Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
flews
U
قسمت اویخته لب بالای سگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
giants stride
U
تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
Other Matches
flaps
U
قسمت اویخته هر شیئی
flap
U
قسمت اویخته هر شیئی
flapped
U
قسمت اویخته هر شیئی
flaps
U
برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
flapped
U
برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
flap
U
برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
dag
U
قسمت تیز هر چیزی که اویخته باشد
up stream
U
بالارود در قسمت بالای نهر
space above property
U
فضای قسمت بالای ملک
ascender
U
قسمت بالای حروف کوچک
topsides
U
قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
calipash
U
قسمت بالای کاسه لاک پشت
choke bore
U
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
nutant
U
سرازیر اویخته زیور اویخته
pile
U
گوشت فرش
[قسمت آزاد نخ در بالای گره است و ارتفاع آن بسته به نوع و محل بافت فرش از چند میلیمتر تا چند سانتیمتر می رسد.]
salachak
U
فرش محرابی یموتی
[این نوع بافت حالت معمول مستطیل شکل فرش را ندارد و قسمت بالای فرش شکل قوسی یا مثلثی دارد.]
overhead clearance
U
حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover
U
پوشش بالای سر روپوش بالای سر
pop
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
popped
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops
U
برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing
U
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
suspended
U
اویخته
pendent
U
اویخته
penduline
U
اویخته
pensile
U
اویخته
flapping
U
اویخته
flappy
U
اویخته
pendants
U
اویخته
pendant
U
اویخته
poutingly
U
با لب اویخته
underhung
U
اویخته
droppers
U
اویخته
dropper
U
اویخته
overhung
U
اویخته
hung
U
اویخته
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
lappet
U
گوشت اویخته
suspensed load
U
بار اویخته
down in the mouth
U
لب و لوچه اویخته
beetles
U
اویخته شدن
pendulums
U
جسم اویخته
suspended ceiling
U
سقف اویخته
beetle
U
اویخته شدن
punka
U
بادبزن اویخته
cat walk
U
راه رو اویخته
flap eared
U
اویخته گوش
chap fallen
U
لب ولوچه اویخته
pendulum
U
جسم اویخته
flaps
U
اویخته وشل
flapped
U
اویخته وشل
pendentive dome
U
گنبد اویخته
flap
U
اویخته وشل
transom
U
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
lob
U
گوشت یا پوست اویخته
lobbed
U
گوشت یا پوست اویخته
flaccid
U
چروک شده اویخته
lobbing
U
گوشت یا پوست اویخته
lappet
U
لبه اویخته کلاه
thrum
U
ریشه یانخ اویخته
lobs
U
گوشت یا پوست اویخته
lop eared
U
دارای گوش اویخته
dolman sleeve
U
استین گشاد و اویخته
penduline
U
دارای اشیان اویخته
lopeared
U
دارای گوشهای اویخته
pendulously
U
بطور اویخته یا تاب خور
trusses
U
بدار اویخته شدن خرپا
breasted transmitter
U
میکروفونی که به گردن اویخته میشود
lobate
U
دارای غبغب یازائده اویخته
lobated
U
دارای غبغب یازائده اویخته
dipping sonar
U
سونار اویخته از هواپیما یاهلیکوپتر
trussed
U
بدار اویخته شدن خرپا
to poke one's head
U
با سرپایین اویخته راه رفتن
pensile birds
U
پرندگانی که اشیانه اویخته میسازند
drop leaf
U
رومیزی اویخته از اطراف میز
truss
U
بدار اویخته شدن خرپا
trussing
U
بدار اویخته شدن خرپا
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
slouch hat
U
کلاه لبه پهن ولبه اویخته
hanging
U
بدار زدن چیز اویخته شده
valance
U
لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
pantaloon
U
پیر مرد عینکی شلوار اویخته دلقک
mastiff
U
سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
mastiffs
U
سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
valences
U
لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
pinup girl
U
دختر زیبایی که عکسهایش به دیوار اویخته شود
valances
U
لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
lugsail
U
بادبان چهارگوشی که بطوراریب به زورق یا قایق اویخته شود
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
crosshead
U
وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میش ود
jackrabbit
U
نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
lobe
U
اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobes
U
اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
sabretache
U
خرجین یاکیسه چرمی پهن که بکمر بند سرباز سواره نظام اویخته است
shuttles
U
بمباران قسمت به قسمت
parts per million
U
قسمت در میلیون قسمت
to sell in lots
U
قسمت قسمت فروختن
shuttle
U
بمباران قسمت به قسمت
throttling
U
عبور قسمت به قسمت
throttles
U
عبور قسمت به قسمت
throttled
U
عبور قسمت به قسمت
throttle
U
عبور قسمت به قسمت
shuttles
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
p.p.m
U
قسمت در یک میلیون قسمت
shuttle
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttled
U
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
U
راهپیمائی قسمت به قسمت
forward overlap
U
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
above
U
بالای سر
over-
U
بالای
overhead
U
بالای سر
over-
U
بالای سر
overhead
U
در بالای سر
oer
U
بالای
over
U
بالای
outreach
U
بالای سر
above
U
بالای
into the bargain
U
بالای ان
at the top of
U
در بالای
atop of
U
در بالای
up
U
بالای
upped
U
بالای
upping
U
بالای
over
U
بالای سر
atop of
U
بالای
on
U
بالای در باره
knap
U
بالای تپه
over the horizon
U
بالای افق
upstream
U
بالای رودخانه
overhead cover
U
حفاظ بالای سر
crow's nest
U
بالای بلندی
over the horizon
U
از بالای افق
fanlight
U
پنجره بالای در
crowns
U
بالای هرچیزی
fanlights
U
پنجره بالای در
uptown
U
بالای شهر
oer
U
بالای سر روی سر
above the earth
U
بالای زمین
mantel board
U
در بالای بخاری
crown
U
بالای هرچیزی
aloft
U
در بالای زمین
mean high water
U
اب بالای میانگین
overhead backhand
U
بک هند از بالای سر
overhead forehand
U
فورهند از بالای سر
run over
<idiom>
U
حرکت از بالای
It passed over my head.
U
از بالای سرم رد شد
up the street
U
بالای خیابان
roof tree
U
کش بالای شیروانی
rooftops
U
بالای بام
pressure above the atmosphere
U
فشار بالای جو
plunging fire
U
اتش بالای سر
rooftop
U
بالای بام
in
U
بالای روی
in-
U
بالای روی
fan light
U
پنجره بالای در
ridge pole
U
کش بالای شیروانی
ridge piece
U
کش بالای شیروانی
overhead stroke
U
ضربه از بالای سر
ridge tree
U
کش بالای شیروانی
cross refer
U
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
rain water head
U
طشتک بالای ناودان
exoatmosphere
U
ترکش اتمی بالای جو
intercepting ditch
U
ابرو بالای خاکبرداری
tree house
U
خانه بالای درخت
high rate of interest
U
نرخ بالای بهره
aboveground
U
در بالای سطح زمین
aerospace projection operations
U
بالای منطقه عملیات
bartizan
U
کنگره بالای برج
referee
U
داور بالای والیبال
refereed
U
داور بالای والیبال
refereeing
U
داور بالای والیبال
referees
U
داور بالای والیبال
spike over the block
U
ابشار از بالای دفاع
the sky is above us
آسمان بالای سر ماست
pulpit
U
بالای منبر رفتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com