Perdic | قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (16 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	zoo ecology U	قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	entomology U	حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
	immunogenetics U	رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
	zoology U	جانور شناسی
	dolphin	دولفین [جانور شناسی]
	zoography U	جانور شناسی تطبیقی
	in rut <adj.> U	حشری [جانور شناسی]
	paleozoology U	دیرین جانور شناسی
	quadruped U	چهارپا [جانور شناسی]
	Rutilus kutum U	ماهی سفید [جانور شناسی]
	zoological U	وابسته به جانور شناسی حیوان
	Caspian White Fish U	ماهی سفید [جانور شناسی]
	kutum [Rutilus frisii] U	ماهی سفید [جانور شناسی]
	Rutilus frisii U	ماهی سفید [جانور شناسی]
	Caspian kutum U	ماهی سفید [جانور شناسی]
	Black Sea roach [Rutilus frisii] U	ماهی سفید [جانور شناسی]
	mane U	یال [حیوانات و جانور شناسی]
	crest U	یال [حیوانات و جانور شناسی]
	beaver U	سگ آبی [حیوانات و جانور شناسی]
	zoographical U	وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
	zoographic U	وابسته به جانور شناسی تطبیقی و توصیفی
	mammalogy U	یک شاخه از جانور شناسی که راجع به پستانداران است
	ornithology U	پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
	herpetology U	قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
	epizoic U	زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
	bionomics U	زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
	karyology U	هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
	biology U	زیست شناسی زندگی حیوانی وگیاهی هرناحیه
	epizootiology U	علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
	epizootology U	علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
	epizoology U	علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
	vorticel U	جانور ذره بینی حلقهای شکل که در اب ایستاده زندگی میکند
	paleocene U	قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
	genetics U	شاخهای از علم زیست شناسی که در باره انتقال وراثت
	psychophysics U	علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
	bioecology U	رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
	psychbiology U	علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
	philological U	وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
	philology U	زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
	bacteriologic U	مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
	lateral meniscus U	منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
	kinematics U	حرکت شناسی جنبش شناسی
	typology U	گونه شناسی نوع شناسی
	neurologic U	وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
	limnology U	بخشی از زیست شناسی که درباره موجودات اب شیرین بحث میکند
	biocenology U	رشتهای از زیست شناسی که از اجتماعی موجودات و تاثیرانها بریکدیگر بحث میکند
	hematology U	شاخهای از زیست شناسی که درباره خون ودستگاههای خونساز بحث میکند
	genetics U	واختلاف موجودات و مکانیسم انان در اثر توارث بحث میکند نسل شناسی
	biogeography U	رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
	floristry U	شاخهای از علم گیاه شناسی توصیفی که درباره تعدادوگروههای گیاهی بحث میکند
	epiphytology U	علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
	control rod U	میله لوله یا صفحهای درهسته شناسی که حاوی موادی است که نوترونها رابسرعت جذب میکند
	it U	ان جانور
	beasts U	جانور
	creature U	جانور
	he U	جانور نر
	structure of an animal U	جانور
	animals U	جانور
	animalize U	جانور
	apod U	جانور بی پا
	animal U	جانور
	it pron U	ان جانور
	creatures U	جانور
	ruffianly U	جانور خو
	johnny U	جانور نر
	malacostracan U	جانور
	beast U	جانور
	nightwalker U	جانور شب پر
	laryngological U	وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
	pathologically U	از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
	polypod U	جانور بسیارپا
