English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
manchet U قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
whole wheat U ساخته شده از گندم ساییده
simon pure U پاک وخالص
cost plus contracts U قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
superfine U اعلی
supreme U اعلی
high tides U حد اعلی
nobby U اعلی
topnotch U اعلی
high tide U حد اعلی
super U :اعلی
great grand father U جد اعلی
culmination U حد اعلی
forebear U جد اعلی
forebears U جد اعلی
primely U بطور اعلی
superi or quality U جنس اعلی
high grade U درجه اعلی
topmost U اعلی ترین
gnathitis U ورم فک اعلی
spoke bone U زند اعلی
worsted U پشم اعلی
tiptop U درجه اعلی
summit U اعلی درجه
summits U اعلی درجه
radius U زند اعلی
apogee U ذروه اعلی درجه
salad oil U روغن زیتون اعلی
orange pekoe U چای زرین اعلی
top flight U اعلی ترین مرتبه
forbears U جد اعلی احتراز کردن
forbear U جد اعلی احتراز کردن
tip top U بهترین اعلی درجه
jadeite U یشم اعلی که در برمه یافت میشود
whatman U کاغذ اعلی مخصوص ترسیم وطراحی
maximizing U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximises U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizes U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximised U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximising U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximized U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximize U به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
wheat گندم
corn flower U گل گندم
centaurea U گل گندم
cornflowers U گل گندم
cornflower U گل گندم
grain U یک گندم
cash crops U گندم جو
parched corn U گندم بریان
corn weevil U شپشه گندم
grain field U گندم زار
husker U گندم پاک کن
cornmeal U ارد گندم
musteline U گندم گون
moory U گندم گون
frit fly U مگس گندم
corn chandler U گندم فروش
grain rust U زنگ گندم
crap U گندم سیاه
crapped U گندم سیاه
crapping U گندم سیاه
buck wheat U گندم سیاه
buckwheat U گندم سیاه
tawny U گندم گون
tawniest U گندم گون
tawnier U گندم گون
tawniness U گندم گونی
french wheat U گندم سیاه
saracen corn U گندم سیاه
parched corn U گندم برشته
corn field U گندم زار
jointworm U کرم گندم
sheaf U دسته گندم
bran U پوست گندم
flails U گندم کوب
wheat rust U زنگ گندم
pugs U خاشاک گندم
pug U خاشاک گندم
wheaten U وابسته به گندم
wheaten U برنگ گندم
wheaten bread U نان گندم
wholewheat U گندم ناب
wholewheat U گندم خالص
wheatgerm U جنین گندم
wheatgerm U گیاهک گندم
wheatear U سنبله گندم
wheat bread U نان گندم
to winnow the grain U گندم راباددادن
wheat chaff U کاه گندم
flail U گندم کوب
flailing U گندم کوب
flailed U گندم کوب
wheat stack U خرمن کومه گندم
wheatgerm U آرد مغز گندم
hessian fly U حشره گندم خوار
weevils U سوسه شپشه گندم
bunt U ناخوشی قارچی گندم
sheaf U دسته یابافه گندم
the wheat was scanted U گندم را کم کم بیرون دادند
ptisan U گندم پوست کنده
gluten U ماده چسبنده گندم
groats U گندم یاجوپوست کنده
loose smut U بیماری زنگ گندم
weevil U سوسه شپشه گندم
polygonaceous U وابسته به تیره گندم سیاه
rye U گندم سیاه مرد کولی
marabou U ادم سبزه یا گندم گون
marabout U ادم سبزه یا گندم گون
production U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
productions U ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
wheatworm U کرم کوچک انگل گندم و علوفه
basic crops U محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
groat U بلغور جو یا گندم یاجو پوست کنده
harvest mouse U یکجورموش که درساقههای گندم لانه میکند
wheat eel U کرم کوچک انگل گندم و علوفه
sloe gin U عرق گندم که دارای اب میوه گوجه باشد
breadstuff U مواد نان مانند گندم و ارد و غیره
emmer U نوعی گندم سرخ بنام شعیر ابلیس
hard wheat U گندم ماکارونی دارای مقدارگلوتن زیادی است
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
wheat germ U گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
red reg U چیزی که موجب خشم وبرانگیختگی گرد د یکجورزنگ در گندم
wrought U ساخته
framed U ساخته
manufactured head U سر ساخته شده
bamboos U ساخته شده از نی
bamboo U ساخته شده از نی
paved ford U گدار ساخته
self formed U خود ساخته
immature U نیم ساخته
haniwork U دست ساخته
hand made U ساخته دست
soi disant U خود ساخته
i do not have it in me U از من ساخته نیست
self-made U خود ساخته
prefabricated U پیش ساخته
it is made U ساخته میشود
makable U ساخته شدنی
officinal U ساخته واماده
fecit U ساخته است
self constituted U خود ساخته
self made U خود ساخته
pucka U ساخته شده
prefab U پیش ساخته
artificalism U ساخته پنداری
made U ساخته شده
ruled surface U سطح خط ساخته
prefabricate U پیش ساخته
pukka U ساخته شده
precast U پیش ساخته
simulated U شبیه ساخته
prefabs U پیش ساخته
irowork U اهن ساخته
marmoreal U ساخته شده از مرمر
blueprints U نقشه پیش ساخته
teacher made test U ازمون معلم ساخته
tubular U ساخته شده ازلوله
synthetic tar U قطران باز ساخته
finished goods U کالاهای ساخته شده
man-made U ساخته دست انسان
high wrought U با استادی ساخته شده
india rubber U ساخته شده از لاستیک
intermediate product U محصول نیم ساخته
unregenerated U دوباره ساخته نشده
unregenerate U دوباره ساخته نشده
it is made U ساخته شده است
heparin U که در کبد ساخته میشود
man made U ساخته دست انسان
marmorean U ساخته شده از مرمر
pre cast concrete U بتن پیش ساخته
build up beam U تیر ساخته شده
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
cellulosic U ساخته شده از سلول
built up beam U تیر ساخته شده
wolframic U ساخته شده ازتنگستن
pre fabricated U پیش ساخته شده
fabrication U کالاهای ساخته شده
zipgun U طپانچه دست ساخته
blueprint U نقشه پیش ساخته
stanchion U ستون پیش ساخته
modular design U مدل پیش ساخته
india rubbers U ساخته شده از لاستیک
swiple U قسمتی از گندم کوب یاخرمن کوب که تاب خورده مستقیمابرگندم فرودمی اید
ice crete U بتون یک پارچه یا پیش ساخته
on site concrete U بتن ساخته شده در کارگاه
icehouse U خانه وساختمان ساخته شده از یخ
sapphirine U ساخته شده ازیاقوت کبود
plate girder U تیر ساخته شده از تسمه
piragua U ساخته شده ازتنه درخت
sculpturesque U ساخته شده بشکل مجسمه
pinwale U ساخته شده ازالیاف باریک
modular design U مدل ساختمانی پیش ساخته
Who has composed this tune? U این آهنگ راکی ساخته ؟
spar bridge U پل ساخته شده ازگرده چوب
home-made <adj.> U در خانه ساخته [تهیه] شده
boxes are made of wood U جعبه ها از چوب ساخته میشوند
alligators U ساخته شده ازپوست تمساح
wooden U از چوب ساخته شده خشن
fictile U فرف سفالی ساخته شده از گل
finish stock U موجودی کالای ساخته شده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com