English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
saccharine U قندی محتوی قند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sugary U قندی
sugared U قندی
candied U قندی
chamfered end U کله قندی
conical U کله قندی
conic U کله قندی
sugar loaf U کله قندی
saccharinity U حالت قندی
sugar maple U افرای قندی
sugarloaf U کله قندی
glycosuria U ماده قندی درادرار
conical U کله قندی مخروطی
levulose U قندی بفرمول 6O 21H6C
maltose U ماده قندی سمنوی جو
door stop U دکمه کله قندی
electuary U معجون خمیردارو دوای قندی
hard maple U افرای قندی قند افرا
sucker U خروس قندی اب نبات مکیدنی
fructose U ماده قندی میوه ماینه رو
suckers U خروس قندی اب نبات مکیدنی
syrup U محلول غلیظ قندی دارویی
sirup U محلول غلیظ قندی دارویی
omphalos U سنگ کله قندی ناف
syrups U محلول غلیظ قندی دارویی
sugars U ماده قندی با شکر مخلوط کردن
mannitol U ماده قندی شیر خشت وغیره
mannite U ماده قندی شیر خشت وغیره
malose U ماده قندی سمنو 11O22H 21C
lactosuria U وجود ماده قندی شیر درپیشاب
sugar U ماده قندی با شکر مخلوط کردن
mannose U ماده قندی که ازاکسیداسیون مانیتول بدست میاید
amylose U مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
cones U هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
cone U هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
glycogenesis U تشکیل مواد قندی ازمولکولهای غیر نشاسته مانند پرتئین و چربی
hydrous U محتوی اب
container U محتوی
containers U محتوی
criteria U محتوی
fillers U محتوی
filler U محتوی
contenting U محتوی
contents U محتوی
content U محتوی
aluminous U محتوی الومینیوم
gas content U محتوی گاز
platinous U محتوی پلاتین
sanguinolent U محتوی خون
contain U محتوی بودن
copper bearing U محتوی مس حاوی مس
contained U محتوی بودن
bottles U محتوی یک بطری
bottle U محتوی یک بطری
contains U محتوی بودن
pouncet box U قوطی محتوی گردخوشبو
content U خرسند کردن محتوی
contenting U خرسند کردن محتوی
content addressable U نشانی پذیر از روی محتوی
quartzite U سنگ شنی محتوی کوارتز
content addressed U نشامی یافته از روی محتوی
compressed gas cylinder U سیلندر محتوی گاز متراکم
docketing U فهرست محتوی بسته ارسالی
tea bag U پاکت محتوی چای فوری
poster color U شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
music box U جعبه محتوی ساز کوکی
docket U فهرست محتوی بسته ارسالی
docketed U فهرست محتوی بسته ارسالی
dockets U فهرست محتوی بسته ارسالی
palling U تابوت محتوی مرده حائل
clear U تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearer U تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearest U تغییر محتوی یک خانه حافظه
tea bags U پاکت محتوی چای فوری
palled U تابوت محتوی مرده حائل
pall U تابوت محتوی مرده حائل
clears U تغییر محتوی یک خانه حافظه
binary alloy U الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
bottled gas U بشگه یااستوانه محتوی گازفشرده
camera magazine U جعبه محتوی فیلم عکاسی
palls U تابوت محتوی مرده حائل
time capsule U محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
swizzle U انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
myoglobin U پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
rogatory letters U نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
seabag U کیف پارچه یی محتوی لباس ملوانان
megasporangium U هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده
sketchbooks U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
scandal sheet U نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
sausage U روده محتوی گوشت چرخ شده
urn U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
sketchbook U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sausages U روده محتوی گوشت چرخ شده
urns U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
epos U مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
dumpling U نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
dumplings U نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
hematoma U توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
doorplate U پلاک محتوی نام شخص که روی درنصب میشود
enchilada U کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
pudding U دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
puddings U دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
Molotov cocktails U بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Molotov cocktail U بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
compressed air tunnel U تونل باد مدار بستهای محتوی گاز یا هوای تحت فشار
child U یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
cases U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
offertory U سینی محتوی پول یا پول جمع اوری شده از حضار در کلیسا
contained U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
declaratory statute U قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
chars U نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
charring U نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
char U نوع دادهای که دادهای راکه محتوی متغیری است که بیان کننده یک حرف به کد ASC II است نشان میدهد
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com