	pudge U	جانور چاق
	polystome U	جانور بسیار
	zoologist U	جانور شناس
	hybrid U	جانور دورگه
	poikilothermism U	خونسردی جانور
	edentate U	جانور بی دندان
	nekton U	جانور شناور
	polystomatous U	جانور بسیار
	pollard U	جانور بی شاخ
	beastliness U	جانور خویی
	saxicolous U	جانور سنگ زی
	stray U	جانور بی صاحب
	monocule U	جانور یک چشم
	mammifer U	جانور پستاندار
	shell fish U	جانور صدف
	brutalization U	جانور خویی
	milker U	جانور شیرده
	stinkard U	جانور بدبو
	tardigrade U	جانور کندرو
	saprozoon U	جانور پوده زی
	saxicoline U	جانور سنگ زی
	strayed U	جانور ولگرد
	craw U	معده جانور
	animalist U	نقاش جانور
	scrag U	جانور نحیف
	strays U	جانور بی صاحب
	straying U	جانور بی صاحب
	mammiferous U	جانور پستاندار
	poikilotherm U	جانور خونسرد
	zootomy U	جانور شکافی
	zoophagous U	جانور خوار
	on heat [British E] <adj.> U	حشری [جانور زن]
	amebae U	جانور تک سلولی
	amebas U	جانور تک سلولی
	amoeba U	جانور تک سلولی
	animalculum U	جانور ریزه
	game U	جانور شکاری
	rodent U	جانور جونده
	zootheism U	جانور پرستی
	zoomorphic <adj.> U	جانور گونه
	brutalities U	جانور خویی
	brutality U	جانور خویی
	rodents U	جانور جونده
	amoebae U	جانور تک سلولی
	zoophilic U	علاقمند به جانور
	in heat [American E] <adj.> U	حشری [جانور زن]
	brutal U	جانور خوی
	scavenger U	جانور لاشخور
	fauna U	جانور نامه
	perissodactyl U	جانور فرد سم
	pelagian U	جانور دریایی
	ungulate U	جانور سم دار
	plantigrade U	جانور دوپا
	scavengers U	جانور لاشخور
	amoebas U	جانور تک سلولی
	brutes U	جانور حیوان
	proud <adj.> U	جانور حشری
	zoophilous U	علاقمند به جانور
	brute U	جانور حیوان
	oenology U	می شناسی شراب شناسی
	anteater U	جانور پستاندارمورچه خوار
	orc U	جانور بزرگ دریایی
	shedder U	جانور پوست انداز
	scavenger U	جانور کثافت خور
	tropicopolitan U	گیاه یا جانور گرمسیری
	footpad U	پای جانور پهنه پا
	malacoderm U	جانور نرم پوست
	zoophyte U	جانور گیاه سان
	orca U	جانور بزرگ دریایی
	scavengers U	جانور کثافت خور
	marsupials U	جانور کیسه دار
	marsupial U	جانور کیسه دار
	jumbo U	جانور غول اسا
	jumbos U	جانور غول اسا
	migrants U	سیار جانور مهاجر
	sacs U	عضوکیسه مانند جانور
	sac U	عضوکیسه مانند جانور
	aquatic U	جانور یا گیاه ابزی
	pachyderms U	جانور پوست کلفت
	pachyderm U	جانور پوست کلفت
	migrant U	سیار جانور مهاجر
	female U	زنانه جانور ماده
	lairs U	محل استراحت جانور
	lair U	محل استراحت جانور
	tentacles U	موی حساس جانور
	tentacle U	موی حساس جانور
	anteaters U	جانور پستاندارمورچه خوار
	endotherm U	جانور خون گرم
	animalculum U	جانور ذره بینی
	holozoic U	جانور خوراک گیر
	animalcule U	جانور ذره بینی
	white face U	جانور پیشانی سفید
	heat U	طلب شدن جانور
	mollusc U	جانور نرم تن حلزون
	heats U	طلب شدن جانور
	bestialize U	جانور خوی نمودن
	slugs U	چارپاره جانور کندرو
	phyllopod U	جانور برگ پای
	viviparous U	جانور زنده زا ولود
	rutting <adj.> U	حشری [جانور مرد]
	phytozoon U	جانور گیاه نما
	nervure U	رگه بندی جانور
	nematocyst U	نیش جانور مرجانی
	pleophagous U	چند جانور خوار
	beast of ravin U	جانور درنده یاشکاری
	arthropod U	جانور مفصل دار
	molluscs U	جانور نرم تن حلزون
	slugged U	چارپاره جانور کندرو
	amoebic U	وابسته به جانور تک سلولی
	amphibiotic U	وابسته به جانور دوزیستی
	zoomorphic U	شبیه جانور جانورسان
	hilding U	جانور یا اسب بی ارزش
	ratcatcher U	موش گیر [جانور]
	dentition U	وضع تعداددندانهای جانور
	slug U	چارپاره جانور کندرو
	mollusk U	جانور نرم تن حلزون
	rat catcher U	موش گیر [جانور]
	ratter U	موش گیر [جانور]
	cyclostomatous U	وابسته به جانور دهان گرد
	scalawag U	جانور نحیف وکم ارزش
	gast U	وحشت جانور بدون اولاد
	cyclostomate U	وابسته به جانور دهان گرد
	purebred U	جانور یا گیاه خوش نژاد
	isopod U	جانور سخت پوست بر>=< پای
	ruminant U	جانور پستاندار نشخوار کننده
	cyclostome U	جانور از راسته دهان گردان
	isopodan U	جانور سخت پوست بر>=< پای
	endozoic U	دارای زندگی دردرون جانور
	vivisector U	تشریح کننده جانور زنده
	phylogeny U	تاریخ نژادی جانور یا گیاه