Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cirrocumulus
U
قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
arbalest
U
وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
arbalist
U
وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
ultramontanism
U
سکونت در ارتفاعات زیاد اعتقاد به تفوق مطلق پاپ
dielectric heating
U
گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
hill shading
U
سایه زدن ارتفاعات و تپه هاروی نقشه رنگ کردن ارتفاعات در عکس جهت تابش نور خورشید
cumulus
U
ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumuli
U
ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
diced
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
grout
U
بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
dice
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dices
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dicing
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
tessera
U
قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
hot valve clearance
U
فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
running spare
U
قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares
U
قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion
U
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work
U
عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassembled
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
cannibalises
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
height
U
ارتفاعات
ashkenazim
U
قراردارد
heights
U
ارتفاعات
upland game
U
پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
teethridge
U
برجستگی استخوان فک که حفرههای دندانها بر ان قراردارد
line of engagement
U
ناحیهای از سینه که روبروی شمشیر قراردارد
weld bead
U
تکه فلزی که درامتداد اتصال جوش قراردارد
putting greens
U
قسمت چمن نرم که در اخرهر بخش سوراخ در ان قراردارد
putting green
U
قسمت چمن نرم که در اخرهر بخش سوراخ در ان قراردارد
target diving
U
شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
sonde
U
اسباب اندازه گیری اوضاع فیزیکی وجوی ارتفاعات زیادماوراء جو
medium cloud
U
ابرهای متوسط
high cloud
U
ابرهای مرتفع
reflecting nebulas
U
ابرهای بازتابنده
magellanic clouds
U
ابرهای ماژلانی
low cloud
U
ابرهای کم ارتفاع
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
scattered clouds
U
ابرهای پراکنده
[هواشناسی]
cumulous
U
مانند ابرهای متراکم
lightening hole
U
سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
tortoise shell
U
پوست ابرهای لاک پشت دریایی
nimbostratus
U
ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
lowery
U
دارای ابرهای تیره وپر رعد وبرق
mammatus
U
ابرهای کومولوس بابرجستگیهای اونگی در سطح تحتانی
loury
U
دارای ابرهای تیره وپر رعد وبرق
cumulus mammatus
U
ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
clear air turbulence
U
اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
away
U
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
cumulo nimbus
U
ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
scotland yard
U
نام کوچهای در لندن که اداره مرکزی شهربانی لندن در ان قراردارد
fracto cumulus
U
ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
stereography
U
طریقه برجسته نگاری یا رسم ارتفاعات به طریقه استریوسکوپی
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
Nomatic rugs
U
قالی های عشایری و قشقایی
[این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
cirro cumulus
U
لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirrus
U
لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
cirro status
U
ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep.
U
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
gemmule
U
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget
U
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
fracto stratus
U
ابرهای تکه تکه و نامنظم استراتوس
to hold somebody in great respect
U
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
jigger
U
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pig board
U
تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increments
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
smithereens
U
قطعات
reaganomics
U
اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
analecta
U
قطعات ادبی
table of replaceable partes
U
فهرست قطعات
staff section
U
قطعات سمبه
parts peculiar
U
قطعات اختصاصی
parts peculiar
U
قطعات مخصوص
parts list
U
فهرست قطعات
parts list
U
لیست قطعات
main members
U
قطعات اصلی
flinders
U
قطعات شکسته
shell fragments
U
قطعات گلوله
chrestomathy
U
قطعات برگزیده
chrestomathy
U
قطعات منتخب
chosen fragments
U
قطعات منتخبه
common items
U
قطعات عمومی
common parts
U
قطعات عمومی
trilcgy
U
یا قطعات سه گانه
chosen fragments
U
قطعات گزیده
component drawing
U
رسم قطعات
web stiffeners
U
قطعات تقویتی
cable accessory
U
قطعات کابل
bill of material
U
صورت قطعات
common hardware
U
قطعات عمومی
end product
U
مجموعه قطعات
spare parts
U
قطعات یدکی
shatter
U
قطعات شکسته
parts
U
قطعات یدکی
repair parts
U
قطعات یدکی
shatters
U
قطعات شکسته
fragment
U
قطعات متلاشی خردکردن
cataloguing
U
لیست قطعات کاتالوگ
catalogued
U
لیست قطعات کاتالوگ
bitty
U
متشکل از قطعات ریز
catalogue
U
لیست قطعات کاتالوگ
assemble
U
سوار کردن قطعات
assembled
U
سوار کردن قطعات
assembles
U
سوار کردن قطعات
fragmenting
U
قطعات متلاشی خردکردن
fragments
U
قطعات متلاشی خردکردن
catalogues
U
لیست قطعات کاتالوگ
nomenclature
U
نام گذاری قطعات
analects
U
قطعات ادبی منتخبات
investment castings
U
قطعات ریخته گی بسته
object assembly test
U
ازمون الحاق قطعات
rebuild
U
نوسازی کردن قطعات
common parts
U
قطعات یدکی عمومی
catalogs
U
لیست قطعات کاتالوگ
cataloged
U
لیست قطعات کاتالوگ
authorized parts list
U
لیست قطعات مجاز
bottom casting
U
قطعات ریخته گی بسته
fracture
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
fractured
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
fractures
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
fracturing
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
invar struts
U
قطعات فلزی ضد انبساط
rebuilds
U
نوسازی کردن قطعات
renovation
U
تجدید قطعات کردن
authorized parts list
U
سهمیه مجاز قطعات
cataloging
U
لیست قطعات کاتالوگ
pannikin
U
لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble
U
برامدگی کوچک گره کوچک
wiggly block test
U
ازمون قطعات موج دار
component change order
U
دستور تغییر قطعات یک وسیله
phrasing
U
ترتیب بندی قطعات موسیقی
salvaging
U
پیاده کردن کامل قطعات
salvages
U
پیاده کردن کامل قطعات
salvage
U
پیاده کردن کامل قطعات
match mark
U
جفتن و جور کردن قطعات
shard
U
شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
weldment
U
قطعات بهم جوش خورده
salvaged
U
پیاده کردن کامل قطعات
shards
U
شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
component end item
U
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
dismantles
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismounting
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
quadrat
U
به قطعات مستطیل تقسیم کردن
dismantle
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismantling
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismount
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounts
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
blocky
U
پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
dismantled
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
sketchbook
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
bossing
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
sketchbooks
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
bosses
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
beef cuts
U
قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
materiel history
U
خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
boss
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
borescope
U
ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
collapsible form work
U
قالب قطعات پیش ساخته بتونی
bossed
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
clapboards
U
قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
disassembly
U
عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
anthologist
U
متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
clapboard
U
قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
connection of loom pieces
U
متصل کردن قطعات دار
[قالی]
backlash
U
خلاصی در اثر اتصال شل و یاسائیدگی قطعات در هرمکانیزمی
overhauling
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
reconditions
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
foldboat
U
قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
recondition
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
sand casting
U
ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
vapor degreasing
U
غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
reconditioned
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
overhauls
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhaul
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauled
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
piece mark
U
شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
fishplate
U
قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
liquid crystal bar graph panel indicator
U
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
breakdown drawing
U
رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
assembly
U
بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
images
[تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
alodine
U
نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
image
[تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
Theres many a good tune played on an old fiddle.
<proverb>
U
یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
track bolt
U
پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com