English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
magnetic component U قطعه مغناطیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
magnetic U قطعه الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به میدان مغناطیسی تبدیل میکند
deceleration time U زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
Other Matches
segmentation U تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
magnetic induction U چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part U لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
softest U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
medium U مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
ferromagnetic material U هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tapes U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape U پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
tape U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
record U گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
tapes U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
degauss U پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
magnetic ink character recognition U تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
taped U پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic skin effect U جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
magnetic blowout U خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy U خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
fasts U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
magnaflux U نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic flow U فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic deflector U یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic reluctance U مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic ritation U گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
segment U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segments U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
magnetic flux density U چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
fragmenting U قطعه قطعه کردن
fritters U قطعه قطعه کردن
fragments U قطعه قطعه کردن
fragment U قطعه قطعه کردن
sectional U قطعه قطعه بخشی
fragmentation U قطعه قطعه شدن
segments U قطعه قطعه کردن
fritter U قطعه قطعه کردن
mainland U قطعه اصلی قطعه
segment U قطعه قطعه کردن
dispersion U پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
magnetic flux U فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
reluctivity U مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
anatomize U قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
magnetic tape recording U ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
grid magnatic angle U زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
line segment U قطعه خط
smidgen U قطعه
segments U قطعه
segmental U قطعه قطعه
segment U قطعه
plots U قطعه
fragment U قطعه
chunks U قطعه
chunk U قطعه
fragmenting U قطعه
fragments U قطعه
plotted U قطعه
plot U قطعه
snip U قطعه
items U قطعه
item U قطعه
internode U قطعه
panels U قطعه
panel U قطعه
component U قطعه
components U قطعه
morceau U قطعه
snipping U قطعه
snipped U قطعه
smidgeon U قطعه
piece U قطعه
blocked U قطعه
lobes U قطعه
lobe U قطعه
slabs U قطعه
slab U قطعه
block U قطعه
stretch U قطعه
members U قطعه
wodges U قطعه
wodge U قطعه
member U قطعه
stretches U قطعه
stretched U قطعه
scale U قطعه
blocks U قطعه
pieces U قطعه
copyslip U قطعه
part U قطعه
panes U قطعه
section U قطعه
plank U قطعه
goblets U قطعه
goblet U قطعه
extent U قطعه
bloc U قطعه
blocs U قطعه
calligraph U قطعه
nugget U قطعه
sections U قطعه
nuggets U قطعه
pane U قطعه
smidgin U قطعه
very large scale integration U قطعه
small scale integration U قطعه
doit U قطعه
tracts U قطعه
tract U قطعه
trilobation U سه قطعه
snippy U قطعه
lobotomies U قطعه بری
cannibalization U قطعه برداری
gussets U قطعه اتصال
gusset U قطعه اتصال
fragmenting U قطعه باقیمانده
frontal lobe U قطعه پیشانی
blank flange U قطعه- ایکس
item U قطعه خبری
items U قطعه خبری
stiffeners U قطعه تقویتی
opuses U قطعه موسیقی
concerto U قطعه موسیقی
concertos U قطعه موسیقی
electric component U قطعه الکتریکی
opus U قطعه موسیقی
dabs U قطعه تکه
dabbed U قطعه تکه
dab U قطعه تکه
quads U قطعه سربی
fitting U قطعه اتصال
berg U قطعه عظیم یخ
block U قطعه زمین
worked U قطعه کار
work U قطعه کار
blocks U قطعه زمین
equuleus U قطعه الفرس
equulei U قطعه الفرس
casting U قطعه ریخته گی
blocked U قطعه زمین
clearing block U قطعه بازدارنده
lobotomy U قطعه بری
pickling U قطعه شویی
stiffener U قطعه تقویتی
strip U قطعه باریک
quad U قطعه سربی
partitura U قطعه کامل
sett U قطعه سنگفرش
lobectomy U قطعه برداری
replacement U تعویض قطعه
subassembly U یک قطعه جزء
tension member U قطعه کششی
temporal lobe U قطعه گیجگاهی
replacements U تعویض قطعه
lobule U قطعه کوچک
segmentation U قطعه سازی
pericope U قطعه منتخب
piece part U قطعه یک پارچه
stull U قطعه بزرگ
plat U قطعه نقشه
program segment U قطعه برنامه
resident segment U قطعه مقیم
root segment U قطعه ریشهای
segmentation U قطعه بندی
theme song U قطعه تکراری
time slice U قطعه زمان
passages U تصویب قطعه
passage U تصویب قطعه
replacement part U قطعه جایگزینی
unit assembly U یک قطعه مجزا
versicle U قطعه کوچک
work part U قطعه کار
workholder U نگهدارنده قطعه
part U قطعه یدکی
replacement part U قطعه یدکی
vlsi U قطعه روی یک IC
partitur U قطعه کامل
lot U پارچه قطعه
handsets U تلفن در یک قطعه
mechanism U قطعه ماشینی
parietal lobe U قطعه اهیانهای
major assembly U قطعه عمده
lot U قطعه زمین
fragment U قطعه باقیمانده
mechanisms U قطعه ماشینی
fragments U قطعه باقیمانده
overlay segment U قطعه جایگذاشت
midsection U قطعه میانی
part number U شماره قطعه
handset U تلفن در یک قطعه
in sections U د رچند قطعه
occipital lobe U قطعه پس سری
icicle U یخ پاره قطعه یخ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com