Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
quota share treaty
U
قرار سهمیه بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quotation
U
سهمیه بندی
quotas
U
سهمیه بندی
quota
U
سهمیه بندی
quotations
U
سهمیه بندی
rationing
U
سهمیه بندی
target allocation
U
سهمیه بندی هدف
quota system
U
نظام سهمیه بندی
rationing system
U
نظام سهمیه بندی
allotment advice
U
پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
allocations
U
سهمیه سهمیه دادن
allocation
U
سهمیه سهمیه دادن
current operating allowance
U
سهمیه موجود عملیاتی سهمیه عملیاتی فعلی
packing
U
عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
allowances
U
سهمیه
allowance
U
سهمیه
quotas
U
سهمیه
scantling
U
سهمیه
allotments
U
سهمیه
allotment
U
سهمیه
coupons
U
سهمیه
ration
U
سهمیه
coupon
U
سهمیه
contribution
U
سهمیه
contributions
U
سهمیه
rationed
U
سهمیه
quota
U
سهمیه
rations
U
سهمیه
export quotus
U
سهمیه صادرات
ammunition credit
U
سهمیه مهمات
appointment quota
U
سهمیه مشاغل
quota sample
U
نمونه سهمیه
quota agreement
U
موافقت سهمیه
import quotas
U
سهمیه وارداتی
appointment quota
U
سهمیه ماموریت
import quota
U
سهمیه وارداتی
authorized allowance
U
سهمیه مجاز
sale quota
U
سهمیه فروش
general allotment
U
سهمیه عمومی یا کلی
ammunition credit
U
سهمیه مهمات ذخیره
consolidated table of allowance
U
جدول سهمیه مشترک
authorized parts list
U
سهمیه مجاز قطعات
circuit allocated use
U
سهمیه مدارهای مجاز
ration
U
خارج قسمت سهمیه
rationed
U
خارج قسمت سهمیه
rations
U
خارج قسمت سهمیه
to fix quota
U
تعیین سهمیه کردن
authorized allowance supplies
U
سهمیه اماد مجاز
common table of allowance
U
جداول سهمیه عمومی
apportionment
U
واگذاری سهمیه بودجه
authorized allowance supplies
U
سهمیه مجاز اماد
consolidated table of allowance
U
جدول سهمیه عمومی
table of allowance
U
جدول سهمیه مجاز
accent mark
U
علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
alignments
U
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment
U
میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
postures
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
bulk replacement storage
U
سهمیه کل جایگزینی درصحنه عملیات
allotment serial number
U
شماره سری سهمیه واگذارشده
basic allowance
U
سهمیه اولیه ضریب حقوقی معاش
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
air transport allocations board
U
هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
allowance for anticipated
U
سهمیه مجاز تلفات پیش بینی شده اماد
surface mount technology
U
روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
writ of error
U
قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
classification
U
طبقه بندی رده بندی
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
classifying
U
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifies
U
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classify
U
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
countershaft
U
محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparently
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
assigns
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigning
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assign
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigned
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
group
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load
U
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
allocated manpower
U
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
army class manager activity
U
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
black concept
U
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
class b allotment
U
کسورات سهمیه قرضه حقوقی کسورات سهام قرضه حقوقی
swage
U
قرار
decisions
U
قرار
at the rate of
U
از قرار
accord
U
قرار
accommodation
U
قرار
accommodations
U
قرار
equanimity
U
قرار
concord
U
قرار
dictum
U
قرار
arrangements
U
قرار
restless
U
بی قرار
stipulation
U
قرار
variables
U
بی قرار
arrangement
U
قرار
variable
U
بی قرار
at
U
از قرار
writ
U
قرار
black smiths, top swage
U
قرار
decision
U
قرار
arrangment
U
قرار
rate
U
قرار
dictums
U
قرار
rates
U
قرار
writs
U
قرار
accords
U
قرار
accorded
U
قرار
moonish
U
بی قرار
writs
U
قرار دادگاه
permanent mold
U
قرار می گیرند
positioner
U
قرار دهنده
pousto
U
قرار گاه
pre arrangement
U
قرار قبلی
set
U
قرار دادن
pre arrengement
U
قرار قبلی
decree
U
قرار دادگاه
relative location
U
قرار دادن
posit
U
قرار دادن
sets
U
قرار دادن
dating
U
قرار عشقی
setting up
U
قرار دادن
writ
U
قرار دادگاه
reposing upon
U
قرار گرفته بر
fixity
U
قرار پایداری
lays
U
قرار دادن
broken weather
U
هوای بی قرار
bit mapped screen
U
RA قرار گیرد
locate
U
قرار دادن
lay
U
قرار دادن
placement
U
قرار دادن
resolutions
U
قرار رای
locates
U
قرار دادن
agreed
U
قرار شده
destination
U
را قرار می دهید
seemingly
U
از قرار معلوم
locating
U
قرار دادن
destinations
U
را قرار می دهید
resolved that ......
U
قرار بر این شد که
placements
U
قرار دادن
arrest warrant
U
قرار توقیف
resolution
U
قرار رای
located
U
قرار دادن
decrees
U
قرار دادگاه
decreeing
U
قرار دادگاه
presumedly
U
از قرار معلوم
agreement
U
قرار قبول
decreed
U
قرار دادگاه
arrest warrants
U
قرار توقیف
encampment
U
قرار گاه
agreements
U
قرار قبول
baffing wind
U
بادبی قرار
park
U
قرار دادن
parked
U
قرار دادن
parks
U
قرار دادن
encampments
U
قرار گاه
lodged
U
قرار دادن
fidget
U
بی قرار بودن
stymie
U
قرار گرفتن
stymied
U
قرار گرفتن
underexpose
U
قرار دادن
stymieing
U
قرار گرفتن
make
U
قرار دادن
new deal
U
قرار جدید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com