Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
technologies
U
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
technology
U
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cost plus contracts
U
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
solid-state
U
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
electronic office
U
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
enactory
U
دربردارنده مقر رات) تازه برقرارکننده حقوق تازه
new blood
<idiom>
U
جان تازه به چیزی دادن ،نیروی تازه یافتن
ebam
U
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
cybernetics
U
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element
U
بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
new coined
U
تازه بنیاد تازه سکه زده
paperless
U
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
newlywed
U
تازه داماد تازه عروس
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
hobbledehoy
U
کره اسبی که تازه بالغ شده ادم تازه بالغ
whitest
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
e mail
U
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
electrosensitive printer
U
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
productions
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
production
U
ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
electro optics
U
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
modular construction
U
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
wrought
U
ساخته
framed
U
ساخته
fecit
U
ساخته است
immature
U
نیم ساخته
precast
U
پیش ساخته
prefabricated
U
پیش ساخته
prefabricate
U
پیش ساخته
pucka
U
ساخته شده
self-made
U
خود ساخته
bamboo
U
ساخته شده از نی
ruled surface
U
سطح خط ساخته
self constituted
U
خود ساخته
self formed
U
خود ساخته
soi disant
U
خود ساخته
self made
U
خود ساخته
paved ford
U
گدار ساخته
it is made
U
ساخته میشود
hand made
U
ساخته دست
artificalism
U
ساخته پنداری
simulated
U
شبیه ساخته
i do not have it in me
U
از من ساخته نیست
irowork
U
اهن ساخته
makable
U
ساخته شدنی
manufactured head
U
سر ساخته شده
haniwork
U
دست ساخته
prefabs
U
پیش ساخته
prefab
U
پیش ساخته
officinal
U
ساخته واماده
made
U
ساخته شده
pukka
U
ساخته شده
bamboos
U
ساخته شده از نی
teacher made test
U
ازمون معلم ساخته
synthetic tar
U
قطران باز ساخته
stanchion
U
ستون پیش ساخته
tubular
U
ساخته شده ازلوله
cellulosic
U
ساخته شده از سلول
finished goods
U
کالاهای ساخته شده
fabrication
U
کالاهای ساخته شده
marmorean
U
ساخته شده از مرمر
semi finished goods
U
کالاهای نیمه ساخته
high wrought
U
با استادی ساخته شده
heparin
U
که در کبد ساخته میشود
blueprint
U
نقشه پیش ساخته
build up beam
U
تیر ساخته شده
built up beam
U
تیر ساخته شده
pre cast concrete
U
بتن پیش ساخته
man made
U
ساخته دست انسان
it is made
U
ساخته شده است
wolframic
U
ساخته شده ازتنگستن
india rubbers
U
ساخته شده از لاستیک
zipgun
U
طپانچه دست ساخته
india rubber
U
ساخته شده از لاستیک
marmoreal
U
ساخته شده از مرمر
modular design
U
مدل پیش ساخته
man-made
U
ساخته دست انسان
unregenerate
U
دوباره ساخته نشده
pre fabricated
U
پیش ساخته شده
blueprints
U
نقشه پیش ساخته
intermediate product
U
محصول نیم ساخته
unregenerated
U
دوباره ساخته نشده
on site concrete
U
بتن ساخته شده در کارگاه
pinwale
U
ساخته شده ازالیاف باریک
rebuild
U
چیز دوباره ساخته شده
herbal
U
ساخته شده از علف وگیاه
boxes are made of wood
U
جعبه ها از چوب ساخته میشوند
alligator
U
ساخته شده ازپوست تمساح
rebuilds
U
چیز دوباره ساخته شده
broadloom
U
ساخته شده درکارگاه وسیع
ice crete
U
بتون یک پارچه یا پیش ساخته
icehouse
U
خانه وساختمان ساخته شده از یخ
modular design
U
مدل ساختمانی پیش ساخته
half timber
U
ساخته شده از الوار کوتاه
slatted
U
ساخته شده از تکههای باریک
fictile
U
فرف سفالی ساخته شده از گل
spar bridge
U
پل ساخته شده ازگرده چوب
alligators
U
ساخته شده ازپوست تمساح
wooden
U
از چوب ساخته شده خشن
finish stock
U
موجودی کالای ساخته شده
sapphirine
U
ساخته شده ازیاقوت کبود
sculpturesque
U
ساخته شده بشکل مجسمه
gimmal
U
ساخته شده از حلقههای تودرتو
Who has composed this tune?
