Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
black body
U
قسمت خطرناک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hot spots
U
نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
hot spot
U
نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
compromising emanation
U
پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
run a risk
<idiom>
U
ریسک خطرناک ،نا امن خیلی خطرناک
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
herculean
U
خطرناک
malignant
U
خطرناک
dicey
U
خطرناک
grave
U
بم خطرناک
graves
U
بم خطرناک
gravest
U
بم خطرناک
jeopardous
U
خطرناک
critical
U
خطرناک
unsafe
U
خطرناک
perilous
U
خطرناک
hazardous
U
خطرناک
parlous
U
خطرناک
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
pernicious anemia
U
کم خونی خطرناک
marginal
U
حاشیهای خطرناک
offensive weapon
U
سلاح خطرناک
black propaganda
U
تبلیغات خطرناک
between wind and water
U
در جای خطرناک
perilously
U
بطور خطرناک
hazardous goods
U
کالاهای خطرناک
hazardous goods
U
امتعه خطرناک
dangerously
U
بطور خطرناک
death traps
U
بسیار خطرناک
disastrous
U
خطرناک فجیع
dangerousness
U
وضعیت خطرناک
serious
U
سخت خطرناک
critically wounded
U
مجروح خطرناک
danger area
U
منطقه خطرناک
dangerous play
U
بازی خطرناک
death trap
U
بسیار خطرناک
danger bearing
U
سمت خطرناک
warm corner
U
جای خطرناک
predicaments
U
وضع خطرناک
predicament
U
وضع خطرناک
danger space
U
فضای خطرناک
sthenic
U
قوی خطرناک
venturesome
U
با تهور خطرناک
breakneck
U
فوق العاده خطرناک
danger space
U
فضای هوایی خطرناک
pixies
U
ادم بازیگوش و خطرناک
pixy
U
ادم بازیگوش و خطرناک
calamitous
U
مصیبت بار خطرناک
imminent
U
قریب الوقوع خطرناک
malignantly
U
بطور خطرناک یاردی
dicey
<idiom>
U
خطرناک
[اصطلاح روزمره]
hairy
<idiom>
U
خطرناک
[اصطلاح روزمره]
pixie
U
ادم بازیگوش و خطرناک
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
subcritical
U
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
cockatrice
U
ادم خیلی مضر و خطرناک
krait
U
مار سمی و خطرناک هندی
porbeagle
U
کوسه ماهی خطرناک اقیانوس
wipe out
U
افتادن خطرناک از روی تخته موج
near collision
U
فاصله خیلی خطرناک برای دو هواپیما
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
small craft warning
U
پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
aldis lmap
U
چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
labeled cargo
U
کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
railway division
U
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer
U
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
cellular unit
U
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
snick
U
قسمت
plank
U
قسمت
cross section of a gravity dam
U
قسمت
section
U
قسمت
arm
U
قسمت
instalments
U
قسمت
instalment
U
قسمت
installments
U
قسمت
pieces
U
قسمت
piece
U
قسمت
sections
U
قسمت
batches
U
قسمت
Corp
U
قسمت
department
U
قسمت
in sections
U
قسمت قسمت
departments
U
قسمت
in part
U
در یک قسمت
division
U
قسمت
divisions
U
قسمت
head stall
U
قسمت سر
feck
U
قسمت
caboodle
U
قسمت
compartmental
U
قسمت قسمت
segments
U
قسمت
kismet
U
قسمت
it fell to my lot to go
U
قسمت
ratio
U
قسمت
ratios
U
قسمت
compartment
U
قسمت
compartments
U
قسمت
dole
U
قسمت
internode
U
قسمت
underfoot
U
قسمت کف پا
sect
U
قسمت
sects
U
قسمت
segment
U
قسمت
data division
U
قسمت
batch
U
قسمت
percentages
U
قسمت
grist
U
قسمت
component
U
قسمت
part
U
قسمت
components
U
قسمت
portion
U
قسمت
rashers
U
قسمت
portions
U
قسمت
units
U
قسمت
rasher
U
قسمت
detachments
U
قسمت
percentage
U
قسمت
partitions
U
قسمت
piecemeal
U
قسمت به قسمت
cantos
U
قسمت
partition
U
قسمت
agency
U
قسمت
agencies
U
قسمت
unit
U
قسمت
party
U
قسمت
canto
U
قسمت
detachment
U
قسمت
key facility
U
قسمت مهم
intercommand
U
بین قسمت
interservice
U
داخل قسمت
radical
U
قسمت اصلی
intelligence service
U
قسمت اطلاعات
installation type
U
نوع قسمت
installation property
U
اموال قسمت
headquarters detachment
U
قسمت ارکان
hauling part
U
قسمت کشنده
hauling part
U
قسمت متحرک
head piece
U
قسمت بالا
component
U
عضو قسمت
headquarters detachment
U
قسمت قرارگاه
hilted
U
قسمت عقبی
hypoderm
U
قسمت زیرجلد
staff
U
قسمت ستاد
radicals
U
قسمت اصلی
chapter
U
قسمت باب
portion
U
سرنوشت قسمت
portions
U
سرنوشت قسمت
installation property
U
دارایی قسمت
partitions
U
قسمت کردن
millesimal
U
یک هزارمین قسمت
chapters
U
قسمت باب
moiety
U
قسمت مساوی
initials
U
اولین قسمت
initialling
U
اولین قسمت
initialled
U
اولین قسمت
initialing
U
اولین قسمت
initialed
U
اولین قسمت
initial
U
اولین قسمت
naval establishment
U
قسمت دریایی
northwards
U
قسمت شمالی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com