Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
volume
U
قدرت دستگاه مخابراتی
volumes
U
قدرت دستگاه مخابراتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
high class communication set
U
دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
spurious signal
U
علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
clocking
U
روشی برای همزمان کردن دو دستگاه فرستنده و گیرنده مخابراتی
payout
U
قدرت کار دستگاه
payouts
U
قدرت کار دستگاه
ergograph
U
دستگاه سنجش قدرت کارعضلانی
excitation
U
انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
zymoscope
U
دستگاه اندازه گیری قدرت تخمیر
inputted
U
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
image degradation
U
کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار
out put
U
حاصل کار قدرت خروجی دستگاه
input
U
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
communication link
U
رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
communication security monitoring
U
کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
communication security account
U
میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
empowered
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowering
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empowers
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
empower
U
صاحب اختیار و قدرت کردن قدرت دادن
controlled net
U
شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
creativeness
U
قدرت خلاقه قدرت ابداع
dictatorship of proletariat
U
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
countervailing power
U
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
authoritarainism
U
نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
communication line
U
خط مخابراتی
signal services
U
قسمتهای مخابراتی
signal services
U
خدمات مخابراتی
communication signal
U
سیگنال مخابراتی
copying
U
نگهبان مخابراتی
copy
U
نگهبان مخابراتی
copies
U
نگهبان مخابراتی
additive
U
پیوند کد مخابراتی
communications channel
U
کانال مخابراتی
communication security
U
تامین مخابراتی
communications link
U
پیوند مخابراتی
communications processor
U
پردازنده مخابراتی
communications protocol
U
پروتکل مخابراتی
communications satellite
U
ماهوارههای مخابراتی
telenet
U
شبکه مخابراتی
copied
U
نگهبان مخابراتی
additives
U
پیوند کد مخابراتی
communication deception
U
فریب مخابراتی
communication cover
U
پوشش مخابراتی
communication link
U
تسلسل مخابراتی
signal communications
U
ارتباطات مخابراتی
communications system
U
سیستم مخابراتی
signal flag
U
پرچم مخابراتی
communication satellite
U
ماهواره مخابراتی
communication network
U
شبکه مخابراتی
signal security
U
تامین مخابراتی
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
communications software
U
نرم افزار مخابراتی
signalled
U
علایم مخابراتی مخابرات
communication standing instructions
U
دستورات ثابت مخابراتی
phonetic alphabet
U
کلمات قراردادی مخابراتی
signal
U
علایم مخابراتی مخابرات
communications server
U
سرویس دهنده مخابراتی
communications control unit
U
واحد کنترل مخابراتی
communication security
U
برقراری تامین مخابراتی
signaled
U
علایم مخابراتی مخابرات
ace high
U
سیستم مخابراتی قمرمصنوعی
standing signal instructions
U
دستورات ثابت مخابراتی
communication relay ship
U
ناو تقویتی مخابراتی
way station
U
ایستگاه رله مخابراتی
selsyn
U
سیستم سینکرونیزه مخابراتی
common user net work
U
شبکه مخابراتی مشترک
radar discrimination
U
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
gradient circuit
U
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
relayed
U
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
programmable communications interface
U
رابط مخابراتی برنامه پذیر
approved circuit
U
مدار تصویب شده مخابراتی
couriers
U
ماهواره مخابراتی رله کننده
relay
U
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
courier
U
ماهواره مخابراتی رله کننده
station log
U
دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
phase jitter
U
اعوجاجهای ناخواسته در یک سیگنال مخابراتی
signal security
U
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
fire direction net
U
شبکه مخابراتی هدایت اتش
relays
U
ایستگاه واسطه مخابراتی رله
directed net
U
شبکه توجیه شده مخابراتی
communication security custodian
U
مسئول وسایل تامین مخابراتی
spot net
U
شبکه مخابراتی دیدبان یادیدبانی
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
station log
U
دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
covers
U
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
coverings
U
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
tie line
U
کانال مخابراتی کرایه داده شده
simplex circuit
U
مدار سیمپلکس مخابراتی یایک خطه
cover
U
دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
lock on
U
باعلائم مخابراتی و رادارچیزی را تعقیب کردن
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
ground waves
U
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
single line
U
مدار یک خطه مخابراتی درخواست مستقیم یا یک طرفه
monitors
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitored
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitor
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
way station
U
ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
symbolic form
U
علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
parroted
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parroting
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrot
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
parrots
U
وسایل مخابراتی شناسایی دشمن وخودی در پدافند هوایی
communication security custodian
U
مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
cirvis
U
دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
fan marker
U
نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
ecom
U
Oriented ElectronicComputer فرایند ارسال ودریافت پیامها به صورت دیجیتالی در تسهیلات مخابراتی ail
pogo
U
در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
common carrier
U
شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
multidrop line
U
پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
telpak
U
سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
station number
U
شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
prevention of stripping
U
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
compromising emanation
U
پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
demodulator
U
دستگاهی که سیگنالهای انتقال یافته در یک اتصال مخابراتی را دریافت کرده وانها را به پالسهای الکتریکی یا بیتها که قابل ورود به ماشین داده پردازباشند
helical wave guide
U
لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
auto cat
U
هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
cattage key people
U
افرادی که در خانه کار می کنند و کار را از طریق سیستمهای مخابراتی فلاپی دیسک یاسایر وسایل به شرکت ارسال می دارند
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
strengths
U
قدرت
strong arm
U
قدرت
will power
<idiom>
U
قدرت
zing
U
قدرت
power takeoff
U
قدرت
capability
U
قدرت
posses
U
قدرت
strong-arm
U
قدرت
strength
U
قدرت
posse
U
قدرت
nerve
U
قدرت
nerves
U
قدرت
potency
U
قدرت
tension
U
قدرت
tensions
U
قدرت
forcing
U
قدرت
forces
U
قدرت
energies
U
قدرت
energy
U
قدرت
vigour
U
قدرت
vis
U
قدرت
vim
U
قدرت
vigor
U
قدرت
commanding
U
با قدرت
powers
U
قدرت
might
U
قدرت
force
U
قدرت
abilities
U
قدرت
ability
U
قدرت
powering
U
قدرت
authority
U
قدرت
godown
U
قدرت
power
U
قدرت
powered
U
قدرت
inauthoritative
U
بی قدرت
strenght
U
قدرت
sovereignty
U
قدرت
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
reflecting power
U
قدرت انعکاس
heaven
U
قدرت پروردگار
will to power
U
قدرت خواهی
firepower
U
قدرت شلیک
enterprises
U
قدرت اقدام
useful power
U
قدرت مفید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com