English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fat U قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
fats U قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
fatter U قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
fattest U قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
putting green U قسمت چمن نرم که در اخرهر بخش سوراخ در ان قراردارد
putting greens U قسمت چمن نرم که در اخرهر بخش سوراخ در ان قراردارد
choke bore U روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
broader U عریض
broadest U عریض
widest U عریض
wider U عریض
wide U عریض
broad U عریض
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
extensive U پهن عریض
widen U عریض کردن
widens U عریض کردن
lay by U آبراه عریض
widened U عریض کردن
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
autobahn U اتوبان جاده عریض
lay by U ذخیره کردن ابراه عریض
colonial siding U [روکش کوبی با تخته عریض]
genoa U بادبان عریض برای مسابقه
lay-by U ذخیره کردن ابراه عریض
lay-bys U ذخیره کردن ابراه عریض
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
extended defense U پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
wide-angle U عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
wide angle U عکسبرداری بازاویه دید عریض 09 درجهای
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
riddle U سوراخ سوراخ کردن
riddles U سوراخ سوراخ کردن
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
grid U دریچه سوراخ سوراخ
grids U دریچه سوراخ سوراخ
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
swage block U قالب سوراخ سوراخ
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
widened U پهن کردن عریض کردن گستردن گشادن
widens U پهن کردن عریض کردن گستردن گشادن
widen U پهن کردن عریض کردن گستردن گشادن
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
overture U سوراخ
waterholes U سوراخ
foramen U سوراخ
foraminated U سوراخ سوراخ
foraminiferous U سوراخ سوراخ
mure U سوراخ
abroach U سوراخ
tapping U سوراخ
broached U سوراخ کن
tapped U سوراخ
taphole U سوراخ
punctulate U سوراخ سوراخ
loops U سوراخ
outage U سوراخ
overtures U سوراخ
broach U سوراخ کن
looped U سوراخ
finger hole U سوراخ
pumiceous U سوراخ سوراخ
pitting U سوراخ سوراخ
pinking U سوراخ
outages U سوراخ
tap U سوراخ
waterhole U سوراخ
slot U سوراخ
holing U سوراخ
imperforate U بی سوراخ
hole U سوراخ
holed U سوراخ
holes U سوراخ
orifices U سوراخ
loop U سوراخ
pecker U سوراخ کن
boring U سوراخ
leaks U سوراخ
punch U سوراخ کن
leaked U سوراخ
leak U سوراخ
punched U سوراخ کن
orifice U سوراخ
punches U سوراخ کن
broaches U سوراخ کن
thirl U سوراخ
eyelet U سوراخ
slots U سوراخ
eyelets U سوراخ
slotting U سوراخ
broaching U سوراخ کن
columbarium U سوراخ
punctured U سوراخ
punctures U سوراخ
puncturing U سوراخ
edge perforated U لب سوراخ
spy hole U سوراخ
opening U سوراخ
perforator U سوراخ کن
openings U سوراخ
alveolar U سوراخ سوراخ
pertusion U سوراخ
puncture U سوراخ
drill hole U سوراخ
cribriform U سوراخ سوراخ
mesh U سوراخ
meshing U سوراخ
broacher U سوراخ کن
meshes U سوراخ
peep hole U سوراخ
perforation U سوراخ
awl U سوراخ کن
piercer U سوراخ کن
boreholes U سوراخ
borehole U سوراخ
lace U پر از سوراخ
laces U پر از سوراخ
fenestra U سوراخ
pigenhole U سوراخ
depth of borehole U عمق سوراخ
puncher U سوراخ کننده
spiracle U سوراخ تنفس
pores U ریزه سوراخ
bore U سوراخ کردن
spile U سوراخ گیری
imperforable U سوراخ نشدنی
to poke a hole in any thing U سوراخ کردن
to pick a hole in U سوراخ کندن در
depth of hole U عمق سوراخ
punched hole U سوراخ منگنه
to break open U سوراخ کردن
to burn a hole U سوراخ کردن
diameter of bore U قطر سوراخ
to drill through U سوراخ کردن
to punch a hole in U سوراخ کردن
wear a hole in U سوراخ کردن
impierceable U سوراخ نشدنی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com