U
این آهنگ راکی ساخته ؟
home-made
<adj.>
U
در خانه ساخته
[تهیه]
شده
piragua
U
ساخته شده ازتنه درخت
whole wheat
U
ساخته شده از گندم ساییده
wickerwork
U
ساخته شده از ترکه سبدسازی
reed
U
قصب ساخته شده ازنی
plate girder
U
تیر ساخته شده از تسمه
paisley
U
ساخته شده از پشم نرم کشمیری
site concrete
U
بتنی که در پای کار ساخته شود
Ethiopian architecture
U
معماری حبشی
[معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
collapsible form work
U
قالب قطعات پیش ساخته بتونی
specification
U
یات مشخصات ساخته نشده باشد
twice laid
U
ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
trabeated
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeation
U
ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
waxen
U
ساخته شده از موم مومی شکل
Is there anything I can do to help?
U
آیا کاری از دست من ساخته است ؟
oaken
U
ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
orthogonal
U
ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
alpaca
U
پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
original
U
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
originals
U
آنچه اول استفاده یا ساخته شود
hand made brick
U
اجر ساخته شده با قالب دستی
one address computer
U
دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
He is cut out for it ( this job ).
U
برای اینکار ساخته شده است
productive
U
مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
on chip
U
مدار ساخته شده روی یک قطعه
gyle
U
مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
electronic
U
الکترونیکی
durn
U
[تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
prototypes
U
اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
iambic verse
U
شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
hydro
U
هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
prototype
U
اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
Golden House
U
[سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
fibre ribbon
U
ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
There is nothing I can do about it.
U
از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
corniche
U
جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
custom-built
U
آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
shack
U
خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
nitrosulphuric
U
ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
viaduct
U
پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
duett
U
قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
timber dam
U
سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
viaducts
U
پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
shacks
U
خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
persepolis
U
شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
widdy
U
طناب یا بند ساخته شده ازترکه نرم
electronic music
U
موسیقی الکترونیکی
electronic mail
U
پست الکترونیکی
electronic navigation
U
ناوبری الکترونیکی
electronic control
U
کنترل الکترونیکی
pos
U
قط ه فروش الکترونیکی
computer
U
ماشین الکترونیکی
computers
U
ماشین الکترونیکی
electronic security
U
تامین الکترونیکی
electronic publishing
U
انتشارات الکترونیکی
electronic printer
U
چاپگر الکترونیکی
electronic pen
U
قلم الکترونیکی
electronic filling
U
پر کردن الکترونیکی
graphics
U
وسیله الکترونیکی
electronic counter measure
U
جنگهای الکترونیکی
electronic control
U
تنظیم الکترونیکی
electronic control
U
فرمان الکترونیکی
electronic brain
U
مغز الکترونیکی
electronic counter counter measures
U
اقدامات ضد ضد الکترونیکی
electronic beam
U
اشعه ی الکترونیکی
electronic computer
U
کامپیوتر الکترونیکی
electronic countermea sures
U
اقدامات ضد الکترونیکی
electronic deception
U
فریب الکترونیکی
electronic element
U
عنصر الکترونیکی
electronic calculator
U
حسابگر الکترونیکی
electrical interception
U
رهگیری الکترونیکی
electrical communications
U
ارتباطات الکترونیکی
elctron tube
U
لامپ الکترونیکی
strobe
U
ا ز یک مدار الکترونیکی
electronic interfrence
U
تداخل الکترونیکی
electronic magazine
U
مجله الکترونیکی
adapter
U
وسیله الکترونیکی
electronic components
U
اجزاء الکترونیکی
email
[short for electronic mail]
U
پست الکترونیکی
snail mail
U
و نه پست الکترونیکی
e-mail
[short for electronic mail]
U
پست الکترونیکی
bulk head
U
دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
products
U
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
product
U
محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
fulham
U
طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
glyptal
U
رزین مصنوعی ساخته شده ازگلیسیرین و اسید فتالیک
stationery
U
کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
greek fire
U
ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت
guard rail
U
نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
Liberty
U
[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
manchet
U
قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
beige
U
پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
yacht rope
U
طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
electronic fund transfer
U
ارسال الکترونیکی دارائی
integrate electronic component
U
قطعه الکترونیکی مجتمع
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com