین ینگی دنیا واقع در طرف مقابل زمین مستقیما
	Pronoia U	واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
	harrower U	شانه زن
	combings U	دم شانه
	shoulders U	شانه
	shouldered U	شانه
	boek bou U	شانه
	beater U	شانه
	iekke U	شانه ها
	master slave manipulator U	یک شانه
	epaule U	شانه
	pitchfork U	شانه
	pitchforks U	شانه
	comb U	شانه
	combed U	شانه
	scapulas U	شانه
	scapula U	شانه
	combing U	شانه
	omoplate U	شانه
	shouldering U	شانه
	shoulder U	شانه
	honey comb U	شانه عسل
	flush shoulder U	شانه همکف
	hackle U	شانه کردن
	fly comb U	شانه ارهای
	flush shoulder U	شانه همسطح
	flax comb U	شانه کتان
	hard shouder U	شانه راست
	hatchel U	شانه کتان
	scaular U	استخوان شانه
	cop-outs U	شانه خالی
	cop-out U	شانه خالی
	shoulder balance U	بالانس شانه
	shoulder brace U	شانه بند
	shoulder of road U	شانه راه
	brushed U	شانه خورده
	teazel U	شانه زدن
	teazle U	شانه زدن
	Afro pick	شانه مخصوص فر
	raised shoulder U	شانه برجسته
	raised shoulder U	شانه سکویی
	hoopoe U	شانه بسر
	bough U	شانه حیوان
	Comb ( brush ) your hair . U	موهایت را شانه کن
	soft shoulder U	شانه هموار
	neck and neck U	شانه بشانه
	pectinated U	شانه دار
	rake comb	شانه شیاری
	rack type cutter U	شانه رنده
	teazle U	شانه چوپان
	shoulder blades U	استخوان شانه
	lapwing U	شانه بسر
	verges U	شانه نااستوار
	teasel U	شانه چوپان
	hard shoulder U	شانه استوار
	shoulder U	شانه راه
	verges U	شانه راه
	shouldered U	شانه راه
	harnessing U	بند شانه
	shouldering U	شانه راه
	harnessed U	بند شانه
	shoulders U	شانه راه
	unkempt U	شانه نکرده
	lapwings U	شانه بسر
	curries U	شانه یا قشوکردن
	curry U	شانه یا قشوکردن
	shoulder blade U	استخوان شانه
	heckling U	شانه کردن
	heckles U	شانه کردن
	heckled U	شانه کردن
	heckle U	شانه کردن